وای بر آنان و وای بر همه کسانی که امروز و در این زمان با گفتار و کردار جاهلانه و کوردلانه خود بر چهره نازنین حبیب خدا چنگ می کشند.
پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- کورش شجاعی- چهارده قرن پیش خورشید پرفروغ وجود کرامندترین انسان و برترین و محبوب ترین بنده خدا از مشرق هستی طلوع کرد تا به نور وجودش اهل عالم از تاریکی ها و ظلمات برهند و با گام نهادن در مسیر سراسر نوری که او از جانب آفریدگار هستی برای خلق می آورد به سوی کمال مطلق و سعادت واقعی رهسپار شوند و از «فرش» تا «عرش» قد بکشند، اگر بخواهند. گر چه نور وجود این خورشید بی غروب به مشیت و اراده و حکمت الهی بسیار پیشتر از این ها در عالم معنا و ملکوت، تابیدن آغاز کرده بود اما ولادت وجود مبارکش از دامن آمنه، سرآغازی شد برای شکل گیری حرکت، تحول و رقم خوردن برنامه و تقدیری رهایی بخش و سعادت آفرین برای همه انسان ها در تمامی قرون و اعصار.
در هنگامه آن مبارک طلوع، جهان متبرک به دریافت چنان هدیه بی همتای الهی شد که در دوران نوجوانی و جوانی و حتی قبل از برانگیخته شدن به رسالت، امین ترین مردم، راستگوترین آنان و بهترینشان بود هم از لحاظ خلق و خوی و هم در گفتار ورفتار و منش، ولادت محمد فرزند عبدا... خود «شب قدر هستی» بود و هست و خواهد بود چرا که آن مبارک ترین مولود خلقت پس از ۴۰ سال زندگی در نهایت امانت، شرافت، عزت، یگانه باوری و طی طریق به سوی کمال و تعالی و بسیار خلوت کردن و مناجات با خالق بی همتای هستی در تمام دقایق زندگی که اوج آن مناجات های عارفانه اش با خدا در غار حرا بود از سوی رب العالمین و خالق زمین و زمان و آسمان ها و هر آن چه در آن است به رسالت و پیامبری مبعوث شد تا مردم را از جهالت برهاند، بت های سنگی و چوبی را در هم شکند، خدایان دروغین را به زیر بکشد و خدای ارحم الراحمین را، آن یگانه قادر متعال را، آن وجود بی مثال و بی همتا را که نه زاده شده و نه می زاید و مالک روز جزا و کریم و غنی مطلق است و همه هستی به افاضه فیض مدام او محتاج دائم است را به خلق بشناساند. خدا و ذات بی همتایی را به مردم بشناساند که پیامبران الهی پیش از او نیز سعی بلیغ بر شناساندنش و اطاعت از اوامرش کرده اند. این نور تابنده چون خورشید از جانب رب ودود به هستی، هدیه داده شد تا به عنوان آخرین برگزیده و خاتم پیامبران در حالی که تصدیق کننده همه انبیای الهی پیش از خود و مصدق رسالت و نبوت نوح نبی ا...، ابراهیم خلیل ا...، یعقوب نبی، یوسف صدیق و... موسی کلیم ا... و عیسی روح ا... بود همه انسان ها را در ادامه مسیر انبیای سلف خود به صراط هدایت و کمال و سعادت و اوج معنویت و قله انسانیت رهنمون شود. آری در آن «شب قدر هستی» خورشیدی بر کران تا کران عالم وجود طلوع کرد که مصطفی و حبیب خدای بی همتا شد و آن چنان نزد آفریدگار عزت و حرمت داشت که جبرئیل امین وحی هر گاه به حضور حضرتش می رسید پیش از هر چیز «سلام حق» را بر پیامبر رحمت ابلاغ می کرد، پیامبری که نسخه شفابخش و هدایت گر الهی، «قرآن کریم» را از جانب «رب کریم» برای هدایت و سعادت انسان در همیشه تاریخ به عنوان معجزه جاوید خود تقدیم هستی کرد. قرآنی که خداوند خود وعده حفاظت از آن را داده است. حضرت باری تعالی به «انگشتری عالم خلقت»، «نگینی» هدیه کرد که تلالؤ وجود مبارکش هر روز در جهان بیشتر می شود.
