هتک حرمت دختر ۲۰ ساله توسط پسر ۷ ساله!

روزنامه شرق، پدرساسان یک پزشک است و من هم لیسانس حسابداری دارم. در تمام خانواده ما یک نفر وجود ندارد که سابقه کیفری داشته باشد. این بچه برای ما آبرو نگذاشته است. هنوز هفت سال بیشتر ندارد که                                         پروندهای حجیم در دادگاه برایش تشکیل شده است.هتک حرمت دختر ۲۰ ساله توسط پسر ۷ ساله!

زن هق هق میکرد و اشک میریخت. وقتی دلیل آن همه بیتابی و درد را پرسیدم. با نگاهی که شادی فرسنگها از آن فاصله داشت گفت: «باورتان میشود کودک هفت ساله به جرم مزاحمت برای نوامیس محاکمه شود؟ پسرم ساسان زندگی ما را سیاه کرد. او بچه آدم نیست، بچه شیطان است. دیگر حاضر نیستم حتی یک روز او را نگه دارم. هیچ شباهتی با بچه های عادی ندارد. » و بعد که آرامتر شد، تعریف کرد:

«من و همسرم هر دو کار میکردیم ولی الان من به خاطر او کارم را از دست دادهام. ساسان از سن ۲ سالگی پیش مادرم بود. وقتی سه ساله شد آنقدر مادرم را اذیت کرد که او هم از دست بچه من خسته شد. باورتان نمیشود، بچه سه ساله با پرت کردن قاب عکس به طرف مادرم باعث شد که او بینایی یک چشم خود را از دست بدهد.

دیگر رو ندارم به دیدن پدر و مادرم بروم. بعد از آن جریان ساسان را به مهدکودک بردم. هر روزیکی از اولیای بچه های مهدکودک شکایت میکرد. ساسان چند بار بچه های دیگر را کتک زده بود. چند بار سوسک به جان بچه ها انداخته بود. باورتان نمیشود که این بچه حتی به حیوانات رحم نمیکند. بیش از صدبار ماهیهای قرمز عید را کشت. او دنبال گربهها میکند و آنها را میزند و…

یک روز با مربی مهدکودک دعوا کرد. من سرکار بودم که خبردادند بروم و ساسان را به خانه ببرم. آن روز صدبار از مربی و مدیران عذرخواهی کردم تا آنها راضی شدند یک فرصت دیگر به ساسان بدهند. هرچه از این بچه پررو و شیطان خواستم که از مربی خود معذرت بخواهد زیربار نرفت. فردای آن روز فهمیدم که ساسان در کلانتری بازداشت است.

سراسیمه از محل کارم به کلانتری رفتم. این پسر که نمیدانم باید چه چیزی دربارهاش بگویم به خاطر تلافی و اذیت مربی خود مهدکودک را آتش زد. نمیدانم اصلاً کبریت را از کجا آورده بود. به هر حال خدا رحم کرد آن آتشسوزی فقط خسارت مالی داشت. ما خسارت را پرداختیم و من مجبور شدم کار خود را رها کنم و مواظب ساسان باشم.

من که هیچ، اگر تمام دنیا هم جمع شوند از پس این شیطان برنمیآیند. از سن ۴ تا ۶ سالگی خودم از او نگهداری کردم. این دو سال برایم یک عمر گذشت.

۳۰ سال بیشتر ندارم اما موهای سرم مانند زنان کهنسال سفید شده و زود پیرشدهام. در این دو سال جرأت نداشتم پلک برهم بگذارم. اگر یک لحظه غافل میشدم، او از خانه خارج میشد. تا حالا چند بار از پدرش، عموش و من دزدی کرد. برای آن که او این کارش را تکرار نکند پول بیشتری به او دادم اما این کار نه تنها کمکی نکرد بلکه باعث شد او بیشتر منحرف شود. او در یک چشم برهم زدن از خانه خارج میشد و با پولهایش چیزهایی میخرید که رو ندارم بگویم. آخر چه کسی باور میکند که یک بچه ۶ ساله در عرض پنج دقیقه cd مبتذل بخرد و به خانه برگردد؟

یکبار وقتی به دستشویی رفته بودم، او از خانه فرارکرد. سه روز تمام گم شد. بعد از سه روز خودش به خانه بازگشت. وقتی از او پرسیدیم که کجا بودی؟ گفت: برای تعطیلات رفته بودم شمال! بعدها فهمیدم که در آن چند روز در خیابانها میگشته و شبها را با کودکان خیابانی درپارکها سرمیکرده. هرچه روانشناس و مشاور در تهران بوده او را معاینه کردند. فکر میکردم رفتار او وقتی به مدرسه برود خوب خواهد شد. اما او روز اول مدرسه سر همکلاسیاش را شکست.

