"صدام دستور حمله شیمیایی به اسراییل داده بود"


در گزارشی که شبکه تلویزیون رژیم صهیونیستی منتشر کرده است، مشخص شده که صدام در زمان جنگ دوم خلیج فارس دستور شلیک موشک‌های مجهز به کلاهک‌های کشتار جمعی به سمت اراضی اشغالی را داده بود.
در این گزارش که توسط شبکه دو تلویزیون رژیم صهیونیستی منتشر شد، آمده است که صدام در زمان حمله به کویت و سپس پاسخ آمریکا و متحدانش به این حمله، ده‌ها موشک‌ مجهز به کلاهک‌های شیمیایی را در پایگاه‌های مختلف عراق مستقر کرده و دستور داده بود تا در صورتی که نظام وی در آستانه فروپاشی قرار بگیرد و یا اختیار فرماندهان ارتش از دستش خارج شود، این موشک‌ها به سمت اراضی اشغالی شلیک شوند.
در این گزارش تاکید شده است، صدام از پیش مناطق استراتژیکی در اراضی اشغالی که قرار بود به آن‌ها حمله شود، مشخص کرده بود و یکی از این هدف‌ها دانشگاه "التخنیون" در شهر حیفا یود.
در همین راستا یکی از استادان این دانشگاه گفت، یکی از مسوولان اردنی که به این دانشگاه آمده بود به وی خبر داد که صدام اصرار دارد که این دانشگاه به لیست مکان‌هایی که قرار است هدف قرار بگیرد اضافه شود چرا که یکی از مدرسان این دانشگاه به نحوی ناشایست با صدام صحبت کرده بود.
روزنامه عبری زبان "تایمز اوف اسرائیل" گزارش داد: مسئولان تل‌آویو از طریق نوارهایی که در آرشیو صدام وجود داشت، به این اطلاعات دست یافته‌اند.
روزنامه مذکور گزارش داد: آمریکا اولین کشوری بود که آرشیو نوارهای ویژه صدام را در سال 2003 به دست آورد و افینر گولوف، از اعضای موسسه پژوهش‌های امنیت ملی دانشگاه تل آویو برخی از این نوارهای مهم را مورد تحلیل و بررسی قرار داد.
گولوف خاطرنشان کرد: در گذشته صدام هیچ سلاح شیمیایی به سمت اراضی اشغالی شلیک نکرده بود، اما وی هیچ گاه این تصور را به خود راه نمی‌داد که به یک مرحله‌ای برسد که نظام وی در معرض تهدید قرار بگیرد.
صدام در هنگام حمله آمریکا 39 موشک اسکود مجهز به کلاهک‌های جنگی متعارف به سمت اراضی اشغالی شلیک کرد که به کشته شدن یک اسرائیلی انجامید. در آن هنگام مسوولان رژیم صهیونیستی ماسک‌های ضد گاز در میان شهروندان اراضی اشغالی توزیع کردند و به آن‌ها سفارش کردند که در اتاق‌های بسته مخفی شوند که علت این امر هراس آن‌ها از شلیک کلاهک‌های شیمیایی به سمت اراضی اشغالی بود.
در فیلمی که در شبکه دو رژیم صهیونیستی پخش شد نشان داده شد که صدام در هنگام دیدار با یاسر عرفات، رئیس فقید تشکیلات خودگردان فلسطین در آوریل 1990 و به عبارتی چهار ماه قبل از حمله صدام به کویت اعلام کرد که عراق سلاح های شیمیایی در اختیار دارد و عراق در استفاده این سلاح‌ها علیه تل آویو تردیدی به خود راه نخواهد داد.
در فیلم دیگری که زمان آن به سال 1991 برمی‌گردد نشان داده شده است که صدام به عزت ابراهیم الدوری، معاون خود دستور داده تا شب هنگام دست به حمله موشکی به اراضی اشغالی بزند و زمانی که الدوری از وی پرسید که آیا اهداف این حمله نظامی خواهند بود، صدام پاسخ داد: گمان می‌کنم که تمام شهرهای اسرائیل هدف این حمله ما باشند. 

برچسب‌ها: صدام حسین, عراق, اسرائیل
+ نوشته شده در  یکشنبه ششم بهمن 1392ساعت 21:26  توسط پارسی |  یک نظر

اخبار رسیده از عربستان سعودی حاکی از آن است که مؤذن مسجد النبی صلی الله علیه و آله و سلم در شهر مدینه منوره در اقدامی بی سابقه که بدعتی جدید به شمار می رود، بخشی از اذان را تغییر داد.
گفته می شود این مؤذن ، روز گذشته هنگام اذان صبح، بجای عبارت "حی علی الفلاح" از عبارت "الصلاة فی رحالکم" استفاده کرد. این عبارت پیش از این بکار نرفته بود.
وی بعد از این اقدام با واکنش و اعتراض بسیاری از مسلمانان نمازگزار مواجه شد و در پاسخ به آنان که پرسیدند چرا عبارت های اذان را تغییر دادی، گفت: بخاطر باران های فراوانی که اخیرا در کشورمان باریده و نعمت الهی بوده، بنده این کار را کردم.

برچسب‌ها: عربستان سعودی
+ نوشته شده در  شنبه پنجم بهمن 1392ساعت 20:56  توسط پارسی |  نظر بدهید

برخی‌ رسانه‌های داخلی با ذوق‌زدگی عباراتی توهین‌آمیز از ملک عبدالله، پادشاه عربستان نسبت محمود احمدی‌نژاد رئیس جمهور سابق ایران را منتشر کرده‌اند؛ مطلبی توهین‌آمیز ‌به نقل از یک روزنامه عربی! 

 این رسانه‌های داخلی، متن توهین‌آمیز این روزنامه عربی به نقل از پادشاه وهابی سعودی را درباره رئیس جمهور سابق ایران بدون کم و کاست این گونه آورده‌اند: 

«آیت‌الله هاشمی رفسنجانی، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام با کسب اجازه از رهبر عالی ایران به ریاض سفر کرد. ملک عبدالله پادشاه عربستان در این سفر از او استقبال بی‌نظیری کرد که شبیه به استقبال از رؤسای جمهور کشور‌ها بود. این دو نفر به بررسی موضوعات منطقه‌ای و دو‌جانبه پرداختند. گفت‌وگو در جایی خاتمه یافت که ملک عبدالله حاضر نشد کوتاه بیاید و گفت: با شیطان مذاکره می‌کنیم، اما با احمدی‌نژاد نه».

پادشاه کشوری که خود بزرگ‌ترین حامی تروریست‌ها و ترویج خشونت‌گری از راه قتل و عام شیعیان است، رئیس جمهور سابق ایران را حتی پایین‌تر از شیطان دانسته ‌و چون در بخشی از سخنانش آیت الله هاشمی رفسنجانی را تحویل گرفته، ‌موجب خوشحالی برخی در داخل شده است. 

