انتشار اسناد جدید از همکاری وسیع صهیونیست‌ها با هیتلر

انتشار اسناد جدید از همکاری وسیع صهیونیست‌ها با هیتلر

خبرگزاری فارس: بر اساس اسناد جدید، صهیونیست‌های ساکن در آلمان،‌ هیتلر را به قدرت رساندند تا با کمک آن طرح بزرگ خود در ایجاد سرزمین اسرائیل را عملی سازند.


به گزارش فارس،‌ بر اساس اسنادی که توسط سایت اطلاع‌رسانی "کامن دریمز " منتشر شده است، صهیونیست‌ها با نازی‌ها همکاری داشته‌اند اما تامین مالی صهیونیست‌ها توسط نازی‌ها کاملا مشخص نیست.
"کریستوفر سیمپسون " در کتاب خود با نام "ضربه عقب‌نشینی " [Blowback]گفته است که به اسناد ضبط شده‌ای از سازمان پلیس مخفی آلمان (گشتاپو) در زمان حکومت نازی‌ها دست یافته است که نشان دهنده توافقی مخفیانه میان پلیس مخفی آلمان و "هاگانا " [سازمان شبه‌نظامی یهودی بین سال‌های 1920 تا 1948 است که بعدها و با اشغال فلسطین توسط صهیونیست‌ها هسته مرکزی ارتش این رژیم را تشکیل داد]. بر اساس اسناد، پلیس مخفی آلمان دست‌کم تامین مالی یکی از فرماندهان هاگانا را برعهده داشته است.
این اسناد فاش می‌کند که تحت مقرراتی، به هاگانا این اجازه داده شده بود که اردوگاه‌های آموزشی برای جوانان یهودی در داخل آلمان ایجاد کنند. این جوانان و همچنین دیگر یهودیانی که توسط نازی‌ها از آلمان اخراج شده بودند، تشویق می‌شدند که به فلسطین مهاجرت کنند.
سایت کامن دریمز در ادامه مطلب خود نوشت که یهودیان اروپا مورد خیانت رهبران صهیونیست خود قرار گرفتند. صهیونیست‌ها در هولوکاست همکاری داشتند تا از موضوع سرزمینی برای یهودیان حمایت کنند.
بر اساس گزارش سایت کامن دریمز،‌حتی اگر هیتلری وجود نداشت، صهیونیست‌ها کسی همانند وی ایجاد می‌کردند و چه بسا نیز این کار را انجام داده‌اند.
در سال 1927، از جمعیت 550 هزار نفری یهودیان آلمان، تقریبا 15 هزار نفر خود را صهیونیست‌ می‌دانستند که این تعداد تقریبا 2 درصد جمعیت کل یهودیان آلمان بوده است.
یک تاریخ دان یهودی طی نوشته‌ای اعلام کرده است که بخش عمده‌ای از یهودیان آلمان قاطعانه با صهیونیست‌ها به عنوان دشمنی از درون،‌ مخالف بودند. در هیچ جایی از جهان همچون آلمان مخالفت یهودیان با صهیونیسم گسترده‌تر، اصولی و خشم آلود نبوده است.
در راستای اداره مهاجرت یهودیان به فلسطین،‌ آلمان‌ها فقط باید خود را با ایدئولوژی ملی‌گرایانه‌ نژادپرستانه‌ای نظیر صهیونیستم مجهز می‌کردند. در واقع "جولیوس استریچر " [یکی از اعضای برجسته نازی‌ها] و دیگر نازی‌ها پذیرفته بودند که ایدئولوژی "نژاد برتر " آنها در یهودیت نمود یافته است.
با استفاده از صهیونیسم و نازیسم، قابلیت ایجاد ارتشی محرمانه، سرویس‌های مخفی و زرادخانه هسته‌ای در اسرائیل به وجود آمده است. آنها همچنین هیکل سلیمان را در بیت‌المقدس بازسازی خواهند کرد.
ادعای هولوکاست، پایانی بر بحث‌های شدید یهودیان درباره اسرائیل بود. با دستاویز قرار دادن آن، این تفکر ایجاد شده بود که یهودیان نمی‌توانند در هیچ جایی به جز سرزمین‌شان، سرزمین اسرائیل، ایمن باشند. بر اساس این دیدگاه،‌یهودیان باید یا در سرزمین ملی یهودیان در فلسطین زندگی کنند یا از آن با تمام قدرت حمایت کنند چون این گزینه برای فرار آنها در شرایط اضطراری است.
به عبارت دیگر، یهودیان توسط نازی‌‌های صهیونیست، احمق شده و تحت فشارهای روحی و روانی شدیدی قرار گرفتند.
سایت کامن دریمز در ادامه مطلب خود و بر اساس مستنداتی که ارائه کرد نوشت که رنج‌های گذشته یهود، ‌درس‌هایی برای امروز دارد. رهبران آنها توسط فراماسون‌ها ربوده شده (صهیونیسم یک قانون فراماسونی است) و در راستای برنامه‌ای بزرگ قربانی شدند.
هولوکاست هشداری برای همه ما به شمار می‌آید که تا زمانی که رهبران دروغین و ادعای دروغین را قبول داشته باشیم، در بردگی باقی خواهیم ماند.