درعرض همین چند ماه بیست دفعه از مدرسه فرارکرده است. چند روز پیش هم دوباره فهمیدم که ساسان درکلانتری بازداشت است. وقتی به کلانتری رفتم فهمیدم که او بعد از فرار از مدرسه برای یک دختر ۱۸ ساله مزاحمت, تجاوز ایجادکرده، در ضمن یک بسته حشیش در جیبش بوده است. دختر بیچاره تمام بدنش میلرزید و میگفت که این بچه مثل یک پسر ۲۰ ساله او را مورد آزار قرارداده. من اصلاً نمیدانم آن بسته حشیش را از کجا آورده است.

پدرساسان یک پزشک است و من هم لیسانس حسابداری دارم. در تمام خانواده ما یک نفر وجود ندارد که سابقه کیفری داشته باشد. این بچه برای ما آبرو نگذاشته است. هنوز هفت سال بیشتر ندارد که پروندهای حجیم در دادگاه برایش تشکیل شده است.

من از قاضی پرونده خواستهام که او را چند سال در کانون اصلاح و تربیت کودکان نگاه دارد. البته مطمئن هستم مسوولین آنجا هم از پس این جانور برنمیآیند و او را از آنجا هم بیرون خواهند کرد… . »

و اما ساسان با چشمانی که از آن آتش زبانه میکشید و لبخندی زهرآگین مادر را نگاه میکرد انگار از اشک ریختن زن بیچاره لذت میبرد.

روانشناسان پزشکی قانونی هوش ساسان را بیش از کودکان عادی اعلام کردهاند اما این کودک با چنین هوش و ذکاوتی باید در کانون اصلاح و تربیت دوران کودکی را بگذراند.

شناکردن کودک 16 ماهه

در سن 16ماهگی بعید است که کودکان بتوانند برای مدت طولانی راه بروند، چه برسد به اینکه تسلطی بر دیگر فعالیت‌های فیزیکی خود داشته باشند.

اما این تصاویر باورنکردنی نشان می‌دهد که چگونه یک کودک نو پا بدون کوچکترین کمکی به راحتی عرض یک استخر را شنا می‌کند.


                                                                                     دانلود کنید

شوخی جالب روحانی با احمدی نژاد بعد از انتخابات


دیدار محمود احمدی نژاد با حسن روحانی بعد از انتخابات ریاست جمهوری که در مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص صورت گرفت، دو حاشیه جالب و خواندنی داشت.

اول اینکه حسن روحانی ترجیح داد استقبال احمدی نژاد را درب ورودی دفترش انجام دهد، احمدی نژاد که انتظار این استقبال نه چندان گرم را نداشته، ابتدا چند دقیقه در حیاط و ورودی اصلی معطل می شود و بعد از چند دقیقه با دلخوری به دفتر روحانی می رود…

حاشیه دوم این دیدار شوخی معنا دار حسن روحانی با احمدی نژاد بوده است، روحانی با اشاره به وجود چند آب معدنی و بیسکوئیت روی میز پذیرایی خطاب به احمدی نژاد می گوید: «ببخشید ، وضع مالی ما اینجا (مرکز تحقیقات استراتژیک) خرابه و میوه و شیرینی نداریم. بودجه این مجموعه به دستور شما قطع شده است!

عکس های ارسالی توسط مهرداد



عکس جراحی پا
عکس جراحی پا

عکس جراحی پا
عکس جراحی پا

عکس جراحی پا
عکس جراحی پا

عکس کالبد شکافی بدن
عکس کالبد شکافی بدن

عکس کالبد شکافی بدن
عکس کالبد شکافی بدن

عکس کالبد شکافی بدن
عکس کالبد شکافی بدن

عکس کالبد شکافی بدن
عکس کالبد شکافی بدن


عکس کالبد شکافی مغز انسان
عکس کالبد شکافی مغز انسان

عکس کالبد شکافی بدن
عکس کالبد شکافی بدن

عکس کالبد شکافی بدن
عکس کالبد شکافی بدن

عکس کالبد شکافی بدن
عکس کالبد شکافی بدن

عکس کالبد شکافی مغز انسان
عکس کالبد شکافی مغز انسان

عکس کالبد شکافی بدن کودک
عکس کالبد شکافی بدن کودک

عکس کالبد شکافی بدن
عکس کالبد شکافی بدن


مداحی باصدای شهید روح اله پاپی

نام فایل

roholah.mp3

آدرس اینترنتی
حجم فایل 25,108 KB
تعداد دانلود 4
تاریخ انتشار 1392/04/09 06:03 PM
تاریخ آخرین دانلود 1392/04/09 06:37 PM
توضیحات

زمین خوردن بار سوم

وقت دارید بخوانید داستان خیلی قشنگی است 

  مردی صبح زود از خواب بیدار شد تا نمازش را در خانه خدا (مسجد) بخواند. لباس پوشید و راهی خانه خدا شد.