این در حالی است که همه کسانی که دل در گرو کشور دارند، می‌دانند که درگیری و دعوای جناح‌ها ‌یا شخصیت‌های سیاسی در چهارچوب کشور و نظام سیاسی، امری داخلی است و این رقابت تا جایی اصالت دارد که برای خدمت بهتر به کشور، مردم و نظام سیاسی از آن استفاده شود و اگر زمانی افرادی در تسویه حساب‌های سیاسی داخلی خود، توهین به مقامات کنونی و سابق کشور را آن هم از کسی چون پادشاه سعودی روا بدارند و به آن آب و تابی هم دهند، قطعا راه درستی‌ در پیش نگرفته‌اند. 

از بعد کار‌شناسی هم نمی‌توان دلیل تیرگی رابطه ایران و عربستان را دولت سابق ایران دانست که دشمنی آل سعود با دولت شیعی مقتدر در ایران حتی در دروان تنش زدایی هم برجسته بود و انتشار اسناد ویکی لیکس، نشان داد که آنان حتی به کمتر از حمله نظامی به ایران راضی نمی‌شوند. در مسأله سوریه ایران باید چه کار می‌کرد که آل سعود را راضی کند؟ در قضیه بحرین و اعزام نیروهای سعودی برای سرکوب شیعیان بحرینی ایران باید چه کار می‌کرد که آل سعود را خشنود کند؟ 

به تدریج بپذیریم که چراغ همه ما در این خانه می‌سوزد. توهین پادشاه سعودی‌ها به هر کدام از مقامات سابق و کنونی توهین به همه ما ایرانی هاست. ذوق‌زدگی از توهین به رئیس‌جمهور سابق توسط کسی که بزرگ‌ترین حامی تروریست‌ها و بیشترین مخالف جمهوری اسلامی ایران است، مسیر اشتباهی است؛ مسیری که ترجمه خطوط آن ترجیح رقابت‌های داخلی و جناحی بر منافع ملی و عزت و شرف ایرانیان است.

شاهد اعدام صدام از آخرین لحظات دیکتاتور عراق می‌گوید


موفق الربیعی، مشاور سابق نخست‌وزیر عراق که شاهد اعدام صدام در سال ۲۰۰۶ بوده است، می‌گوید که دیکتاتور سابق عراق تا لحظه آخر قوی ماند و هیچ اثری از پشیمانی در او دیده نشد.

موفق الربیعی، مشاور سابق امنیت ملی نخست‌وزیر عراق که از دفتر خود در شمال بغداد، در نزدیکی همان زندانی که صدام در آن هفت سال پیش اعدام شد با خبرگزاری فرانسه مصاحبه می‌کرد، گفت: «یک جنایت‌کار؟ صحیح. یک قاتل؟ صحیح. یک سلاخ؟ صحیح. اما او تا پایان قوی ماند.»

خبرگزاری فرانسه در گزارش منتشره خود در روز جمعه می‌نویسد، الربیعی که خود به هنگام به‌ دار آویختن صدام حضور داشت می‌گوید، اثری از ندامت و ضعف در دیکتاتور سابق عراق ندیده است.

الربیعی می‌گوید: «من صدام را دم در تحویل گرفتم. هیچ کس با ما وارد نشد. هیچ خارجی‌ای و هیچ آمریکایی‌ای. او ژاکتی با پیراهن سفید به تن داشت، عادی و آرام. من هیچ نشانه‌ای از ترس در او ندیدم.»

مشاور پیشین نخست‌وزیر عراق متذکر می‌شود: «البته بسیاری از مردم می‌خواهند، من بگویم که او داشت از حال می‌رفت یا اینکه دارو مصرف کرده بود، اما این‌ها (توضیحات من) حقایقی هستند برای تاریخ.»

وی خاطرنشان می‌سازد: «من هیچ‌ ابراز تأسفی از او نشنیدم، هیچ تفاضایی برای این که خدا او را ببخشد یا تقاضایی برای عفو از او شنیده نشد.»

خبرگزاری فرانسه می‌نویسد، صدام که بیش از دو دهه مملو از سرکوب‌های بیرحمانه، جنگ‌های فلاکت‌بار و تحریم‌های تنبیهی بین‌المللی بر عراق حکومت راند، سرانجام بعد از اینکه به دلیل جنایت علیه بشریت در سال ۱۹۸۲ و قتل‌عام ۱۴۸ تن از شیعیان روستای دوجیل محکوم شد، به دار آویخته شد.

وی از ژوئیه سال ۱۹۷۹ تا مارس ۲۰۰۳ و حمله نیروهای بین‌المللی به رهبری آمریکا به عراق، حاکم این کشور بود. در دسامبر همان سال نیروهای آمریکایی صدام را در در گودالی در نزدیکی یک خانه روستایی در زادگاهش، تکریت پیدا کردند. سه سال بعد او اعدام شد؛ در سی‌ام دسامبر سال ۲۰۰۶.

موفق الربیعی‌، مشاور پیشین نخست‌وزیر عراق با واکاوی در خاطراتش ادامه می‌دهد: «وقتی او را آوردم دستبند به دستش زده بودند و قرآنی در دست داشت. او را به اتاق اجرای حکم آوردم؛ جایی که قرار بود فهرست کیفرخواست‌اش خوانده شود. صدام مرتبا می‌گفت، مرگ بر آمریکا، مرگ بر اسرائیل، زنده باد فلسطین، مرگ بر مغان پارسی.»

الربیعی عنوان می‌کند، صدام سپس به اتاقی که باید در آنجا جان می‌داد، آورده شد. در آن جا بود که «ایستاد، به دریچه‌های اعدام نگاه کرد، بعد سراپایم را برانداز کرد و گفت، دکتر این برای مردان است.»

درست قبل از اعدام او چند نفر شعار دادند: «زنده باد محمدباقر صدر...مقتدی مقتدی.» تا یادی از فقیه شیعه‌ای که به دست صدام کشته شده بود و همچنین شناخته‌ شده‌ترین چهره از بازماندگان خانواده او و دشمن صدام کرده باشند. صدام جواب داد: «این مردانگی است؟»

موفق الربیعی می‌گوید، خود اهرم دریچه‌های اعدام را کشیده است، اما اهرم عمل نکرد. بعد فردی دیگر که نامش برده نشد، اهرم را برای دومین بار کشید، اهرم عمل کرد و صدام به دار آویخته شد.

صدام حسین کمی پیش از اعدام خود شروع به خواندن "اشهد" کرد اما به گفته الربیعی، اعدام او قبل از اینکه "اشهد"ش به پایان برسد انجام شد.

الربیعی می‌گوید، بعد به پایین رفته است تا جسد صدام را ببیند. جسد با هلی‌کوپتری آمریکایی از زندان محل اجرای حکم به مقر نوری مالکی، نخست‌وزیر عراق حمل شد. به گفته الربیعی، اطراف هلی‌کوپتر را مردم احاطه کرده بودند، جسد صدام را بر کف هلی‌کوپتر گذاشتند و درهای هلی‌کوپتر نیز در طول پرواز باز ماند.

