تبلیغ شرابخواری در یک بازی با مجوز


یک از بازی های مجازی و آنلاین که سرور اصلی آن در آلمان واقع است، به ظاهر یک بازی اینترنتی مجانی است اما در پس آن تلاش شده است که موضوعاتی همچون شرابخواری و بت‌پرستی تبلیغ شود و جالب آن که مسوولان این بازی در صفحه نخست با درج نوشته «تایید شده توسط بنیاد ملی بازی‌های رایانه‌ای و دارای مجوز از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی» تلاش کرده‌اند این بازی را قانونی جلوه داده و مخاطب بیشتری را جذب نمایند.
 
 
به گزارش آخرین نیوز به نقل از تابناک، بازی «ای...» که از سری بازی‌های گیم فورج (Gameforge) است مدتی است که مانند سایر بازی‌های رایانه‌ای این گروه طرفداران زیادی در کشور پیدا کرده است.

این بازی به ظاهر ساده تلاش کرده است موضوع شراب خواری را تبلیغ کند به شکلی که بازیکنان باید در این بازی نسبت به برداشت از منابع انگور و سپس نسبت به ایجاد کارخانه آب انگورسازی (شرابخانه) اقدام کنند. در این بخش بازیکن می تواند مشخص کنند دقیقاً چه مقدار آب انگور (شراب) به ساکنین ارائه شود. هرچه آب انگور بیشتری ارائه شود، ساکنین خوشحال‌تر می‌شوند!

در توضیح این بخش آمده است: «بعد از یک روز کاری سخت هیچ چیز به اندازه یک لیوان آب انگور خنک نمی‌چسبد. به همین دلیل ساکنین تو به آبمیوه فروشی می روند و هنگامی که آهنگهای قدیمی خوانده می شود، آنها با خوشی و شادی به خانه هایشان می روند. هر توسعه در آبمیوه فروشی به تو اجاره می دهد تا آبمیوه بیشتری ارائه دهی.»



جالبتر آن که در نسخه های جدیدتری این بازی بخشی به نام «معجزه‌ها» اضافه شده است که در این بخش قلعه آهنگری هیفاستوس یا همان الهه آتش و فلز، جنگل هایدس یا همان الهه مرگ، باغ های دیمیتر یا همان الهه کشاورزی، معبد آتن یا همان الهه حکمت و فلسفه، معبد هرمس یا همان الهه بازرگانی، قلعه آرز یا همان الهه جنگ، معبد پوسایدون یا همان الهه دریا و کلاسوس یا همان مجسمه بزرگ نامگذاری شده‌اند و بازیکن باید با ساخت معبد و اهدا کردن به این بت‌ها منتظر معجزه بماند.

در تعریف معبد آمده است: «معبد محل باورها، عقاید و اندیشه است. کشیشان در اینجا زندگی می‌کنند، الهه های خود را ستایش می کنند و سخنان آنان را در سرتاسر جزیره منتشر می کنند. تو هم می توانی در اینجا برای معجزه ها دعا کنی، به شرطی که به آنها احترام بگذاری.»

تمامی این موارد در حالی است که مسئولان این بازی با مهر وزارت ارشاد تاییدیه به بازی خود زده‌اند. موضوعی که به نظر می‌رسد مسئولان وزارت ارشاد باید در باره این بازی و بازی‌های رایانه‌ای دیگر توجه جدی‌تری داشته باشند.

موجوداتی که پس از مرگ دوباره زنده می‌شوند


آیا امکان بازگشت به زندگی پس از مرگ وجود دارد؟! بی تردید این یکی از آرزوهای بزرگ بشر از ژرفنای تاریخ تاکنون بوده است و طبیعی است که پاسخ این پرسش تاکنون منفی بوده است.

به گزارش آخرین نیوز ،به تازگی پژوهشگران دانشگاهی در کشور فرانسه، به طور کاملا اتفاقی با پدیده ی مشابهی مواجه شده اند که آنان را در حیرت فرو برده است.