اگر نامه هاشمی نبود!

12 سئوال 12 تشکل دانشجویی؛ نامه هاشمی مسبب یا مبین؟
اگر نامه هاشمی نبود!

خبرگزاری فارس: 12 تشکل دانشجویی با صدور بیانیه‌ای مشترک نسبت به انتشار مطلبی در پایگاه اینترنتی وابسته به آیت‌الله هاشمی رفسنجانی واکنش نشان دادند.


به گزارش خبرنگار گروه دانشگاه خبرگزاری فارس، متن بیانیه انجمن اسلامی دانشجویان 12 دانشگاه کشور به شرح ذیل است:
امروز مطلبی در پایگاه‌ اینترنتی آیت‌الله هاشمی رفسنجانی منتشر شد تا شاید به زعم مدیران این سایت "کج‌راهه‌ "ای در اذهان عمومی جامعه و تحلیلگران درباره نقش ایشان در ایجاد و تقویت جریان فتنه فراهم آید.
نگاهی به این مطلب که با عنوان "اگر نامه هاشمی نبود " منتشر شده،‌ بیانگر آن است که دست‌اندرکاران این سایت کوشیده‌اند با عبور از "حوادث پس از انتخابات " و به کارگیری تاکتیک " فرار به جلو " این‌گونه القا کنند که نامه‌نگاری آقای هاشمی رفسنجانی نوعی آینده‌نگری نسبت به عملکرد دولت دهم بوده است! در حالی که به اعتقاد قاطبه کارشناسان و تحلیلگران سیاسی انتشار این نامه، زمینه سو‌ءاستفاده بیگانگان، معاندان و فتنه‌گران را برای ایجاد ناامنی و آشوب در ایران اسلامی فراهم کرد.
اینک 12 سئوال دیگر درباره نامه آیت‌الله هاشمی رفسنجانی در آستانه برگزاری انتخابات پر شور 22 خرداد88 مطرح می‌شود تا بیش از پیش، اثرات نامه‌ بی‌سلام و والسلام وی به رهبر معظم انقلاب اسلامی ایران آشکارتر شود.

1) اگر نامه هاشمی نبود! آیا استکبار جهانی و رژیم‌های جنایت‌کار اسرائیل و آمریکا که طی سه دهه اخیر انواع توطئه‌ها را برای مانع‌آفرینی در مسیر تحقق اهداف کلان نظام اسلامی ایران طراحی و اجرا کرده و بارها به عدم نتیجه گیری در رویارویی با این نظام، اذعان داشته‌اند، "جرأت " می‌کردند این‌چنین "امیدوارانه " وارد عرصه براندازی نظام اسلامی شوند؟ قطعا این امیدواری دشمنان از آن‌جا ناشی می‌شد که می‌دیدند یکی از شخصیت‌های موثرانقلاب اسلامی که سال‌های متمادی از یاران و همراهان امام راحل و رهبر معظم انقلاب بوده، این بار (بنا به دلایلی از قبیل نارضایتی از عملکرد رئیس‌جمهور و...) آمادگی دارد که با دشمنان نظام و جریان فتنه همسو و همزبان شود؟

2) اگر نامه هاشمی نبود! آیا افرادی چون موسوی ، کروبی و خاتمی و .... جرأت پیدا می‌کردند با انتشار بیانیه‌هایی همسو با جریان نفاق و ضدانقلاب اصل نظام و ارکان اساسی آن را هدف قرار داده، براندازی و ساختارشکنی را وجهه همت خود قرار دهند؟