وی می‌گوید: «به‌روشنی به خاطر دارم، زمانی که هلی‌کوپتر به سمت بغداد پرواز کرد خورشید هم طلوع کرد.»

به گزارش دویچه وله، مشاور سابق نخست‌وزیر عراق عنوان می‌کند که در آن زمان احساس "غریبی" داشته است. وی می‌گوید، صدام جنایات زیادی انجام داد و سزاوار هزاران بار اعدام بود اما در هر صورت احساس او "غریب" است.

به گفته وی، اعدام صدام بعد از کنفرانس ویدئویی مالکی و جورج بوش، رئیس‌جمهور وقت آمریکا انجام گرفت. بوش از نخست‌وزیر پرسید: «شما می‌خواهید با این جنایت‌کار چه کنید؟» مالکی جواب داد: «به دارش می‌آویزیم.» بوش در پاسخ انگشت خود را بالا برد و با این علامت موافقت خود را اعلام کرد.

صحنه های عجیب از جنگ سوریه

  در حالی که بیش از 2 سال از جنگ داخلی سوریه می گذرد و بیش از 100 هزار نفر جان خود را از دست داده اند مردم این کشور روزهای خون‌بارتری را زیر آتش جنگ سپری می کنند.

 
ماه گذشته دیده‌‌بان حقوق بشر سورریه اعلام کرد شمار قربانیان درگیری‌های سوریه در بیش از دو سال گذشته، از مرز صد هزار نفر گذشته است.
 
بنا به این گزارش از زمان آغاز درگیری های مسلحانه در مارس 2011 در سوریه تاکنون صد هزار و 191 نفر کشته شده اند که دست کم 36 هزار و 661 نفر از آنها را غیرنظامیان تشکیل می دهند. بنا به گفته رامی عبدالرحمن، از مجموع افراد کشته شده در درگیری های سوریه، 25 هزار کشته متعلق به نیروهای نظامی دولت سوریه و 18 هزار و 72 کشته نیز از شبه نظامیان مخالف دولت هستند.
 
در همین حال بر اساس آخرین گزارش کمیساریاى عالى پناهندگان سازمان ملل، آمار آوارگان سورى پراکنده به عدد 2میلیون نفر نزدیک می شود.
 
بر اساس آمار کمیساریای پناهندگان سازمان ملل، نیمى از این آوارگان را زنان و نیم دیگر را مردان تشکیل مى دهند. نزدیک به نیمى از آوارگان نیز کودکان زیر ١٨ سال هستند.
 
بر اساس بیانیه کمیساریاى عالى پناهندگان سازمان ملل، مسن ترین پناهنده یک زن ١٠۵ ساله سورى است که درکمپ پناهندگان "زعترى” اردن ساکن است. ٣۶ ٪ آوارگان را کودکان زیر ١٢ سال و ١٧٪ را کودکان زیر ۵ سال تشکیل مى دهند. همچنین ۴٨٪ این آوارگان زیر ١٨ سال هستند. بنابر این گزارش روزانه ١٢۵ نوزاد در کمپ هاى آوارگان سورى در کشورهاى همسایه سوریه به دنیا مى آیند.
 
در تازه ترین اخبار رسیده از سوریه نیز شمار زیادی از معارضین مسلح در شهر داریا در ریف دمشق کشته شدند و یک مخفیگاه اسلحه، مهمات، تجهیزات پیشرفته مخابراتی و پزشکی مسروقه و قاچاق شده، کشف و ضبط شده است.
 
همچنین ارتش سوریه در ادامه تعقیب معارضین در حومه دمشق دو سرکرده گروه های معارض به نام های محمود السرمدانی و عبدالله دواره را هدف قرار دادند. عکس های زیر که در خبرگزاری های رویترز، اسوشیتدپرس و فرانسه منتشر شده است آخرین تصاویری است که از جنگ و زندگی در سوریه مخابره شده است.
 

 
معارض مسلح سوری در جریان درگیری با دولت سوریه از زمین فوتبال در حومه حلب عبور می کند
 

 
ویرانه های حمص؛ نمایی از مسجد ویران شده خالد ابن ولید در پس زمینه عکس دیده می شود
 

 
ارتشیان معارض، راکتی را به سوی جبهه دولت در دیرالزور شلیک می کنند
 

 
امتداد خیابان ویران شده در مرکز شهر دیرالزور
 

 
یک زن عضو ارتش معارض پشت تیربار ضدهوایی در حلب
 

 
نمای بیرونی از کلیسای «ایلی سنت» در حمص که در نبرد معارضین و دولت ویران شده است
 

 
نمای داخلی از کلیسای «ایلی سنت» در حمص که در نبرد معارضین و دولت ویران شده است
 

 
آتش جنگ، مزرعه گندم در ادلب را در فصل برداشت به آتش کشیده است
 

 
نوجوان عضو ارتش معارضین در حال هدف گیری در نزدیکی بیمارستان "کندی" در حلب
 

 
کودکان سوریه از ترکیدگی لوله آب در محله "الشعار" حلب برای آب تنی استفاده می کنند
 

 
ویرانه های پارک تفریحی در دیرالزور
 

 
تصویر تخریب شده از "باسل" اسد برادر بشار اسد در ورودی یک فرودگاه نظامی
 

 
تجهیزات رها شده در یک فرودگاه نظامی
 

 
بالگرد سقوط کرده دولت سوریه در یک فرودگاه نظامی
 

 
سه نوجوان مسلح عضو ارتش معارضین در دمشق
 

 
منطقه جنگ زده "جبل" در حلب از نمای بالا
 

 
شهروند آسیب دیده سوری در شمال غربی سوریه که آتش نبردهای این منطقه به وی اصابت کرده است
 

 
منطقه جنگ زده "جبل" در حلب
 

 
آماده سازی یک بمب در کارگاه تولید سلاح و مواد منفجره در شمال سوریه
 

 
جوان سوری کمربند انتحاری با مواد منفجره را به کمر خود می بندد
 

 
"شیخ اوبیدا" امام جماعت مسجد اسامه بن زاید در حلب نمازگزاران را به جهاد علیه دولت تهییج می کند
 

 
گشت زنی ارتش سوریه در خیابان های ویران سوریه
 

 
نانوایی تحت کنترل معارضین در حلب

شهید باسل اسد؛ نماد مقاومت اسلامی در سوریه

 گروه بین‌الملل مشرق ـ مراجعه‌کنندگان به سفارت جمهوری عربی سوریه در تهران، هنگام ورود به سرسرای اصلی سفارت، با تابلوفرش بزرگی از یک سوارکار خوش‌چهره و بلندقامت با محاسنی شبیه رزمندگان ایرانی مواجه می‌شوند که پس از پرس‌وجو از کارکنان سفارتٰ پاسخ می‌شنوند که این تصویر شهید "باسل اسد" برادر ارشد پرزیدنت "بشار اسد" است.



