مناظرهای به همت بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق (ع) دوشنبه شب (دیشب)،
میانبین مهرداد بذرپاش نماینده مجلس و مصطفی کواکبیان دبیر کل حزب مردم
سالاری برگزار شد، البته مهمانان این جلسه بیشتر پاسخگوی سوالات دانشجویان
در زمینههای مختلف بودند.
کواکبیان در پاسخ به این سوال که ارزیابی شما از سیاستهای دولت یازدهم
درباره مذاکرات هستهای چیست، گفت: تا قبل از روی کارآمدن دولت یازدهم
عملا مذاکرات دچار بنبست شده بود. یعنی ما به مذاکره میرفتیم تا درباره
تاریخ بعدی مذاکره صحبت کنیم. اما با روی کارآمدن دولت فعلی چند اتفاق
افتاد. اول اینکه موضوع هستهای به جای اینکه فقط در شورای عالی امنیت ملی
حل و فصل شود، به وزارت امور خارجه سپرده شد و به جای نگاه صرف امنیتی، یک
نگاه دیپلماتیک به این مسئله صورت گرفت. دوم آنکه محور مباحث شعارهایی که
روحانی مطرح کرده بود، این بود که ما باید به سمت حل مسئله هستهای و به
خصوص لغو تحریمهای ظالمانه کشورهای غربی برویم و بحث غنیسازی در داخل
توسط غربیها به رسمیت شناخته شود. سوم آنکه نوعی اعتمادسازی در روابط ما و
غرب صورت گیرد. چون به هر علتی که وجود داشت، یک چهرهی بسیار نامطلوبی از
ایران و مسئولان در افکار عمومی جهان ایجاد شده بود.
به گفته وی، با این سه هدف، دولت پیگیر دستاوردی بود که آن هم گشایش
اقتصادی در وضع مردم بود. چون اگر مذاکرات به نتیجه میرسید و از نظر
اقتصادی اتفاق خاصی نمیافتاد، فایده ای نداشت. تصور من این است که ما با
رویکرد تازه خود به جز مسئله لغو تحریمها تا حد زیادی به اهدافمان
رسیدیم. ما در مجلس هشتم که بودیم خیلی فریاد زدیم که این قطعنامهها علیه
ایران مشکل ساز خواهد شد اما بعضیها میگفتند کاغذ پاره است و آن قدر
قطعنامه صادر کنند تا فلان و فلان شوند. اگر به داخل کشور بازگردیم میشد
پیش از این هم بعضی کارها صورت نگیرد تا این تحریمها انجام نشود. البته
عمده تحریمها زورمندانه بوده و هست که به ایران تحمیل کردند و رئیس دولت
دهم هم اواخر کارش متوجه شده بود که تحریمها اثر دارد.
بذرپاش نیز در ارزیابی از عملکرد سیاست خارجی دولت یازدهم گفت: سیاست
خارجی دولت یازدهم بر مبنای تحریمها رقم خورده بود؛ آن هم تحریمهایی که
دوستان این دولت در سال 88 باعث ایجاد آن شده بودند. ما بعد از انقلاب، سه
نسل تحریم داشتیم؛ یکی «داماتو»؛ دومی تحریمهای معروف به «تحریم جامع
ایران و لیبی» و سومی همین «تحریمهایی که بیشتر آن از سال 88 به بعد صورت
گرفت». قطعنامه 1929 در سال 89 و پس از اتفاقات 88 رقم خورد و کسانی که از
داخل به خارج رفتند و دریوزگی تحریم کردند تا خواستههای جنبش سبز را مطرح
کنند به آن دامن زدند.
وگرنه مذاکرات در سال 87 تقریبا به سمت نتیجه گرفتن پیش میرفت. اما طرف
مقابل پس از آنکه مذاکرات را به پس از انتخابات 88 موکول کرد و بعد از آن
نیز اتفاقاتی که دیدیم آقایان به وجود آوردند، کسانی مثل اوباما، صدر اعظم
آلمان و چند مقام دیگر غربی، گفتند حکومت ایران، مشروعیت ندارد و حتی آن
قدر گستاخ شدند که گفتند، تا مردم ایران در خیابانها هستند باید کار حکومت
را از طریق فشار معیشتی و تحریم یکسره کنیم.
وی معتقد است که بعضی از این وطن فروشها، مثل مخملباف و دیگران نیز بارها
می گفتند که چه نشسته اید که اگر حکومت ایران را تحریم کنید، در مقابل
خواستههای جنبش سرد تسلیم خواهد شد.
به گفته وی، تحریم علیه یک کشور با یک کاغذ پاره خواندن توسط یک نفر اتفاق
نمیافتد. ما پیش از آن، 30 سال تحریم بودیم؛ اما این قدری که پس از سال
88 تحریمها اثر گذاشت، در آن 30 سال اثر نداشت و علت آن را میتوان عده
ای وطنفروش دانست که کلی از اطلاعات کشور را به خارجی ها دادند تا
سازمان تحریم ها شکل بگیرد. چطور آمریکا الان حاضر نیست بخشی از تحریمها
را قطع کند چون میداند اگر تحریمها را بردارد، این سازمان تحریمی که شکل
گرفته به هم میخورد و برای شکل دادن دوباره آن زمان زیادی لازم است.