بخش خبری بنیاد نشنال جئوگرافیک گزارش میدهد که گروهی از پژوهشگران دانشگاه “رن” در کشور فرانسه که مشغول آزمایش بر روی عنکبوت ها بودند متوجه شدند که گونه خاصی از این جانور به طرز عجیبی پس از مرگ دوباره به زندگی باز می‌گردد.

این دانشمندان برای انجام یک کار پژوهشی بر روی عنکبوت ها، ۳۶۰ عدد عنکبوت ماده از سه گونه ی مختلف را گرد آورده بودند تا میزان تاب آوری این سه گونه را در برابر غرق شدن زیر آب بسنجند.
این مجموعه متشکل از سه نوع از گونه عنکبوت گرگی، دو نوع از گونه عنکبوت نمکزار و یک نوع نیز گونه عنکبوت گرگی جنگلی بودند.
پژوهشگران این عنکبوت ها را برای مدت طولانی در ظرف آب شور بدون امکان دسترسی به سطح قرار دادند و تنها هر دو ساعت، به کمک یک برس به آنها ضربه خفیفی وارد آوردند تا از واکنش آنها اطلاع حاصل نمایند.
همانگونه که انتظار می‌رفت، گونه ی عنکبوت گرگی جنگلی با نام علمی Pardosa lugubris زودتر از سایرین جان خود را از دست داد. این عنکبوت پس از گذشت ۲۴ ساعت، دیگر هیچ واکنشی نسبت به تکانه ها نشان نداد.
عنکبوت نمکزار چندین ساعت بیشتر دوام آورد. اما این عنکبوت نیز که در متون علمی با نام Pardosa purbeckensis شناخته می شود پس از ۲۸ ساعت تلف شد. مقاوم ترین گونه این عنکبوت ها در برابر غرق شدن گونه ای با نام علمی Arctosa fulvolineata بود. این عنکبوت به طور میانگین بیش از ۳۶ ساعت در زیر آب تاب آورد و به تکانه ها واکنش نشان داد، اما این گونه ی مقاوم نیز در نهایت زیر آب شور و تحت تاثیر فقدان اکسیژن جان داد.
دانشمندان پس از اطمینان از فقدان هرگونه واکنش نشانگر وجود حیات در تمامی نمونه های آزمودنی، آنها را از آب خارج کرده و به قصد وزن کردن در محلی قرار دادند تا آب آغشته به بدن آنها خشک شود. در این زمان بود که رویداد شگفت انگیز رخ داد!
با گذشت زمانی نزدیک به دو ساعت، عنکبوت هایی که به باور دانشمندان در عالم مردگان سیر میکردند، یکایک به زندگی بازگشته و بر روی ۸ پای خود برخواستند!
پروفسور “ژولین پتیون” ضمن بیان اینکه برای نخستین بار است که با پدیده ی ورود به کُمای اختیاری در میان بندپایان در هنگام غرق شدگی مواجه می‌شویم ادامه می‌هد: “این پدیده البته پیشتر در جانوران دیگری مشاهده شده بود و در جهان این گونه از جانوران بی سابقه نیست”.
این عنکبوت شناس که هم اکنون در بلژیک به سر میبرد در توجیه این پدیده ی شگفت انگیز چنین توضیح می دهد: “این عنکبوت ها در مواقعی که برای مدت طولانی زیر آب قرار گرفته و به اکسیژن دسترسی نداشته باشد، به طور موقت بدن خود را در حالت کُما قرار می‌دهد تا تنها اعضای کلیدی بدنشان از اکسیژن و انرژی باقی مانده استفاده نمایند”. این پژوهشگر این واکنش شگفت بدن عنکبوت ها را، عکس العملی در برابر سیلاب های طبیعی می‌داند که بعضن سبب می شوند که عنکبوت ها به حکم اجبار چند ساعتی را در زیر آب بگذرانند.
پروفسور پتیون در انتها ضمن اظهار شگفتی مجدد از حاصل مشاهداتش می‌افزاید: “ما واقعا گمان نمیبردیم که عنکبوت ها هم بتوانند وارد کُما شوند. این پدیده براستی ما را غافلگیر کرد”.