باسل که بود؟
شهید "باسل اسد" برادر ارشد بشار اسد، رئیس جمهور سوریه در 23 مارس 1962 میلادی به دنیا آمد. وی مهندس راه و ساختمان، سوارکاری ماهر و چتربازی متبحر بود.

او پس از ملحق شدن به دانشکده ارتش و فرماندهی ستاد مشترک و یگان چتربازان به‌سرعت پله‌های ترقی را طی کرد و به فرماندهی گارد ریاست جمهوری سوریه رسید.

باسل، علاقه بسیاری به انفورماتیک و علوم دانش‌محور داشت و نخستین کسی بود که علوم انفورماتیک را وارد کشور سوریه کرد.

در یازده سالگی به اتحادیه جوانان انقلاب پیوست و آموزش تیراندازی و سوارکاری و عبور از مانع را در همین سن و سال آغاز کرد.

او در سیزده سالگی یعنی سال 1975 میلادی به عضویت حزب سوسالیست بعث عربی پیوست و فعالیت‌‌های حزبی خود را در این حزب دنبال کرد، در حالی که فعالیت‌های ورزشی خود را نیز همچنان دنبال می‌کرد تا اینکه در سال 1981 میلادی به قهرمانی در رشته تیراندازی در سوریه رسید.

پس از پایان تحصیلات مقدماتی وارد دانشکده مهندسی راه و ساختمان شد تا مدرک کارشناسی خود را در این رشته به دست آورد و پس از آن وارد دانشکده نیروهای مسلح شد تا با مدرک مهندسی زرهی و درجه سرگردی از این دانشکده فارغ‌التحصیل شود. وی سرانجام در 26 سالگی و در سال 1988 میلادی به رتبه افسر زرهی ارتقای درجه یافت.

باسل اسد به تحقیقات علمی نظامی هم علاقه بسیاری داشت و به همین دلیل، تحقیقات گسترده‌ای در این زمینه به صورت مشترک با اتحاد جماهیر شوروی سابق انجام داد که با استقبال بسیاری در داخل سوریه مواجه شد و به همین منظور، تحقیقات علمی نظامی مشابه دیگری با 15 کشور دیگر جهان انجام داد تا به این ترتیب در مقطع دکترای علوم نظامی، رتبه ممتاز دریافت کند.

وی از جمله معدود افرادی در نیروهای مسلح سوریه به شمار می‌آمد که دوره‌های آموزشی هدایت بالگردهای نظامی را سپری کرد و آموزش هدایت جنگنده‌های مافوق صوت میگ 21 را آغاز کرد، اما نتوانست آن را به پایان برساند.

باسل اسد در حالی که به وارد سومین دهه زندگی خود شده بود در یک حادثه مشکوک رانندگی در 21 مارس 1994 میلادی که بعدها روشن شد یک عملیات تروریستی بوده که از سوی سازمان جاسوسی رژیم صهیونیستی (موساد) تدارک دیده شده بود در نزدیکی فرودگاه دمشق به شهادت رسید.

واقعیت امر این است که باسل اسد از سنین جوانی یعنی از سن 20 سالگی و از زمان تحصیل در دانشگاه دمشق، علاقه شدیدی به مسائل سیاسی داخلی وخارجی از خود نشان می‌داد.

همان طور که گفته شد، باسل همزمان با تحصیل در رشته الکترونیک وارد ارتش شد و در مدت کوتاهی با مشورت پدر خود در بازسازی نیروهای مسلح و چینش مهره‌های جوان و با کفایت نظامی نقش مهمی ایفا کرد.

او در عین حال به عنوان یک ورزشکار در رشته سوارکاری همواره در میادین ورزشی حضوری پر رنگ داشت و در مسابقات منطقه‌ای و بین المللی شرکت می‌کرد.


شایعات درباره ازدواج باسل
از آنجا که رشته سوارکاری نیز مورد علاقه "هیا الحسین" دختر پادشاه وقت اردن بود، این دو (یعنی باسل و هیا الحسین) در مسابقات منطقه‌ای سوارکاری همواره درکنار یکدیگر دیده می‌شدند.

حضور این دو در میادین مسابقات سوارکاری شایعاتی در مورد ازدواج قریب‌الوقوع باسل و هیا در سوریه بر سر زبان‌ها انداخت اما گفته شد از آنجا که میان حافظ اسد و ملک حسین اختلافات سیاسی شدیدی درباره مسائل منطقه‌ای و فلسطین وجود داشت، حافظ با ازدواج هیا الحسین و باسل اسد مخالفت کرد.

باسل در عرصه‌های ورزشی به الگویی برای جوانان سوریه تبدیل شده بود و در زمینه‌های سیاسی و امنیتی غالباً حضور پررنگ وی در پشت‌پرده تحولات سوریه کاملاً مشهود بود.


گرایش باسل به تشیع، عامل شهادتش شد
از ویژگی‌های دیگر باسل اسد، علاقه شدید وی به جریان‌های سیاسی شیعه بود، به گونه‌ای که حافظ اسد، پیگیری پرونده محرمانه حزب‌الله لبنان را به باسل اسد سپرده بود. در پی تقویت شایعه گرویدن باسل به مذهب تشیع، سازمان‌های جاسوسی رژیم صهیونیستی، انگلیس، فرانسه و آمریکا که حساسیت فوق‌العاده‌ای نسبت به حزب‌الله لبنان و ارتباط باسل اسد با رهبران این سازمان شیعی داشتند، همه تحرکات باسل را زیر نظر گرفتند.

در همان زمان، بشار اسد، رئیس‌جمهور کنونی سوریه در لندن در رشته پزشکی دوره فوق تخصصی جراحی چشم را می‌گذراند و بنابراین همه توجهات برای آینده سوریه، به باسل معطوف بود. تقریباً همه قدرت‌های جهان و نیز سازمان‌های جاسوسی کشورهای عرب منطقه بر این باور بودند که باسل اسد، به دلیل بر خورداری از کاریزمای بالا، روزی به عنوان رئیس‌جمهور سوریه جانشین پدر خواهد شد و به همین دلیل بود که موساد به پشتیبانی دیگر سازمان‌های جاسوسی غربی و منطقه‌ای در صدد ترور وی برآمد و این در حالی بود که موساد هیچ‌گاه نمی‌توانست تصور کند که بشار، برادر کوچک‌تر باسل که چشم‌پزشکی مقیم لندن بود راه برادر را ادامه دهد. علی ای‌حال، از آنجا که حافظ اسد به همراهی ایران، آمادگی مناسبی برای برخورد با رژیم صهیونیستی داشت این رژیم تصمیم گرفت ترور را به گونه‌ای انجام دهد که شک‌برانگیز نشود.