در راه به مسجد، مرد زمین خورد و لباسهایش کثیف شد. او بلند شد، خودش را پاک کرد و به خانه برگشت.

مرد لباسهایش را عوض کرد و دوباره راهی خانه خدا شد. در راه به مسجد و در همان نقطه مجدداً زمین خورد!

او دوباره بلند شد، خودش را پاک کرد و به خانه برگشت. یک بار دیگر لباسهایش را عوض کرد و راهی خانه خدا شد.

در راه به مسجد، با مردی که چراغ در دست داشت برخورد کرد و نامش را پرسید. مرد پاسخ داد: (( من دیدم شما

در راه به مسجد دو بار به زمین افتادید.))، از این رو چراغ آوردم تا بتوانم راهتان را روشن کنم. مرد اول از او بطور فراوان

تشکر می کند و هر دو راهشان را به طرف مسجد ادامه می دهند. همین که به مسجد رسیدند، مرد اول از مرد چراغ

بدست در خواست می کند تا به مسجد وارد شود و با او نماز بخواند. مرد دوم از رفتن به داخل مسجد خودداری می کند.

مرد اول درخواستش را دوبار دیگر تکرار می کند و مجدداً همان جواب را می شنود. مرد اول سوال می کند که چرا او

نمی خواهد وارد مسجد شود و نماز بخواند.

مرد دوم پاسخ داد: ((من شیطان هستم.)) مرد اول با شنیدن این جواب جا خورد. شیطان در ادامه توضیح می دهد:

((من شما را در راه به مسجد دیدم و این من بودم که باعث زمین خوردن شما شدم.)) وقتی شما به خانه رفتید، خودتان را

تمیز کردید و به راهمان به مسجد برگشتید، خدا همه گناهان شما را بخشید. من برای بار دوم باعث زمین خوردن شما شدم

و حتی آن هم شما را تشویق به ماندن در خانه نکرد، بلکه بیشتر به راه مسجد برگشتید. به خاطر آن، خدا همه گناهان افراد

خانواده ات را بخشید. من ترسیدم که اگر یک بار دیگر باعث زمین خوردن شما بشوم، آنگاه خدا گناهان افراد دهکده تان را

خواهد بخشید. بنا براین، من سالم رسیدن شما را به خانه خدا (مسجد) مطمئن ساختم.

عامل ترورشهید عماد مغنیه به عنوان رئیس اطلاعات رژیم سعودی منصوب شد


«بندر بن سلطان» در ترور شهید عماد مغنیه به اسرائیل کمک کرد

 سرهنگ سعودی و دیپلمات سابق سفارت عربستان در اعترافات خود نقش بندر بن سلطان در ریختن خون مردم بی گناه سوریه و کمک به رژیم صهیونیستی در ترور شهید عماد مغنیه فرمانده نظامی حزب الله را فاش کرد.


 پایگاه خبری المنار در گزارشی نوشت که در سال 2006 خبری از دیدار محرمانه بین ایهود اولمرت نخست وزیر وقت رژیم صهیونیستی و بندر بن سلطان آل سعود، سفیر سابق عربستان در واشنگتن در هتلی در بخش غربی قدس فاش کرده بود که این دیدار  در اوج حملات اسرائیل به خاک لبنان و مبارزات حزب الله  صورت گرفت.

در این دیدار بندر بن سلطان به اولمرت پیشنهاد داده بود هر چقدر پول برای تامین هزینه جنگ علیه حزب الله می خواهد می دهد اما جنگ علیه حزب الله را تا سرنگونی این حزب مقاومت متوقف نکند.

بندر بن سلطان پس از آن سرزمین های اشغالی را ترک کرد تا ماموریتی را که اسرائیل برعهده وی گذاشته بود آغاز کند و این ماموریت جمع آوری اطلاعات درباره فرمانده نظامی حزب الله با نام عماد مغنیه بود.

بندر بن سلطان عناصری سعودی و غیرسعودی و همچنین شبه نظامیان وابسته به سعد الحریری، رهبر جریان المستقبل و "سمیر جعجع"، رهبر حزب نیروهای لبنانی موسوم به فالانژیست ها را به خدمت گرفته بود و اسرائیل را در جریان اطلاعات درباره عماد مغنیه قرار می داد ؛ اطلاعاتی که به اسرائیل در ترور مغنیه در خاک سوریه کمک شایانی کرد.