ناگفته های هاشمی از «سلطان و شبان»


همان شب من و داریوش فرهنگ از خانواده‌هایمان خداحافظی کردیم و رفتیم. متل صحرا نزدیک نوشهر یک اتاق گرفتیم و شب و روز نوشتیم، نوشتیم و نوشتیم. داستان را فصل بندی کرده بودیم یکی در میان می‌نوشتیم بعضی وقتها آخر سکانسی که او می نوشت با شروع سکانس من چنان ادامه هم بود که انگار یک مغز دارد می‌نویسد."
مهدی هاشمی بازیگر و نویسنده مجموعه تلویزیونی ماندگار "افسانه سلطان و شبان" در ارتباط با فعالیت خود و داریوش فرهنگ برای شکل گیری این مجموعه یادداشتی را در اختیار خبرگزاری مهر قرار داده است.

به گزارش خبرنگار مهر، در ابتدای این یادداشت آمده است:"یکی دو سال از انقلاب گذشته بود. با اینکه سابقه 10 ساله در مراکز مختلف نمایش دانشجویی و حرفه‌ای داشتیم و تا سال 59 هم همچنان کار می‌کردیم کم کم دیدیم صحنه‌ های نمایش آن کارآمدی سابق را ندارد و آن جایگاه و تاثیر روشنگرانه و انسان سازش را از دست داده است. یا باید این شغل را ترک می‌کردیم یا در مراکز هنری و نیمه هنری دیگر از نو شروع می‌کردیم. اینجا بود که تلویزیون سرگرمی‌ساز به دادمان رسید و افسانه "سلطان و شبان" ساخته شد. البته نه به این راحتی."





وی در ادامه یادآور می شود:"با دوندگیها و دردسرهای زیاد آنچنان که تا بعد از سالها سراغ تلویزیون نرفتیم. به جز یک مورد بازی در سریال کوچک جنگلی که نویسنده‌اش ناصر تقوایی بود و نقش دکتر حشمت را دوست داشتم و بهروز افخمی هم با وجود جوان بودنش کارش را بلد بود و هم اینکه می‌خواستم خود را در جریان نوع دیگری از بازیگری بیاندازم که در محدوده کار و طنز و کمدی نباشد که در آن سالهای فضای جنگ سخت و دردساز بود."

و اما چرا سلطان و شبان؟

مهدی هاشمی با اشاره به شکل گیری داستان این مجموعه می افزاید:"به جستجوی پیدا کردن داستانی مناسب برای صفحه تلویزیون پس از زیر و رو کردن کتابهای کتابخانه کوچکمان و جستجو در کتابهای داستانی جهانی دیگر قصه کوتاه "یوسف شاه" نوشته فتحعلی آخوندزاده نظرم را جلب کرد. نویسنده آن را به طنز نوشته بود. در زمان قدیم در کشوری منجم دربار پیش بینی می‌کند که در فلان روز سلطان قدر قدرت با تیرهای غیب بلا به قتل می‌رسد پس چاره‌ای می‌اندیشند و در آن روز شخصی مخالف حکومت را به تخت می‌نشانند و آن شخص به جای سلطان کشته می‌شود."

در ادامه این یادداشت آمده است:"نویسنده در آن قصه کوتاهش خواننده را ارجاع می‌دهد به کتاب "عالم آرای عباسی" تالیف اسکندر بیک ترکمان. کتاب دو جلدی عالم آرا را پیدا کردم ورق زدم و دیدم بله به اندازه نیم صفحه این قصه در سرگذشت شاه عباس صفوی آمده است. مثل آن جمله معروف یافتم یافتم ارشمیدس سر از پا نشناخته همان طور با لباس زیر در آپارتمان 80 متریمان باز کردم و روبرو در آپارتمان 90 متری داریوش فرهنگ را کوبیدم و گفتم در را باز کن پیدا کردم. چون فکر می‌کردم فقط داریوش فرهنگ باید آن را بسازد که دوست و همکار و همنشین شبانه روزی آن سالهای خوب دوران تئاتری من بود."