روز 21 ژوئیه 1994 میلادی، باسل اسد به همراه پسردایی خود "رامی مخلوف" و محافظ شخصی خود "خالد الحسین"، برای عزیمت به آلمان، عازم فرودگاه دمشق در حومه این شهر شد. رانندگی خودرو را رامی مخلوف به عهده داشت. باسل اسد در کنار راننده، و خالد الحسین در صندلی عقب نشسته بود. دو کیلومتر مانده به فرودگاه دمشق ظاهراً کنترل خودرو از دست راننده خارج شد و با سرعت بالایی به مجسمه حافظ اسد در کنار جاده برخورد می‌کند .


شهادت باسل اسد در بیمارستان امام خمینی(س)
از عجایب این حادثه این بود که راننده و محافظ شخصی باسل اسد تنها جراحت سطحی برمی‌دارند، اما باسل اسد به شدت مجروح و پیکر نیمه جان او به بیمارستان امام خمینی(س) در اطراف زینبیه که به فرودگاه نزدیک‌تر است، منتقل می‌شود.

این بیمارستان برای کمک به فلسطینیان اردوگاه یرموک دمشق وعراقی‌های رانده شده مقیم سوریه احداث شده بود و در آن زمان ریاست آن را دکتر خیر اندیش، پزشک ایرانی اعزامی به سوریه بر عهده داشت. به هر روی درمان‌های اولیه موثر واقع نشد و باسل اسد بر اثر شدت جراحات به شهادت رسید.

در همان زمان رسانه‌های صهیونیستی با هدف انحراف افکار عمومی از دخالت موساد در این ترور، شایع کردند که شماری از افسران گارد ریاست جمهوری سوریه که فرماندهی آن بر عهده سرهنگ "آصف شوکت" شوهر "بشری اسد" تنها دختر حافظ اسد بود در ترمز خودروی باسل دستکاری‌هایی کرده بوده‌اند.

تصادف حوالی ساعت 6 بامداد اتفاق افتاد اما کسی جرأت نمی‌کرد خبر حادثه را به اطلاع حافظ اسد برساند. افسر کشیک کاخ "الروضه" دمشق محل اقامت حافظ اسد بلافاصله ماجرای تصادف و درگذشت باسل اسد را به اطلاع ژنرال "مصطفی طلاس" وزیر دفاع وقت سوریه رساند.

طلاس متقابلاً "عبد الحلیم خدام" معاون اول رئیس جمهوری، "محمود الزعبی"، نخست‌وزیر و "فاروق الشرع" وزیر خارجه را در جریان این حادثه قرار داد و از آنها خواست سریعاً برای انتقال این خبر دردناک به رئیس جمهوری سوریه به کاخ الروضه دمشق بیایند.

هنگامی که این شخصیت‌ها در سالن انتظار بودند "ابو سلیم دعبول" رئیس دفتر حافظ اسد به وی اطلاع داد که خدام، الزعبی، طلاس و الشرع در سالن انتظار هستند. حافظ اسد از اتاق خارج شد اما هنگام روبرو شدن با این اشخاص، به طرز عجیبی در یک لحظه وسط سالن توقف کرد و پرسید: "نکند باسل از دست رفته؟"


دفن شهید باسل اسد با تربت کربلا
تشییع جنازه با شکوهی برای باسل اسد برگزار شد که در آن "حسنی مبارک" رئیس جمهور مخلوع مصر، "الیاس هراوی" رئیس‌جمهوری وقت لبنان، رهبران حزب‌الله لبنان، "نبیه بری" رئیس پارلمان، "سید محمدحسین فضل‌الله" امام جمعه بیروت، مرحوم شیخ "محمدمهدی شمس‌الدین" رئیس وقت مجلس اعلای شیعیان لبنان، نمایندگان امام خمینی(س) و دولت ایران و صدها هزار نفر از مردم لبنان و سوریه شرکت داشتند.

مراسم خاکسپاری پیکر باسل نیز با حضور رهبران مقاومت اسلامی و شخصیت‌های شیعی و مقامات ایرانی برگزار شد. در هنگام دفن پیکر شهید نیز یکی از مقامات جمهوری اسلامی ایران مقداری تربت کربلا در لحد باسل قرار داد.

یک هفته بعد مرحوم "محمدمهدی جواهری" شاعر برجسته شیعه عراقی و نوه محمدحسین نجفی "صاحب جواهر" چکامه‌ای بلندبالا در رثای شهید باسل اسد می‌سراید. جواهری شاعر نابغه شیعه، سال‌ها بود از ترس رژیم بعثی صدام، به عنوان پناهنده سیاسی در سوریه زندگی می‌کرد و به دستور حافظ اسد از کلیه امتیازات یک وزیر سوری بهره می‌گرفت.

حدود 10 بیت از این قصیده سوزناک توسط "سید مکاوی" آهنگساز نابغه و نابینای مصری که با خانواده اسد دوستی دیرینه‌ای داشت، به صورت آهنگی آماده شد و "میاد حناوی" خواننده معروف سوری با صوت حزینی این اشعار را خواند.

تأثیر این آواز به حدی بود که خانم "انیسه مخلوف" همسر حافظ اسد، هنگام شنیدن آن از تلویزیون دولتی سوریه از هوش رفت که به دلیل تأثیرگذاری فوق‌العاده آن بر روحیه خانواده اسد، حافظ اسد به "محمد سلمان" وزیر اطلاع‌رسانی وقت سوریه دستور داد از پخش مجدد آن جلوگیری شود.


گروه سوری که از شهادت باسل شاد شد
هر چند که این حادثه دردناک، همه مردم سوریه را به‌شدت متأثر کرد اما برخی از اعضای تندرو اخوان المسلمون سوریه نتوانستند خوشحالی خود را از شهادت باسل اسد پنهان کنند.

آنان معتقد بودند غیبت باسل از صحنه سیاسی سوریه، به تضعیف جریان شیعی و مقاومت اسلامی در این کشور خواهد انجامید و راه برای عادی‌سازی روابط با غرب و رژیم صهیونیستی هموار خواهد شد؛ راهی که امروز نیز اخوان المسلمون سوریه و همدستانش، با تشدید خشونت‌ها علیه مردم و دولت بشار اسد، برادر شهید باسل، همچنان به دنبال آنند.