پایگاه خبری المنار در ادامه نوشت: بندر بن سلطان در ترور عماد مغنیه دست داشت و پس از آن مقامات سعودی با طرف های زیادی تماس تلفنی برقرار می کردند تا بر نقش عربستان و به طور ویژه بر نقش بندر که دست پرورده سرویس های جاسوسی آمریکا و رژیم صهیونیستی است، سرپوش گذارند.

به گزارش المنار ، بندر بن سلطان از طریق ائتلاف با دستگاه های جاسوسی متخاصم با ملت سوریه و با حمد بن جاسم جنگ تروریستی علیه ملت سوریه را رهبری می کنند و ریاض و دوحه تروریست ها را برای خدمت به اسرائیل و آمریکا تامین مالی می کنند.

حدود چهار ماه پیش نیروهای امنیتی سوریه "ناصر العریفی" سرهنگ سعودی و دیپلمات سابق سفارت عربستان در دمشق را به اتهام مشارکت با تروریست ها در ارتکاب جرم علیه ملت سوریه بازداشت کردند.

این فرد اطلاعاتی تروریستی سعودی تحت امر بندر بن سلطان کار می کرد و برای ریختن خون مردم بی گناه سوریه از بندر دستمزد گرفته است.

سرهنگ سعودی بازداشتی در جریان بازجویی اعتراف کرد بندر بن سلطان و گروه های جاسوسی تروریستی در ترور شهید عماد مغنیه نقش داشته اند و آخرین مورد مربوط به ترور محمد سلیمان یک سرهنگ ارتش سوریه است.

منابع خبری در سوریه اعلام کردند که یک بمب خبری بزودی در سوریه منفجر می‌شود و آن پخش اعترافات سرهنگ ناصر العریفی عنصر سعودی است.

ناصر العریفی حدود چهار ماه پیش در شهر حمص سوریه بازداشت شده است.

بنا بر این گزارش، العریفی پیش از این در مقام یک دیپلمات در سفارت عربستان در دمشق فعالیت کرده است و ماموریت او در سال 2009 به پایان رسیده بود.

العریفی به بهانه تحصیل فرزندان خود در مدارس سوریه در سوریه مانده و در شهر حمص اقامت گزیده بود.

قرار است اعترافات وی به زودی از تلویزیون سوریه پخش شود.

وی به تسهیل تردد افسران اطلاعاتی سعودی به شهر حمص سوریه  و نقش جنایتکارانه عربستان و به ویژه بندر بن سلطان در سوریه و همکاری با سرویس‌های اطلاعاتی غربی علیه سوریه اعتراف کرده است.

المنار در پایان گزارش خود آورده است باید به صراحت گفت که خون فرزندان سوریه و خون شهید عماد مغنیه بر گردن حاکمان قطر و عربستان است و این حق مردم سوریه است که این حکام را حتی از گوشه خانه شان بیرون کشیده و محاکمه کنند.

یادآوری میشود ساعاتی پس از انتشار این خبر ، عبدالله بن عبدالعزیز پادشاه مفلوک عربستان طی حکمی، "مقرن بن عبدالعزیز" را از سمت رئیس اطلاعات عربستان برکنار  و بندر بن سلطان بن عبدالعزیز را به عنوان رئیس اطلاعات منصوب  که این پست به اضافه پست پیشین وی به عنوان دبیر مجلس امنیت ملی عربستان است.

بندر بن سلطان از طریق ائتلاف با دستگاه های جاسوسی متخاصم با ملت سوریه و با حمد بن جاسم جنگ تروریستی علیه ملت سوریه را رهبری می کنند و ریاض و دوحه تروریست ها را برای خدمت به اسرائیل و آمریکا تامین مالی می کنند

جنایت جدید جانیان تروریست در سوریه


 به نقل از خبرگزاری اهل‏بیت(ع)، تروریستهای جبهه النصره  در سوریه سر خلبان و دیگر خدمه یک فروند بالگرد سوری که با 8 امداد رسان و سرباز در نزدیکی استان ادلب هدف قرار گرفت و سقوط کرد  را جدا کرده و اجساد آنان را سوزاندند.


در تصویر زیر که از سوی گروه تروریستی ارتش آزاد منتشر شده، یکی از تروریستها سر بریده شده خلبان بالگرد را بر روی اجاق کباب پزی قرار داده و با آن عکس یادگاری می گیرد. این جنایت نهایت بی رحمی تروریست‏ها و لذت بی اندازه آنان از کشتار مردم بی دفاع را نشان می دهد

                            جنایت جانیان النصره در سوریه