وی درباره همکاری  با فرهنگ می نویسد:"فردای آن روز اول وقت ساختمان جام جم دفتر آقای بهشتی مدیر فیلم و سریال شبکه 1 و معاونش آقای داد بودیم. آقای بهشتی چون تئاترهای ما را دیده بود و راه و روش ما را می‌شناخت فقط پرسید داستان چیست؟ گفتیم ارتباطی با واقعیتهای روز ندارد افسانه ای است در قدیم ایران طی دو هفته سلطانی سقوط می‌کند و شبانی جای او را می‌گیرد. طرح داستانی ما را نخوانده امضا کرد و گفت ما داریم می‌رویم بنیاد فارابی را راه بیاندازیم و تا دو هفته دیگر بیشتر اینجا نیستیم. همان شب من و داریوش فرهنگ از خانواده‌هایمان خداحافظی کردیم و رفتیم. متل صحرا نزدیک نوشهر یک اتاق گرفتیم و شب و روز نوشتیم، نوشتیم و نوشتیم. داستان را فصل بندی کرده بودیم یکی در میان می‌نوشتیم بعضی وقتها آخر سکانسی که او می نوشت با شروع سکانس من چنان ادامه هم بود که انگار یک مغز دارد می‌نویسد."

در ادامه این یادداشت می خوانیم:"دو هفته بعد نوشته 300 صفحه‌ای کامل را روی میز آقای بهشتی گذاشتیم و او وسط اسباب کشی به فارابی یکبار دیگر نخوانده امضا کرد و شورا هم تصویب کرد. پیش تولید شروع شد و کار به جریان افتاد اما یک دفعه بعد از دو ماه فیلمبرداری کار را خواباندند. بدون اینکه بگویند چرا؟! شش ماه در راهروهای جام جم سرگردان بودیم که بفهمیم چرا؟ بعد از دوندگیهای علیرضا مجلل مدیر تولید که تهیه کننده رسمی تلویزیون بود به اتفاق کارگردان و من بالاخره مدیران جدید قانع شدند که ما جزو هیچ دار و دسته‌ای نیستیم و فقط می‌خواهیم فیلم بسازیم. چون با دیده تردید به ما نگاه می‌کردند قرار شد نوشته با نظارت مسئولان که از نو حک و اصلاح شود."

 این بازیگر سینما و تئاتر در ادامه می افزاید:"آقایی که نماینده مجلس بود و مامور در صدا وسیما هر روز ساعت 4 صبح قبل از نماز با من و داریوش فرهنگ برای اصلاح فیلمنامه قرار می گذاشت و خط به خط نوشته را بررسی می‌کرد و موارد شبه برانگیز یا از نگاه خودش نیش و کنایه دار را گوشزد می‌کرد و بعد از یک ماه چانه زنی سر کلمه‌ها و جمله‌های مشکوک از نظر ایشان نتیجه را در جلسه‌ای به شورای تصمیم گیری شبکه یک ارایه داد. نماینده مذکور ضمن تایید نکردن ما به عنوان افراد خودی و هم اینکه حاضر نشده بودیم مطابق سلیقه ایشان نوشته را تغییر دهیم گزارشی علیه ما ارایه داد."

وی در پایان خاطرنشان می کند:"داریوش فرهنگ که نتیجه منفی نظر نماینده محترم را حدس زده بود به جلسه نیامد و تنها من و علیرضا مجلل حضور داشتیم. من ساکت بودم و در فکر عمر هدر رفته و تلاش بی‌ثمر که یک دفعه آقای مجلل از کوره در رفت و از مدیران از ندانم کاریها و برو بیاهای بی‌حاصل که زود به زود عوض می‌شوند و در جریان کارها نیستند و وقت و زندگی ما را هدر می‌دهند به باد انتقاد گرفت و جلسه را ترک کرد. من مانده بودم تنها و بی‌رمق که در فرصتی جلسه را ترک کنم دیدم آقای آقازاده وزیر نفت و نماینده دولت وقت در تلویزیون با لحنی دلسوزانه و مهربانانه با ته لهجه آذری از مدیران خواهش می کند اجازه دهند کار ساخته شود اگر بد بود پخش نکنند و افسانه سلطان و شبان با یک جمله یک وزیر در یاس و ناامیدی محض با بازیگران و عوامل جدید دوباره ساخته شد. شانس، الله بختکی یا هر اسمی که می خواهید رویش بگذارید ولی من به همه می‌گویم خواستیم و شد."