3) اگر نامه هاشمی نبود! آیا دشمنان قسم‌خوره نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران و کسانی که مردم آن‌ها را سران فتنه می‌نامند جرأت می‌کردند با انواع و اقسام اتهام‌افکنی‌ها و تهمت‌های بی‌شرمانه به "هتک حیثیت "، این نظام که ثمره خون صدها هزار شهید و میراث گرانبهای امام راحل است بپردازند؟

4) اگر نامه هاشمی نبود! خصوصاً آن عبارت از نامه ایشان که ادعا می‌کرد: " بی شک بخشی از مردم و احزاب این وضع را بیش از این برنمی‌تابند و آتش‌فشان‌هایی که از درون سینه‌های سوزان تغذیه می‌شوند، در جامعه شکل خواهد گرفت که نمونه‌های آن را در اجتماعات انتخاباتی در میدان‌ها ، خیابان‌ها و دانشگاه‌ها مشاهده می‌کنیم " و اینگونه با صراحت از اغتشاشات حمایت نشده بود، آیا اغتشاش‌گران جرأت می‌یافتند که این‌چنین با " اردوکشی خیابانی "ناامنی ایجاد کرده، به اموال عمومی صدمه زده و 8 ماه فرصت‌های‌کشور را که برای سازندگی و پیشرفت می‌بایست استفاده می‌شد از بین ببرند؟

5) اگر نامه هاشمی نبود! آیا دشمنان و فتنه‌گران جرأت می‌کردند که این‌چنین بی‌سابقه به " اصل ولایت فقیه " که میراث جاودان اندیشه سیاسی خمینی کبیر و جوهره قانون اساسی است، هجمه کرده و شخص رهبر معظم انقلاب اسلامی که همانند جد بزگوار خود مظلوم واقع‌شده‌اند ، را مورد هجمه قرار دهند؟

6) اگر نامه هاشمی نبود!؟ آیا جریان فتنه‌گر جرأت می‌کرد با روزقدس این یادگار جاوید حضرت امام خمینی (ره) این چنین رفتار کرده و به اسم "خط امام " دقیقا عکس اندیشه‌های آن فقید و فرزانه عمل کند و با اصرار بر تغییر مواضع اصولی جمهوری اسلامی ایران به طرح شعاراسرائیل پسند "نه غزه نه لبنان " بپردازد؟

7) اگر نامه هاشمی نبود! آیا جریان فتنه جرأت اهانت به مقدسات دینی و ارزش‌ها و باورهای ملت فهیم ایران اسلامی را می‌یافت؟ به گونه‌ای که در ظهرعاشورا به عزاداران حسینی حمله ور شده و در روز 16 آذر نیز تصویر حضرت امام (ره) را مورد اهانت قرار دهد؟

8) اگر نامه هاشمی نبود! فتنه‌گران 8 ماه جرأت فتنه‌انگیزی پیدا نمی‌کردند و در این صورت این‌چنین "حفره اطلاعاتی " در کشور ایجاد نمی‌شد تا پس از آن عوامل موساد و سیا بتوانند نخبگان و اندیشمندان هسته‌ای ایران را نشانه رفته و آن‌ها را مظلومانه به شهادت برسانند. (و آیا به این سبب نباید فتنه‌گران و حامیان آن‌ها را در ترور دانشمندان کشور یکی از مقصران اصلی دانست؟)

9) اگر نامه هاشمی نبود! در شرایطی که ایران اسلامی مقتدرانه در عرصه بین‌المللی و سیاست خارجی و به ویژه در موضوع هسته‌ای در بهترین و پرافتخارترین شرایط خود قرار داشت، دشمنان خارجی نظام می‌توانستند بازی باخته را متوقف کنند؟(البته فقط توقف) و قطعنامه‌هایی مثل تحریم را مصوب و عملیاتی کنند؟

10) اگر نامه هاشمی نبود! اقتصاد ایران اسلامی که بر اساس سیاست‌های عدالت‌محور به سمت شکوفایی می‌رفت، پس از بروز فتنه 88 گرفتار فرصت‌سوزی می‌شد؟ و طرح بزرگ و کلانی چون هدفمندی یارانه‌ها که جزو آرزوهای دولت‌های قبلی بوده، با تأخیر مواجه می‌شد؟ و فضا به گونه‌ای می‌شد که رهبر معظم انقلاب برای جبران آن فرصت‌سوزی‌ها بر همت و تلاش مضاعف تأکید کنند؟