وجود بی غروبی که خدای هستی در قرآن کریم او را «خُلق عظیم» توصیف فرمود و به صراحت و تأکید هر چه تمام تر، او را «اسوه حسنه» برای خلق معرفی کرد، آن وجود مبارکی که خدای عزوجل او را «رحمة للعالمین» وصف فرمود، مبارک وجودی که بنا بر حکمت الهی، اعظم و اشرف و اکرم و خاتم پیامبران شد تا همه درها و پنجره های نور هدایت الهی را یکسره به روی مردمان تا همیشه زمان بگشاید و کامل ترین دین و آیین الهی را تا آخر الزمان برای مردمان، چراغ راه کند و اما ای کاش این حقیر نگارنده هزار جان می داشت و در هر ثانیه این جان ناقابل را هزار بار فدای آن وجود نازنین و مهربان، آن بزرگ پیامبر الهی، آن غم خوار امت می کرد که آن قدر تشنه و حریص به هدایت مردمان بود که خداوند خطاب به حبیبش فرمود: «لَعَلکَ باخِعٌ نَفسَک»، مطهر وجودی که «حب دانیال»، «صدای دلکش داوود»، «شکیب موسی عمران» و «زهد و عفت عیسی» در او جمع بود و با وجود این که حضرتش در اوج و قله رأفت و مهربانی و رحمت و کرامت قرار داشت در آن زمان، کفار، مشرکان و منافقان چه نامهربانی ها با او کردند و چه خون ها به دلش ریختند. محمد مصطفی(ص) با این که آخرین و برترین برگزیده و پیامبر الهی، انسان کامل، عقل کل و وجودش سراسر نور بود اما چه کوردلانی که چه محاجّه های غیرمنطقی و جاهلانه با حضرتش کردند، نادانان، مغرضان، دون مایگان و خدایان زر و زور و تزویر، حضرتش را ساحر و حتی مجنون خواندند وای بر آنان و وای بر همه کسانی که امروز و در این زمان با گفتار و کردار جاهلانه و کوردلانه خود بر چهره نازنین حبیب خدا چنگ می کشند. بر چهره مبارک آن مهربان ترین و محبوب ترین عبد خدا و دل نگران ترین پیامبر نسبت به خلق خدا، لعن و نفرین خدا بر داعشیانی که با ادعای مسلمانی و با شعار لا اله الا ا... و محمد رسول ا... برادران مسلمان سنی و شیعه خود را تکفیر می کنند در حالی که خود را مسلمان و پیرو مکتب پیامبر رحمت و مهربانی می پندارند که در اوج خشونت و جنایتکاری تا کنون هزاران زن و مرد مسلمان سنی و شیعه را در سوریه و عراق به فجیع ترین شکل به شهادت رسانده اند، مردم مسلمانی را قتل عام کرده اند که به یگانگی خداوند و رسالت نبی اکرم شهادت داده اند و به سوی کعبه نماز می خواندند و قرآن واحد داشتند. مردمی که پیرو آیین و مکتب حضرت ختمی مرتبت آن مهربان ترین و محبوب ترین بنده و پیامبر خدا بودند را اینچنین ناجوانمردانه و جنایتکارانه به مسلخ کوردلی، جهالت و سرسپردگی و تأمین منافع سردمداران آمریکا، صهیونیست ها و برخی کشورهای غربی و بعضی سران کشورهای عربی و فرقه وهابیت کشانده اند.
این جنایتکاران آدم کش چگونه می توانند نسبتی داشته باشند با آن پیامبر مهربانی که به فرموده خداوند در قرآن عزیز دارای خلق عظیم و کریم بود و در قله رأفت و رحمت قرار داشت و وجود و رفتارش تجلی رحمت الهی بود. اینان چگونه می توانند با آن مهربان پیامبر نسبتی داشته باشند. پیامبری که حتی در «معراج» و در آخرین ساعات عمر خویش نگران امت خود بود. این منافقان خونریز وحدت شکن چگونه می توانند نسبتی داشته باشند با پیامبری که مظهر وحدت و همدلی و مهربانی بود. این منافقان خون خوار به جان امت اسلام و مسلمانان افتاده چه نسبتی می توانند داشته باشند با پیامبری که مهربان ترین خلق جهان بود و آن چنان اهل کرم و گذشت و بخشش که حتی کسانی را همچون ابوسفیان و هند جگرخوار که جگر حمزه سیدالشهدا را پس از شهادت به دندان کینه و قساوت خود کشید کریمانه بخشید.
این جاهلان زاده و پرورده در دامان وهابیت، عصبیت و خوی استکباری و استعماری غرب و سرسپرده به صهیونیسم چه نسبتی می توانند با پیامبری داشته باشند که یکی از ۳ سفارش اصلی حضرتش حتی به گاه احتضار، مراعات حال زنان بوده است و اما مزدوران پلشت، جنایتکارانه به نوامیس مردم تعدی و تجاوز و آنان را مثل برده خرید و فروش می کنند. ای کاش داعشیان و همه دشمنان اسلام به طریق صواب هدایت شوند و همه انسان ها بهره ای هر چند اندک از ملکات نفسانی و مکرمت های اخلاقی و سیره پیامبران الهی و خصوصاً خاتم پیامبران داشته باشند و امت اسلام، همان شود که امید و آرزوی خاتم پیامبران حضرت محمد مصطفی(ص) بود.