شهید باسل اسد در حال قایقرانی


شهید باسل در دوران خدمت سربازی در ارتش سوریه


باسل در عکس برگرفته از فیلم رژه یگان‌های ارتش سوریه مقابل حافظ اسد



در مراسم دامادی برادر



عکس یادگاری با خانواده




سوارکاری رشته ورزشی محبوب شهید بود


مراسم دانش‌آموختگی از دانشکده افسری




تواضع، مردمداری و رسیدگی به محرومان و ایتام دغدغه همیشگی باسل بود




















نقاشی دیواری در دمشق از حافظ اسد و فرزند شهیدش


شهید باسل اسد، خلبانی زبده و کارآزموده بود




مراسم تشییع با حضور مقامات بلندپایه منطقه و سران مقاومت اسلامی



مزار شهید در منطقه القرداحه سوریه

از خانواده بشار اسد چه می دانید؟




بشار اسد:


بشار اسد در سال 1965 میلادی در دمشق متولد شد.مراحل ابتدایی ، متوسطه را با موفقیت در دمشق به پایان رساند و در سال 1988 موفق به اخذ مدرک پزشکی عمومی شد.سپس در بیمارستان نظامی تشرین مشغول به کار شد و در سال 1992 برای اخذ تخصص به انگلیس سفر کرد.در سال 1994 با گرفتن تخصص چشم پزشک به وطن بازگشت.در سال 1994 به عنوان رئیس شورای علمی سوریه انتخاب شد.علاوه بر علوم وی،تسلط بر زبان های انگلیسی و فرانسوی نقش به سزایی در رسیدن به این مسئولیت داشت.او به نیروهای مسلح پیوست و در بخش پزشکی ارتش مشغول به کار شد تا اینکه به درجه سرهنگ نائل و در سال 2000 میلادی به درجه سپهبدی رسید. بعد از درگذشت حافظ اسد(پدر وی) در 27 ژوئن 2000 در انتخابات داخلی حزب حاکم با اکثریت آرا به عنوان رهبر حزب انتخاب شد.در 10 جولای 2000 نیز با انتخابات ریاست جمهوری برگزیده شد که تا کنون این سمت را بر عهده دارد


باسل اسد(متولد 1962-وفات 1994)فرزند ارشد حافظ اسد


او فرزند ارشد حافظ اسد و یکی از فرماندهان گارد ریاست جمهوری بود.در سال 1962 در دمشق به دنیا آمد.در سال 1978 تحصیلات خود را به پایان برد و به دانشگاه دمشق در درشته مهندسی شهرسازی رفت و در سال1983 میلادی فارغ التحصیل شد.سپس با درجه ستوان یک وارد نیروهای مسلح سوریه شد.او موفق به دریافت دکترای علوم سیاسی از دانشگاه دمشق شد و جزء خلبانان میگ 21 ارتش سوریه شد.

This image has been resized. Click this bar to view the full image. The original image is sized 960x1279.


او به ورزش علاقه زیادی داشت و در مسابقات شنای بین المللی در سال 1978 صاحب مدال طلا شد.فعالیت های ورزشی او به حدی بود که سازمان یونسکو در سال 1992 در یک مراسم رسمی در پاریس فرانسه از او قدردانی کرد.باسل اسد ملقب به پایه گذار علوم کامپیوتر در سوریه است زیرا او نقش به سزایی در مدرن شدن جامعه سوریه به وسایل کامپیوتری ایفا کرد.سرانجام باسل حافظ اسد در سال 1994 در سن 32 سالگی در یک تصادف نزدیک فردوگاه بین المللی دمشق درگذشت.

سرهنگ ستاد ماهر اسد:مرد پولادین ارتش سوریه



همه او را به قدرت،صلابت و اعتقاد راسخ او به خاک سوریه می شناسند.او را به نظم می شناسند و هرکس که می خواهد با او کار کند باید این کار را انجام دهد.

اما ماهر اسد کیست که این همه هجمه تبلیغاتی به روی اوست؟؟؟؟
ماهر اسد متولد 1968 دمشق است.او با مدرک مهندسی و اقتصاد وارد مجموعه های جنگی ارتش سوریه شد و با درجه ستوان اول فارغ التحصیل شد
او آموزش های دشوار را نزد برادر مرحومش باسل اسد فراگرفت.باسل اسد بر آموزش های او نظارت داشت.بعد از مدتها با در جه سرگرد گردان ماموریت های ویژه را ایجاد کرد که در تاریخ ارتش سوریه این اولین بار بود که همچنین گردانی تشکیل می شد.


او متاهل و دارای 3 فرزند می باشد

او در حال حاضر فرماندهی گارد ریاست جمهوری و لشگر 5 ارتش سوریه را بر عهده دارد که به عنوان ستون فقرات امنیت سوریه شناخته می شود.




اسما الاخرس(اسما اسد) همسر بشار اسد




او در بیمارستان قدیس ماری شهر لندن در آگوست سال 1975 میلادی از پدر و مادری سوری به دنیا آمد.پدرش فواز الاخرس متخصص قلب متولد 1946 میلادی بود که برای تدریس طب به مصر و برای تکمیل علوم خود به انگلیس سفر کرد.مادر او در سفارت سوریه در انگلیس مشغول به کار بود.
اسما الاخرس در مدارس انگلیس مشغول به تحصیل شد و دوستانش او را ایما می شناختند
در سال 1993 مدرک دیپلم خود را در رشته علوم کامپیوتری اخذ کرد و به دانشگاه کینگ زکولیچ در لندن وارد شد.بعد از اتمام دروس دانشگاهی خود در بانک جی بی مورگان مشغول شد.بشار اسد در جریان تحصیل خود در لندن و در دیدارهای سوری های مقیم لندن با اسما الاخرس آشنا شد.
در بازگشت از بریتانیا با بشار اسد ازدواج کرد که حاصل این ازدواج 3 فرزند به نامهای البکر حافظ(متولد 2000 که به نام جدش حافظ اسد نامگذاری شد) زین(متولد سال 2003) و کریم اسد(متولد 2005) است

تصویر واقعی مرزبان شهید گروهبان "جمشید دانایی فر" کدام است ؟


پس از شهادت گروهبان یکم جمشید دانایی فر ، یکی از مرزبانان گروگان گرفته شده بدست مزدوران گروهک تروریستی جیش العدل بعضی از سایت های خبری اقدام به انتشار تصاویری نادرستی از این مرزبان ایرانی نمودند که متعلق به جمشید دانایی فر نبود .

به گزارش پایگاه خبری راه مبین ، به دنبال شهادت گروهبان یکم جمشید دانایی فر ، یکی از مرزبانان گروگان گرفته شده بدست مزدوران گروهک تروریستی جیش العدل ، بعضی از خبرگزاری ها و سایت های خبری اقدام به انتشار تصاویری از این مرزبان ایرانی نمودند که در هر تصویر چهره ی یکی از مرزبانان به عنوان شهید دانایی فر معرفی شده است .

با بررسی های صورت گرفته و تطبیق تصاویر موجود در سایت ها و خبرگزاری های مختلف و همچنین فیلم منتشر شده از صبحت های گروهبان یکم جمشید دانایی فر در اسارت که توسط گروهک تروریستی جیش العدل منتشر شد ، مشخص گردید که بسیاری از سایت ها تصویر سایر مرزبانان ربوده شده را بجای شهید جمشید دانایی فر منتشر کرده اند.