تصاویر: هراسناک ترین ماشین ساخت بشر

دستگاه حفاری و خاکبرداری Bagger 288 ابزاری غول پیکر و بزرگترین خودرو در جهان است که توسط شرکت کروپ آلمان ساخته شده. این دستگاه به دلیل ظاهر ترسناکی که دارد، بیشتر شهرتش به دلیل خطراتی است که در پی دارد، اما به هر حال شما شاهد بزرگترین دستگاه متحرک دنیا و در نوع خود منحصر به فردترین آن هستید!

از این وسیله نقلیه بزرگ که دارای 720 فوت (220 متر) طول و 315 فوت (96 متر) ارتفاع است، برای راه سازی، حفاری و استخراج معدن استفاده می شود. این ماشین چنان عظمتی دارد که می تواند یک کشتی را به راحتی به دو نیم کند و یا همانطور که در تصاویر می بینید، قادر است بولدوزری را بی هیچ دردسری همانند یک زردآلو قورت دهد. با دیدن تصاویر زیر این حس در هر بیننده ایجاد می شود که انجام کارهای هرچند بزرگ از دست انسان متفکر و کاردان غیر ممکن نیست ...




















































عکس :دومین مرد آمریکایی حامله شد

او در سال 1998 میلادی تغییر جنسیت داد. این زوج تغییر جنسیت داده به همراه دو فرزند 10 و 12 ساله خود که آنان نیز تغییر جنسیت داده اند، در ایالت کالیفورنیای آمریکا زندگی می کنند.
?????? At site

به گزارش آخرین نیوز ، «اسکوت موور» دومین مرد یا بهتر است بگوییم زن آمریکایی است که حامله شده است. او در گذشته مرد بوده اما چند سال پیش با انجام یک عمل جراحی تغییر جنسیت داده و به زن تبدیل شد.

وی پس از تغییر جنسیت با مرد دیگری ازدواج کرد و چند ماه پیش از وی بادار شد. اخبار رسیده از ایالات متحده آمریکا حاکی از آن است که نوزاد «موور» تا چند هفته دیگر متولد خواهد شد.

نکته قابل توجه این است که شوهر «اسکوت موور» نیز در گذشته با انجام یک عمل جراحی تغییر جنسیت داده بود. شوهر «موور» قبل از تغییر جنسیت نیز دو فرزند دختر به دنیا آورده بود و هر دو آنها نیز تحت عمل جراحی قرار گرفته و به پسر تغییر جنسیت یافتند.

او در سال 1998 میلادی تغییر جنسیت داد. این زوج تغییر جنسیت داده به همراه دو فرزند 10 و 12 ساله خود که آنان نیز تغییر جنسیت داده اند، در ایالت کالیفورنیای آمریکا زندگی می کنند.

قابل ذکر است پیش از «اسکوت موور»، «توماس پتی» اولین مرد جهان بود که در سال 2008 میلادی باردار شده و نوزادی به دنیا آورد.

ازدواج شاهزاده خانم بحرینی با سرباز آمریکایی


داستان شاهزاده «مریم آل خلیفه» برای اولین بار حدود سه ماه پیش از طریق شبکه ماهواره ای MBC رسانه ای شد.

به گزارش صفحه عربی تابناک مجری این شبکه، شروع کرد به بیان داستانی عاطفی که در ابتدا برای همگان عجیب، باورنکردنی و خیالی به نظر می رسید که نقش اول این داستان شاهزاده ای بحرینی بود.

SiteRooz.com

شاهزاده «مریم آل خلیفه» در سن 18 سالگی با استفاده از گذرنامه و مدارک مورد نیاز جعلی و با پوشیدن یونیفرم نیروهای مارینز ارتش ایالات متحده آمریکا، از منامه پایتخت بحرین فرار کرد و به ایالات شیکاگو در آمریکا رفت. وقتی به فرودگاه شیکاگو رسید، مأموران آن فرودگاه به جعلی بودن مدارک وی پی بردند همین امر موجب شد که شاهزاده خانم ناچارا هویت اصلی خود را برملا کند. فورا درخواست پناهندگی سیاسی کرد تا او را به بحرین برنگردانند.