11) اگر نامه هاشمی نبود! آیا صفوف از هم گسیخته معاندان، ضدانقلاب، اعم از سلطنت‌طلب‌ها، بهایی‌ها، منافقین و ... مجدداً ابراز وجود و امیدواری کرده و جنگ احزابی را علیه نظام اسلامی به راه می‌انداختند؟

12) اگر نامه هاشمی نبود! آیا سران جبهه کفر امثال رئیس‌جمهور آمریکا اوباما، کلینتون،نتانیاهو و ... جرأت می‌کردند لباس دیپلماتیک را از تن خارج کرده و اینگونه آشکارا درباره براندازی جمهوری اسلامی سخن بگویند و از فتنه‌گران با صراحت حمایت کنند؟

این بیانیه از سوی تشکل‌های دانشجویی ذیل صادر شده است:
* انجمن اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه صنعتی شریف
*انجمن اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه تهران
* انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه اصفهان
* انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه یزد
* انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه شیراز
* انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی
* انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه شاهد
* انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی بابل
* انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تربیت معلم
* انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه ارومیه
* انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه سمنان
* انجمن اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه اراک

هواپیماهای ساقط شده آمریکا در خلیج فارس


دریادار فدوی:

هواپیماهای ساقط شده آمریکا در خلیج فارس در اختیار نیروی دریایی سپاه است
سپاه نیوز: فرمانده نیروی دریایی سپاه با تاکید بر اینکه هواپیماهای آمریکایی در خلیج فارس قطعا توسط سپاه پاسداران سرنگون شده‌اند، گفت: الان این هواپیماها در اختیار ماست و در زمان مناسب حتما آنها را نمایش خواهیم داد.
به گزارش سپاه نیوز؛ دریادار علی فدوی فرمانده نیروی دریایی سپاه پاسداران در خصوص واکنش پنتاگون به سرنگونی دو فروند هواپیمای آنها در خلیج فارس توسط سپاه گفت: آمریکایی‌ها خودشان را ابرقدرت و دارای بالاترین تکنولوژی و علم می‌دانند و طبیعی است که چنین مسائلی را به راحتی قبول نکرده و تکذیب کنند اما آنچه مسلم است به طور قطع سپاه پاسداران این اقدام را انجام داده و دلیل آن نیز این است که الان هواپیماها در اختیار ماست و در زمان مناسب حتما آنها را نمایش خواهیم داد.
فدوی هواپیماهای ساقط شده را جزو مدرن‌ترین هواپیماهای بدون سرنشین شناسایی نیروی دریایی آمریکا با قابلیت پروازی بالا دانست و افزود: این هواپیماها به واسطه کوچک بودن به راحتی می‌توانند از روی ناو مورد استفاده قرار گیرند.
چندی پیش سردار امیرعلی حاجی‌زاده فرمانده نیروی هوافضای سپاه اعلام کرد که دو فروند هواپیمای بیگانه توسط سپاه پاسداران در خلیج فارس سرنگون شده است.
پنتاگون در اولین واکنش به این خبر، ضمن تایید سرنگونی دو فروند هواپیمای خود در خلیج فارس، اعلام کرده بود این هواپیماها توسط نیروهای نظامی ایران سرنگون نشده‌اند.

* ورود و خروج ناوهای خارجی به خلیج فارس تحت کنترل کامل سپاه است
سردار فدوی در ادامه گفتگو در خصوص ورود ناوهای جنگی و هواپیمابر کشورهای دیگر به خلیج فارس و اشراف نیروی دریایی سپاه بر ورود و خروج آنها نیز تصریح کرد:‌همه شناورهای کشورهای دیگر در خلیج فارس نه تنها با سیستم‌های الکترونیک بلکه به صورت چشمی و غیرمسلح تحت کنترل ما قرار دارند و به محض عبور از تنگه هرمز ما متوجه ورود آنها خواهیم شد.
فرمانده نیروی دریایی سپاه در ادامه با بیان اینکه تقریبا مدت زیادی است که دیگر ما تجهیزاتی را از خارج وارد نمی‌کنیم، تصریح کرد: همه این تجهیزات و تسلیحات در داخل ساخته می‌شوند و به زودی خبرهای خوشی را در خصوص این موضوع به استحضار ملت ایران خواهیم رساند.