 

بر همین اساس نام دیگر سربازان ربوده شده از این قرار است:

سرباز وظیفه "سجاد زوهانی" از مشهد

سرباز وظیفه "محمد نظامی" از مشهد

سرباز وظیفه "جمشید تیموری" از مشهد

سرباز وظیفه "رامین حضرتی" از بجنورد

 

جمشید دانایی فر

 

جمشید دانایی فر

 

جمشید دانایی فر

 

جمشید دانایی فر

جمشید دانایی فر

 

 

تب تند دختران ایرانی در بهار ۹۳


این چند روزه لابلای پست های کاربران شبکه‌های اجتماعی ، حرکتی خودجوش و مردمی برای احیای پوشش و سنت‌های افتخارآمیز محلی به راه افتاده است. انبوه عکس‌ها، پوسترها و گرایش روزافزون به بازنمایی زیبایی‌های سرزمین مادری در قالب پوشش اقوام، اتفاقی است که شبکه های اجتماعی به خود دیده اند.

اهالی لرستان امسال ۲۶ اردیبهشت ماه را به نام «گُلوَنی» روسری سنتی شان نامگذاری کرده اند و این روزها سخت در تلاشند تا با استفاده از شبکه های اجتماعی، میراث ۳هزار ساله شان را به مردم ایران بشناسانند.
مجله مهر: اهالی لرستان امسال ۲۶ اردیبهشت ماه را به نام «گُلوَنی» روسری سنتی شان نامگذاری کرده اند و این روزها سخت در تلاشند تا با استفاده از شبکه های اجتماعی، میراث ۳هزار ساله شان را به مردم ایران بشناسانند.

تب شبکه های اجتماعی گاهی خیلی تند می شود. گاهی با سوژه کردن لیونل مسی و هاشم بیک زاده، گاهی با ساختن کمپین دعوت از بازیکن ذخیره تیم شهرداری یاسوج (که به شکلی عجیب به درون زمین پرید و مانع گل خوردن تیمش شد)به تیم ملی برای جام جهانی ۲۰۱۴٫ گاهی هم با آن خواننده مجالس عروسی در شهرستان سبزوار (که با تیپ خاص و حالات بامزه اش سوژه خوبی برای کاربران شبکه های اجتماعی جور کرده). اما لابلای این سوژه هایی که بیشتر دستمایه طنز و تمسخر می شوند، می شود سوژه هایی فرهنگی هم پیدا کرد. سوژه هایی که یک دغدغه فرهنگی را نشانه گرفته اند و توانسته اند یک موج از همراهی کاربران شبکه های اجتماعی را با خود همراه کنند.

این چند روزه لابلای پست های کاربران شبکه‌های اجتماعی ، حرکتی خودجوش و مردمی برای احیای پوشش و سنت‌های افتخارآمیز محلی به راه افتاده است. انبوه عکس‌ها، پوسترها و گرایش روزافزون به بازنمایی زیبایی‌های سرزمین مادری در قالب پوشش اقوام، اتفاقی است که شبکه های اجتماعی به خود دیده اند.

لُرها که در این حرکت پیشتاز بوده‌اند. آنها سعی کرده اند کارشان را رسمی تر هم کنند و با انتخاب روز ویژه ای در اردیبهشت ماه امسال به نام «روز گُلوَنی» سعی در ترویج پوشش لری و تقویت این فرهنگ پرپیشینه دارند.

روزی به نام گلونی

۲۶ اردیبهشت ماه، به همت جمعی از دختران خرم آبادی، به عنوان روز سربند لُری یعنی « گُلوَنی» نامگذاری شده است تا زنان و مردان لر با استفاده از این پوشش که هم برای زنان و هم برای مردان کاربرد ویژه داشته و دارد، مراسمی نمادین و همایشی برگزار کنند . ضمن این که قرار است هر سال در بهار و تا ۲۶ اردیبهشت، دختران لر با به‌سر کردن روسری لری، این پوشش اصیل و زیبا را را به دیگران معرفی کنند.

گُلوَنی، سربندی باستانی است که زنان لرستانی به‌شکل خاصی به‌سر می‌کنند و بخشی از پوشش زیبای زنان و مردان لر است. نسل جدید، از نوع کوچک آن به‌عنوان روسری استفاده می‌کند. این روسری با طرح زیبای سنتی بین دیگر دختران ایرانی هم طرفدار زیادی دارد و یکی از سوغات‌های لرستان است.

در روز ۲۶ اردیبهشت هم برنامه‌ی ویژه‌ای در خرم‌آباد برگزار می‌شود که اطلاع‌رسانی خواهد شد. بسیاری از دختران لر اعم از معلمان، استادان، روزنامه‌نگاران، دانشجویان و فعالان فرهنگی جزو حامیان این حرکت هستند.

یک روسری به قدمت تاریخ

سرپرست گروه کاوش در لرستان که به تازگی کاوش پرسروصدا و حساس قلعه گوری در منطقه سیمره لرستان را به پایان رسانده است، درباره پیشینه گلونی می‌گوید: آنچه که مشخص است ریشه سربند آن هم سربند لُری بر اساس بیان مورخانی چون هرودت به دوره هخامنشیان و دوره ماد برمی‌گردد.«عطا حسن پور» با اشاره به این که بر اساس شواهد و نوشته های تاریخی، سربند از اجزای لباس‌های ایرانی همه ایرانیان، وابسته به آن و جدایی ناپذیر است می گوید:«دیاکونوف روسی در کتاب تاریخ ماد، پوشش ایرانی را توصیف می‌کند و سربند را در مورد زن و مرد ایرانی، هر دو به کار می‌برد. وجود دستاری به دور سر در نقش برجسته‌های تاریخی تایید می‌شود. در دوران میلادی و حتی پیش از مادها هم زنان و هم مردان دستار یا همان سربند بر سر دارند.»

سرپرست گروه کاوش در لرستان ادامه می‌دهد: در سالنامه‌های آشوریان نیز می‌بینیم که این دستار هم بر سر زنان و هم بر سر مردان وجود دارد و در توصیف اقوام زاگرس، آشوریان، عیلامی‌ها و مادها از این سربند یاد می‌شود و در میان نقش برجسته های به جامانده این سربند به وضوح دیده می‌شود.

حسن پور با بیان اینکه در منطق باباجیلان در غرب شهرستان دلفان، استان لرستان کاوش‌های ویژه ای را انجام داده است و به زودی مقالات علمی و تصاویر مرتبط با آن در مجامع بین المللی منتشر خواهد شد، می‌افزاید: در این خصوص شخصاً مستنداتی را در حفاری گورستان عصر آهن (سه هزار ساله) باباجیلان در غرب شهرستان دلفان، دامنه کوه سرکشتی، در گور شماره دو، به دست آوردم.