ماجرا از این قرار بود که وی در بحرین با یکی از سربازان ارتش آمریکا به نام «گیسن جانسون» آشنا شده و سپس هر دو به یکدیگر علاقمند شدند و با توجه به اینکه این خانم شاهزاده می دانست خاندان پادشاهی وی به هیچ وجه به او اجازه ازدواج با یک سرباز آمریکایی را نخواهند داد، تصمیم به فرار گرفت و در نهایت موفق به چنین کاری شد.

شاهزاده «مریم آل خلیفه» پس از اینکه به همراه «گیسن جانسون» به طور قاچاقی به آمریکا گریخت، بلافاصله و طی مدت زمان کوتاهی در آنجا با وی ازدواج کرد. مراسم ازدواج آنها در شهر "لاس وگاس" برگزار شد.

SiteRooz.com
پس از این حادثه دولت بحرین به آمریکا فشار آورد تا این شاهزاده را به کشور بازگردانند. دولت آمریکا نیز در ابتدا این مسأله را پذیرفت اما دادگاه هجرت در ایالت «سان دیاگو» درخواست شاهزاده «مریم آل خلیفه» برای صدور دستور پناهندگی سیاسی را بررسی کرد و حکم را به نفع وی صادر کرد. قاضی این دادگاه تشخیص داده بود که در صورت بازگرداندن این شاهزاده به بحرین، زندگی وی در خطر خواهد بود. سفارت بحرین در واشنگتن اعلام کرد که خاندان حاکم بر این کشور به شاهزاده «مریم» علاقه دارد و به هیچ وجه او را مورد آزار و اذیت قرار نخواهد داد، اما دادگاه این ادعا را رد کرد.

ناگفته نماند «گیسن جانسون» مدتی نیز در عراق حضور داشت. در دوران خدمتش در ارتش آمریکا در عراق، راننده کامیون های حمل مواد ساختمانی بود.

«گیسن جانسون» و شاهزاده «مریم» ابتدا در یکی از فروشگاه های بزرگ در منامه با یکدیگر آشنا شدند. کم کم آشنایی این دو بیشتر شده و به مرور زمان به یکدیگر علاقمند شدند. این سرباز آمریکایی نمی دانست که با یک شاهزاده آشنا شده است. مدتی نگذشت که فورا سازمان اطلاعات و امنیت بحرین از ماجرا با خبر شد. برخی ها معتقدند اگر «گیسن جانسون» یک جوان غیر آمریکایی یا عرب بود، بدون شک فورا بازداشت می شد و شاید هم او را به شدت مورد شکنجه قرار می دادند تا اینکه بمیرد. اما این سازمان امنیتی به بازداشت وی بسنده کرد. مدتی بعد شاهزاده مریم نقشه کشید و به همراه «گیسن جانسون» از بحرین فرار کردند. فرار این شاهزاده بحرینی، ضربه ای سنگین به پیکره خاندان حاکم بر بحرین وارد کرد.

جشنواره ریش و سبیل

جشنواره سال ۲۰۱۰ ریش و سبیل اروپا در روستای لئوگانگ اتریش در دامنه کوههای آلپ
SiteRooz.com

SiteRooz.com

افزایش کشف حجاب و برداشتن روسری در تهران و...


کشف حجاب در تهران و برخی از شهرهای بزرگ باعث نگرانی و آزار مردم متدین شده است.این درحالی است که کمترین برخوردی از سوی ناجا صورت نمی گیرد.از سوی دیگر جریان ضد اسلامی و ضد فرهنگی با جذب تعدادی از زنان خیابانی مانورهای ویژه‌ای را در سطح معابر و مکان‌های پررفت‌وآمد تهران آغاز کرده است.