وی افزود: اگر مذاکرهکنندگان ما بتوانند همه تحریمها را بردارند، که با
شواهد کنونی تقریبا محال است، ما تازه به سال 88 برمیگردیم. عدهای
میخواهند فتنه را به دعوای بین احمدینژاد وموسوی تقلیل دهند و میگویند
که یکدیگر را ماچ کنید تا تمام بشود و برود. نخیر. فتنه یعنی 230 هزار
میلیارد تا 240 هزار میلیارد تومان که تا الان به زیان ممکلت کار صورت
گرفته. فتنه یعنی کاهش رتبهی ایران در اقتصاد بینالملل. در سال 88
فتنهای اتفاق افتاد و یک عده هم ساکت بودند. از جمله کلی از این خوبهای
دولتی فعلی که حالا جلو فریاد میزنند آی دزد که یادشان برود خودشان باعث و
بانی فتنه بودند و باعث شدند که تحریمها شکل بگیرد. حالا اینکه میگویند
شخصی گفت تحریمها کاغذ پاره است یا تیم مذاکره کننده در دولت قبلی فقط
میرفت تا بیانیه بخواند. در حالی که در آلماتی 2، توافقی بهتر از توافق
ژنو 1 در حال شکل گرفتن بود. اما برخی ها نگذاشتند.
این نماینده مجلس گفت: دولت کنونی بر مبنای تحریمی که بسیاری از رفقا و
دوستداران خودش باعث و بانی آن شدند، آمد و رای گرفت و گفتند که کشور تحریم
است و بر اثر بیعرضگی، این طور شده است و تحریم ها فقط 20 درصد اثر
دارد؛ اما زمانی که خودشان روی کار آمدند، گفتند که تحریمها اثر صددرصدی
دارد. آقایان با روشهای تبلیغاتی و اینکه سانتریفیوژها باید بچرخند و چرخ
زندگی مردم هم باید بچرخد، رای گرفتند و ته مذاکراتشان به توافق ژنو 1 رسید
که با همان هم میخواهند سیاست داخلی را تنظیم کنند و در انتخابات های
بعدی هم استفاده آن را ببرند. حالا کاسب تحریم ماییم یا رفقایی که از تحریم
استفاده کردند و با شرطی کردن جامعه نسبت به تحریم ها رای گرفتند و
گفتند گلستان می سازیم.
کواکبیان در پاسخ به سوالی درخصوص واکنش وزارت امور خارجه به تحریمهای
جدید گفت: شکی نیست که همه تحریمها ظالمانه است؛ البته غربیها مدعی اند
که اینها تحریم جدیدی نیست و در ادامه تحریمهای قبلی است، اما ما که باور
نمیکنیم و معقتدیم اینها ادامه ظلم قدرت های استکباری به حساب می آید.
موافقم که تحریمها ظلم است و به هر حال باید به رخ غربیها کشیده شود و
روی میز باشد. این مساله را هم منکر نیستم که قدرتهای سلطهگر غربی از
اتفاقات سال 88 نهایت سوءاستفاده را کردند. شاید اگر وضعیت عادیتر بود
آنها نمیتوانستند این گونه عمل کنند. اما اگر در داخل هم تدبیری صورت
میگرفت شاید کار به اینجا نمیرسید.
به گفته وی، بهتر بود حوادث همان موقع جمع و جور میشد، اما کسی به فکر
نبود که دشمنان در حال سوءاستفاده اند. در سال 88 اشتباه های زیادی صورت
گرفت. مثلا همان جشن پیروزی که آقای احمدینژاد در میدان ولیعصر گرفت و
آقای بذرپاش هم در آن حضور داشت، اگر در آنجا احمدینژاد میگفت که
انتخابات تمام شد و ما بیاییم دست به دست هم بدهیم و مسائل کشور را حل
کنیم، بهتر بود یا اینکه مردم را به الفاظی ملقب کند؟ در واقع بیتدبیری
اینجاست. من در تلویزیون هم گفتم که 9 دی خیلی تاثیرگذاشت تا این حوادث جمع
شود. اما میشد همان اول هم حوادث را جمع و جور کرد تا به آنجا نکشد.
دبیرکل حزب مردمسالاری گفت: خود من چند بار نزد آیتالله مهدوی کنی رفتم و
طرحی را که داشتیم، ارائه کردم. طرحی بود با عنوان «لوئی جرگه ایرانی»، که
گفتیم با دعوت آیتالله مهدوی کنی در مجلس اجلاسی برگزار شود و تمام کسانی
که در قضیه 88 هستند، بیایند؛ اولا انتخابات به رسمیت شناخته شود و همه آن
را قبول کنند. ثانیا همه تخلفاتی که در انتخابات صورت گرفته، پیگیری شود و
ثالثا اولویتهای اصلی قانون اساسی را تعیین کنیم تا همه همکاری کنند تا
به آن اولویتها دست یابیم. بحث آزادی زندانیان سیاسی خسارتهای مالی که به
وجود آورده بود و دیگر مسائل نیز مطرح بود. اما برخی از دوستان این حرف را
مسخره میکردند و میگفتند حالا بیاییم و از افغان ها یاد بگیریم که چه
کار کنیم؟ البته در همین انتخابات اخیر افغانستان دیدیم که گویا افغانی ها
بهتر از ما عمل کردند.
وی افزود: من خودم هم معتقدم که از اتفاقات 88، سوء استفادههایی صورت
گرفته. روند هم همین طور است که وقتی دشمنان میبینند مسئولان و بزرگان یک
کشور، به جان هم افتادند، از این مسئله، سوء استفاده می کنند؛ اما مهم این
است که دولتی که بر سر کار است، طوری عمل کند که آنها که میخواهند سوء
استفاده کنند نتوانند به اهداف خود برسند. ما نمیگوییم که یک جمله
«کاغذپاره است»اثر گذاشته بلکه این نوع نگاهی که میگفتند تحریمها اثر
ندارد باعث چنین مسائلی میشود.