نقل و نشر مطالب با ذکر نام پایگاه خبری سپاه نیوز آزاد است  

عکس های فرانک هارلی از لرستان قدیم – خرم آباد، دورود، سپیددشت

 

پشت بازار خرم آباد

جنگ جهانی دوم راه آهن سپید دشت(ابسرده)

عشایر(شول اباد)

جنگ جهانی دوم سربازان در حال استراحت در قسمتی از لرستان(بیشه)










رقص محلی

عشایر لرسپیددشت


 

 عکسی از شهر سپیددشت قدیم


آبشار افرینه پلدختر در ۴۸ سال پیش


__________________
جیمز فرانسیس هارلی (James Francis “Frank” Hurley) متولد 1885 در سیدنی عکاس ، فیلم ساز و کاوشگر مشهور استرالیایی است که تعداد حدود500 عکس او از ایران قدیم (زمان دو جنگ جهانی) توسط کتابخانه ملی استرالیا در اینترنت منتشر شده است عکس های او در مورد ایران با نام « آلبوم راه روسیه » شامل تصاویری از شهرهای مختلف ایران از جمله خرم آباد و دورود هنگام همراهی سربازان انگلیسی و هندی از لرستان است . 
—————————————————————————

کسی که سکوت کند باطل است

مهندس نقره کار

بخش سیاسی- به دانشکده معماری دانشگاه علم و صنعت رفتیم، به سراغ مهندس نقره کار؛ وی با اینکه هم اکنون مشغول تدریس و به عنوان رئیس دانشکده معماری است ولی از دیر باز  در راه پیروزی انقلاب اسلامی و تثبیت آن با نیروهای انقلابی همراه بوده و شناخت خوبی از آنان دارد و نگاه عمیق و بصیرانه ای به مسائلی که در کشور در حال رخداد است. اما ویژگی دیگری که در اینجا حائز اهمیت است و باعث می شود این مصاحبه گرمی خاصی به خود بگیرد نسبتی است که مهندس نقره کار با میر حسین موسوی دارد. وی باجناق مهندس میر حسین موسوی است. مهندس می گفت من با او از سال 42 دوست بودیم و قبل از انقلاب این دوستی به فامیلی خانوادگی انجامید ولی از همان سال 56 راه ما از هم جدا شد و بعد از انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری و حوادث فتنه این رابطه از قبل نیز منقطع تر شد.

• با توجه به اینکه جناب عالی  از ابتدای انقلاب همراه با جریان انقلاب و نیروهای انقلابی بودید، ریشه ایجاد فتنه را در کشور  کجا می دانید؟ و به نظر شما چرا برخی از نیروهای انقلابی قابلیت ایجاد و همراهی با فتنه را داشتند؟

مسئله فتنه قبل از اینکه یک مقوله اجتماعی  و تاریخی باشه، یک مقوله فردی و درونی است.  اصولا انسان ها از درون دچار فتنه هستند. یعنی همان نفس اماره ای که به سمت سوء میل می کنه و کششهای هوا پرستی و قدرت پرستی را داراست.  یک مقوله درونی است. از ان طرف هم ان نفس عقلانی و روحانی انسان که نفس لوامه است و بعد روحی و معنوی انسان اینها در مقابل هم هستند و مرتب از درون فتنه ایجاد می کند و اینکه می گوییم  جهاد اکبر جهاد با نفس است یعنی انسان همیشه با یک فتنه درونی مصادف هست و باید بتواند اون رو کنترل کنه ، بازخورد این فتنه به صورت اجتماعی و تاریخی  در حوادث  سیاسی و اجتماعی بروز پیدا می کنه و فلسفه تاریخ شیعه ما را از ساده انگاری خارج می کنه  که ما اینطور احساس کنیم که  حالا چون انقلاب اسلامی حاکم شده  دیگر امتحانی وجود ندارد ، دیگر ابتلایی وجود ندارد، دیگر فتنه ای نیست. نه  همیشه ما بایستی  بین خوف و رجا باشیم، باید آماده و مترصد باشیم چه از درون دچار فتنه نشویم و چه از بیرون دچار فتنه های  اجتماعی نشویم به خصوص در زمان حاضر که سامری ها و بت سازها و استکبارجهانی  با جنگ نرمی که راه انداختن انواع فتنه های فرهنگی ،عقیدتی، اجتماعی و سیاسی  را توسعه می دهند و حفظ دین، حفظ عقلانیت ، حفظ معنویت  بسیار پیچیده تر و مشکل تر شده است.
نقره کار