به گزارش خبرنگار اجتماعی جهان، به تازگی در ساعات میانی صبح و همچنین در ساعات عصرگاهی همزمان با افزایش تردد در معابر ومکان‌های مختلف تهران گروهی از دخترکان و زنان با پوشش‌های بسیار زننده و آرایش غلیظ در مکان‌های از پیش تعیین شده می‌ایستند و سوژه فیلمبرداری و عکاسی برخی ازرهگذران را فراهم می‌کنند.متاسفانه تاکنون واکنشی در برابر این حرکت ضد اسلامی و ضد فرهنگی مشاهده نشده است و جریان مشکوک دایره فعالیت خود را گسترش می‌دهد.

این درحالی است که به گفته برخی نمایندگان مجلس و اعضای کمسیون فرهنگی و همچنین مشاهدات عینی، بی حجابی در تهران به سمت کشف حجاب رفته است.برداشتن روسری و پوشیدن دامنهای کوتاه و بر تن کردن مانتوهای نازک افزایش معناداری یافته است.

تمامی جامعه شناسان بر این نکته متفق القولند که هر تصمیم حکومتی در عرصه های مختلف به خصوص در عرصه سیاست اثر خود را بر جامعه می گذارد. به نظر می رسد در چند ماه گذشته نیز جامعه از تاثیر گذاری حوزه سیاست در امان نمانده و اظهار نظر برخی از مردان عرصه سیاست منجر به افزایش کشف حجاب در سطح جامعه شده است تا آنجا که چند هفته قبل آیت الله سید احمد خاتمی در خطبه های نماز جمعه تهران به این امر معترض شد و بر این نکته تاکید ورزید که بد حجابی در جامعه در حال حرکت به سمت کشف حجاب و بی حجابی است.

در همین راستا خبرنگار اجتماعی جهان برای تهیه یک گزارش میدانی به میان مردم رفت و نظر آنها را در این مورد جویا شد:

خانم تدینی که دبیر بازنشسته آموزش و پرورش است و هم اکنون در یکی از مدارس غیر انتفاعی تهران در حال تدریس است معتقد است که تعصب و غیرت خانواده ها در برابر دختران نوجوان و جوانشان به شدت افت کرده است به نحوی که دیگر حساسیت زیادی در مورد بد حجابی و پوشش نا مناسب و حتی استفاده از لوازم آرایش و ... به خرج نمی دهند .

وی می گوید: من سالها در مدارس مختلف تهران دبیری کرده ام اما در چند سال گذشته متوجه شده ام که آنقدر خانواده ها در تربیت دینی فرزندانشان سهل انگار شده اند که دیگر دانش آموزان در کلاس درس از مباحث های دینی واخلاقی کتابهایشان هیچ گونه تاثیری نمی پذیرند و در واقع شنوایی گوششان را برای شنیدن احکام و اوامر الهی به خصوص در مورد نحوه حجاب و نوع پوشش و طرز رفتار یک دختر خانم مسلمان از دست داده است.

یک خانم خانه دار نیز در این زمینه معتقد است که در چند ماه اخیر کشف حجاب در سطح جامعه به شدت افزایش یافته است به نحوی که انسان به عینه می بیند که برخی از زنان ما بی حیا تر و برخی ازمردان ما نیزبی غیرت تر شده اند.

وی می گوید :من به جرات می توانم بگویم که هر بار که برای کاری ازمنزل خارج شدم و یا با ماشین همسرم در اتوبان بودیم چند مورد از زنانی را دیدم که در داخل ماشین به طور کامل روسری هایشان را از سر برداشته بودند و از این کار نیز هیچ ابایی نداشتند.

آقای شریفی نیز بیان داشت علاوه بر اینکه برخی از زنان در پی ریختن قبح بی حجابی در سطح جامعه هستند ، در برابر اعتراض برخی از افراد متدین نیز با وقاحت تمام می ایستند و بعضا با داد و فریاد سعی می کنند این امر را یک مساله شخصی جلوه دهند.

آقای شریفی که شغل خود را آزاد معرفی می کند در این زمینه به بیان یک تجربه شخصی می پردازد و می گوید: در نزدیک محل کار من یک تالار عروسی است که اغلب شبها در آنجا مراسم بر پا است. یکی از شبها بعد از پایان مراسم عروسی در این تالار ،تمامی مهمانان با وضعی بسیار زننده به داخل خیابان آمدند.زنان علاوه بر اینکه هیچگونه پوششی بر سر نداشتند با همان لباسهای مجلسی که فقط مخصوص چنین مراسمهایی است بیرون آمده بودند و متاسفانه در مقابل تالار به رقص و پایکوبی مشغول بودند.