او اشاره می‌کند: در گور شماره دو در این گورستان، انگشتر مفرغی‌ای به دست آمد که به جای نگین آن، نقش‌کنده ای وجود داشت. این نقش‌کنده، نقش یک انسان با دو بال است که از دل خورشید بیرون می‌آید. این نماد را در فرهنگ پیش از تاریخ، با عنوان فروَهر یا همان انسان خدای‌گونه می‌شناسیم.این نماد شکلی روحانی دارد و لباس بر تن دارد. با نمادشناسی انجام شده روی اندام این نقش ، کفش مادی، شلوار مادی و باشلوق مادی یعنی سربندی که مانند کلاه دور سر قرار می‌گیرد مشخص شده‌اند. این سربند همچون مقنعه‌های امروزی گوش،گردن و سینه را می‌پوشاند.

آن طور که حسن پور توضیح می‌دهد، روی این باشلوق مادی، کلاهی قرار دارد و دور کلاه دستاری شبیه گلونی های امروزی قرار گرفته است. این نماد یکی از قدیمی‌ترین نمادها در لرستان به شمار می‌آید و در مجموع مرد را با جنبه الوهیت او و دستاری به سر آن هم شبیه گلونی نشان می‌دهد.

او با اشاره به اینکه به غیر از این نمونه چندین نمونه مفرغ‌های دیگر در لرستان به دست آمده است که تصاویر مرد و همچنین زن را با سربند و دستار نشان می‌دهد، اضافه می‌کند: بیشتر مورخان درتوصیف هایشان از پوشش اقوام ایرانی به این دستار یا همان سربند اشاره واضح و مشخص داشته‌اند.

وقتی مردان هم گلونی به سر می کردند

این کارشناس ارشد باستان شناسی که به زودی برای ارائه پژوهشش در خصوص قلعه گوری واقع در منطقه سیمره لرستان در مجامع بین المللی حضور خواهد یافت، اظهار می‌کند: در دوره‌های متاخر نیز کاربرد گُلوَنی شکل رایج‌تری پیدا می‌کند و به عنوان مثال در در دوره قاجار در عکس‌های گرفته شده مردان با پوشش گُلوَنی دیده می‌شوند.

سرپرست گروه کاوش لرستان به برخی ابعاد مردم شناسی « گُلوَنی» نیز اشاره می‌کند و می‌افزاید: مردان گُلوَنی را دور «شو کلاو» یا همان کلاه لریانی مرسوم در منطقه لرستان می‌بستند و به گاه مهمانی یا جنگ ، به منظور تزیین و یا نگهدارنده کلاه از آن استفاده می‌کرده اند.

او عنوان می‌کند: در دوران ساسانی نمونه ای از سربند دیده می‌شود که بسیار شبیه گُلوَنی امروزی لرستان است.

حسن پور به نقش آناهیتا بر روی یک پلاک گچبری در محوطه برزقباله لرستان اشاره می‌کند و توضیح می‌دهد: در این نقش، آناهیتا درست مانند زنان لُر، سربندی به دور سر بسته است و گیسوان بافته و طناب پیچش از زیر آن هویداست.

گلونی، پدیده می شود؟

حالا اهالی لرستان و لرهای مقیم تهران حسابی دست به کار شده اند تا قبل از ۲۶ اردیبهشت و روزی که به نام سربند تاریخی و سنتی شان نامگذاری کرده اند، گلونی را بیشتر به مردم بشناسانند. باید دید آیا برپایی نمایشگاه عرضه گلونی در شهرکتاب بریانک و موجی که در شبکه های اجتماعی برای معرفی و تبلیغ این سربند و روسری تاریخی به راه افتاده، می تواند گلونی را به عنوان یک پدیده فرهنگی در میان شبکه های اجتماعی معرفی کند؟

چراغانی با سرهای شیعیان در سوریه


به گزارش ادیان نیوز، وحشی های تکفیری در اقدامای جنون امیز با بریدن سر چندین نفر از شیعیان، سرهای آن را به عنوان خوشحالی چراغانی کرده اند.

داعش به صراحت اعلام کرده است که کوچکترین این افراد هفت ساله و بزرگترین آنها ۳۷ سال سن دارد.

چراغانی با سرهای شیعیان در سوریه + 18

خواننده آلمانی در سوریه کشته رسید


  خواننده آلمانی,تروریست

خواننده آلمانی در سوریه کشته رسید

مرکز موسوم به دیده‌بان حقوق بشر سوریه اعلام کرد، یک خواننده آلمانی که به گروه های مسلح در سوریه پیوسته بود، در این کشور به هلاکت رسید.

به گزارش روز سه شنبه پایگاه خبری شبکه العالم این مرکز وابسته به مخالفان سوریه که مقر آن در لندن قرار دارد، تأکید کرد: "دسو داگ" که نام واقعی او "دنیس مامادو گاسپرت" است، پس از پیوستن به عناصر مسلح در سوریه نام خود را به "ابوطلحه آلمانی" تغییر داد.

بر اساس این گزارش، این تروریست آلمانی در عملیات انتحاری یکی دیگر از گروه های تروریستی در شمال سوریه، به هلاکت رسید.

"ابوطلحه آلمانی" از اعضای گروه موسوم به "دولت اسلامی در عراق و شام" (داعش) در سوریه بود. این عملیات انتحاری توسط عناصر "جبهه النصره" صورت گرفت.

شمار قابل توجهی از اتباع کشورهای اروپایی مانند فرانسه، بلژیک و انگلیس در کنار گروه های تروریستی در سوریه درحال جنگ هستند. اخیرا بسیاری از نهادهای اطلاعاتی در غرب در خصوص خطر بازگشت این تروریستها از سوریه هشدار داده اند.

مرکز دیده بان حقوق بشر سوریه خاطرنشان کرد، چند تن از عناصر جبهه النصره دو روز قبل در روستای "غریبه" در حسکه خودشان را منفجر کردند که در نتیجه آن 16 تن از عناصر داعش از پای در آمدند.

شهادت سرهنگ ارتش سوریه در حمص


یک سرهنگ ارتش سوریه روز گذشته در حمله تروریست‌های تکفیری به ایست بازرسی شهر حمص به شهادت رسید.

به گزارش مشرق، سرهنگ «باسل علی سلیمان» از فرماندهان گردان پنجم ارتش سوریه روز گذشته در حمله تروریست‌های تکفیری به ایست بازرسی کعب الاحبار شهر تاریخی حمص به درجه رفیع شهادت نائل آمد.

شهادت سرهنگ باسل علی سلیمان (42 ساله) از اهالی منطقه صفصافه سوریه که عملیات درعا را نیز فرماندهی کرده بود موجی از شادمانی را در پایگاه‌های خبری وابسته به تروریست‌های سوری به راه انداخته است.

شهادت سرهنگ ارتش سوریه در حمص+عکس

از این فرمانده بزرگ دو فرزند دختر و پسر به‌نام‌های «ماریا» و «ماجد» به یادگار مانده است.

همچنین گزارش‌ها از ‌پیروزی دوباره ‌نیروهای هماهنگ ارتش سوریه و رزمندگان حزب‌الله در حمص حکایت دارد که به این ترتیب، راه «بشار اسد» برای پیروزی نهایی هموار‌تر شده است.