• به نظر شما اگر شرایط فتنه هم وجود داشته و دارد چرا خواصی که انتظار یاری انقلاب از آنها می رود درگیر فتنه می شوند و با آن همراهی می نمایند؟

فکر می کنم باز فلسفه تاریخ شیعه و اسلام و به طور خاص کربلا و عاشورا  کاملا تجربه تاریخی اینگونه مسائل را برای ما گذاشته است. هیچ وقت خواص بودن دائمی نیست، نه تنها دیگران در مورد افرادی که ظاهر صلاح  هستند، اشتباه می کنند  و فکر می کنند اینها خبره و خواص هستند بلکه انسان خود، خود را فریب می دهد  خودش یک فضای مجازی و کاذبی برای خود از ظاهری موجه ایجاد می کند .خودش هم اشتباه می کند  فکر می کند واقعا آدم خوبیست ، ولی تا امتحان پیش نیاید کسی رسوا نمی شود خداوند فرموده من که می دانم این امتحان ها برای این است که خودتان را بشناسید چه کاره هستید بنابراین این امتحان ها برای این است که انسان هایی که خودشان را انقلابی، متدین و متعهد می دانند؛ بفهمند که این ظاهری است، ظاهر خود را اینطور درست کردند ولی باطنشان  چیز دیگه ای می گوید. غیر از این مورد، تجربه خود انقلاب اسلامی را هم در دست داریم، واقعا این سی سال خود یک تاریخ جهانی است.  زمان حضرت امام هم همینطور شد  قبل از حضرت امام هم خیلی ها مدعی  انقلاب و اسلام بودند دیدیم که چه طور تغییر ایدئولوژیک دادند و چه جور به  قاتلان بهترین و متدین ترین نیروهای انقلابی و اسلامی  در حالی که ادعای انقلاب و اسلام داشتند، تبدیل شدند،این تجربه ی  قبل از انقلاب.  تجربه بعد از انقلاب را هم که دیدید، در زمان خود حضرت امام  افرادی که قراربود برجسته ترین  شخصیت های نظام جمهوری در آینده  باشند  تبدیل به چه جایگاهی شدند که دل حضرت امام را خون کردند  بنابراین این هم داره تکرار میشه. اصول تاریخ  در واقع تکرار میشه ، شخصیت ها و چهره ها عوض می شوند و الا همون چیزی که زمان امام حضرت امام اتفاق افتاد می بینیم زمان مقام معظم رهبری هم در حال اتفاق افتادن است. همین قبل از انقلاب هم بود و ما باید اصول حاکم بر تاریخ را بشناسیم چهره ها و شخصیت ها ی مجازی ما را فریب ندهد.

فلسفه تاریخ شیعه ما را از ساده انگاری خارج می کنه  که ما اینطور احساس کنیم که  حالا چون انقلاب اسلامی حاکم شده  دیگر امتحانی وجود ندارد ، دیگر ابتلایی وجود ندارد، دیگر فتنه ای نیست. نه  همیشه ما بایستی  بین خوف و رجا باشیم

• همانطور که مشاهده شد برخی از خواص در قلب جریان فتنه نبودند  اما در مقابل جریان فتنه سکوت کردند یا در موضع گیری هایشان شفافیت لازم را نداشتند، دلیل این نوع موضع گیری ها را چه می دانید؟

 در واقع سکوت، بی تفاوت بودن، یا به قول امروزی ها لائیک بودن  به نظر من محال است. به دلیل اینکه  خود بی تفاوت بودن  یک ایدئولوژی ست، یک مکتب و یک دیدگاه است ، بنابراین کسی که در مقابل حق و باطل موضع نمی گیرد، مصلحت شخصی خودش را در این دیده است که  گلیم خودش را از آب بکشه و در این جدال حق و باطل وارد نشه. از منظر اسلامی یک چنین شخصیت هایی  در واقع جزو باطل هستند.