وی در ادامه می افزاید:من و دو سه نفر از کاسبهای محل تصمیم گرفتیم که به این وضع زننده آنها تذکر دهیم .اما آنها چنان حق به جانب و گستاخانه به ما بی ادبی می کردند که انگار یک چیزی هم از ما طلب داشتند .ادعای آنها این بود که حتی یک شب عروسی هم نمی توانیم آزاد باشیم و آنطور که دلمان می خواهد بگردیم!

وی ادامه می دهد اگر در جامعه برای این وضع زننده حجاب قوانین محکمی تصویب شود و ضمانتهای اجرایی معتبری نیز داشته باشد ،مردم کمتر با اینگونه موارد مواجه می شوند.

خانم امامی نیز که خود را کارمند معرفی می کند با اسفبار خواندن وضع جامعه در مورد رعایت حجاب می گوید:چه دختر و چه پسر در این زمینه کار را از حد به در برده اند و هر نوع پوششی که در ماهواره تبلیغ می شود به سرعت از آن تبعیت می کنند و از آن استفاده می کنند و به هیچ عنوان به این موضوع فکر نمی کنند که آیا این نحوه پوشش با فضای فرهنگی جامعه مطابقت می کند یا نه و آیا اصلا این نوع آرایش مو و صورت برای رفتن به خیابان صحیح است یا خیر؟

وی با نگرانی ادامه می دهد :من به عنوان یک مادر که دخترانم در سن نوجوانی قرار دارند و این چیزها برایم مهم است ، برای تربیت فرزندانم احساس خطر می کنم.چگونه می توانم اینگونه تبعیضها را برایشان توجیه کنم و آنها را از این فضای مسموم جامعه مصون نگاه دارم؟انتظار من از مسئولین این است که در این زمینه جدی تر وارد عمل شوند.

دکتر رامیار جامعه شناس و استاد دانشگاه در مورد افزایش پوشش نامناسب در سطح جامعه معتقد است : اصولا وقتی انجام کاری را به تعویق می اندازیم و به آینده موکول می کنیم باعث می شود در زمینه انجام آن کار دچار سهل انگاری شویم.

وی می گوید:در حال حاضر مسئولین ما معتقدند در مورد نحوه بد پوشش و حجاب نباید کار ضربتی انجام داد و باید با یک کار فرهنگی دراز مدت زمینه اصلاحات مورد نیاز رابوجود آورد. بر همین اساس چون کار فرهنگی زمان بر است و اثر آن به وضوح در جامعه قابل رویت نیست مردم نیز حساسیت خود را در این زمینه از دست می دهند.

دکتر رامیار در ادامه می افزاید:متاسفانه در سطح مسئولین همتی برای کاهش بد حجابی در سطح جامعه وجود ندارد.از یک طرف قانون خوبی در این زمینه نداریم و از طرف دیگر هیچگونه ضمانت اجرایی محکم و مطمئن برای انجام قانونمان نداریم.علاوه بر همه اینها مبارزه با بد حجابی را موکول به کار فرهنگی دراز مدت می کنیم و از کنار آن عبور می کنیم.

این استاد دانشگاه می گوید :همه عوامل فوق منجر به سهل انگاری در زمینه رعایت حجاب به خصوص از طرف غرض ورزان شده است. منظور از غرض ورزان کسانی هستند که با اینکه می دانند رعایت حجاب نص صریح قرآن و اسلام است و می دانند در مورد نحوه پوشش قانون تصویب شده است ،باز هم با آن مخالفت می کنند و در سطح جامعه با نحوه پوشش نامناسب و بعضا با کشف حجاب سعی در گسترش آن دارند.از این رو مسئولین فرهنگی جامعه علاوه برانجام کار فرهنگی در این زمینه باید در غالب کارهای عملی کوتاه مدت از سهل انگاری در این زمینه و گسترش آن جلوگیری به عمل آورند.

?????? At site