   طبق همان صحبت قرآنی  که در قوم بنی اسرائیل  گفته بودند شنبه ماهی نگیرید، بعضی ها ماهی نمی گرفتند  بعضی ماهی می گرفتند ؛  بعضی ها هم ماهی نمی گرفتند و هم مقابله می کردند با اون هایی که ماهی می گرفتند و امر به معروف و نهی از منکر می کردند ولی بعضی دیگر سکوت کرده بودند  خود قرآن می گه عذاب به هر دو وارد شد هم آنهایی که خلاف امر الهی رفتار کرده بودند هم آنهایی که سکوت کرده بودند  بنابراین آنهایی که سکوت می کنند، بی تفاوت نیستند. می فرمایند بی تفاوت نمی مانند لائیک نیستند این ها عملا در دفاع از باطل دارند عمل می کنند وقتی که حق و باطل تا این اندازه روشنه،  مگر یک تعداد اندکی که در حال مطالعه اند  واقعا هم فضا آنقدردارای ابهام شده که می خواهند ببینند که به یقین برسند که واقعا کدام  موضع حق و کدام موضع باطل است ولی معمولا اون گروهی که شما به عنوان خواص مطرح می کنید  که سکوت کردند، این اندازه اطلاعات تجربی شان کم نیست بنابراین از موضع عناد و از موضع منافع شخصی سکوت می کنند که این هم  در واقع  همدستی با افراد باطل است.

• زوایای فتنه 88 را چگونه می بینید و از نظر شما این فتنه چه پیامدها و اثراتی برای کشور داشت؟

نقره کار
ببینید ما یک برداشت غربی  از مسائل اجتماعی داریم که هر امتحانی  یک آدم پیروز داره یک شکست خورده ، رفوزه،  آدم هایی که در این فتنه جهت درست را انتخاب کردند پیروز شدند ، قطعا آن آدم هایی که به عنوان یک فرد جهت منفی را انتخاب کردند شکست خوردند ، رفوزه شدند و به اسفل و السافلین دچار شدند ولی از نظر اجتماعی اگر توجه کنیم، بالاخره این ضعف در اجتماع ما به صورت پنهان وجود داشته و بروز پیدا کرده است. هر مفهومی وقتی بروز پیدا می کنه  آگاهی ایجاد می کنه  و اگر اکثریت موضع حق داشته باشند  این تداوم حق استمرار و استقرار و تقویت میشه  اگر خدایی نکرده جمعیت  موضع منفی داشته باشند این تداوم به سمت منفی بر می گرده  ولی  امت ما، خدا را شکر از این امتحان الهی موفق بیرون آمده اند و واکسینه شدند . آینده را من خیلی روشن تر و مستحکم تر از گذشته می بینم.

• چرا فتنه ای که با ادعا و بهانه تقلب آغاز شد به حرمت شکنی عاشورای حسینی انجامید ؟

باز این مسئله هم یک ظاهری دارد یک باطنی دارد  قبل از انتخابات تصور بر این بود که همه قانون اساسی را قبول دارند، ولایت فقیه را قبول دارند، مدافع حقوق مردمند، دنبال عدالتند؛ این فضای تبلیغاتی بود که هر کس از خودش ساخته بود و خودش رو به رخ می کشید ولی هنوز امتحانی پیش نیامده بود در موقع پیروزی و شکست است که امتحان پیش می آید. آن که پیروز می شود یک نوع امتحانی داره. غرور، تکبر، خود خواهی و از موضع بی عدالتی برخورد کردن این امتحان شخص پیروز است ولی آن که شکست می خورد؛ کینه جویی هاحسادت ها،بداخلاقی ها، فداکردن مصلحت های جمعی و اسلامی، در خدمت منافع شخصی و کینه ها و عقده های شخصی این هم امتحان اون شخصی است که در واقع در انتخابات شکست می خور؛  حالا صحنه نشان میدهد آنهایی که پیروز شدند دچار غرور نشدند ؟ دچار بد اخلاقی نشدند؟ بی عدالتی نکردند؟ اگر کردند همانجا شکست خوردند آنهایی هم که در این انتخابات رد شدند به همین ترتیب اگر محترمانه پذیرفتند قانون را و تبریک گفتن به فرد پیروز  (عنوان جمهوری اسلامی مطرح است) و به رای مردم احترام گذاشتند پیروز شدند.

اگر  به دروغ گفتند تقلب شده، نظام و قانون را تحقیر کردند و بر علیه قانون شوریدند، بر علیه نظام تظاهرات کردند اینها رفوزه شدند و هر چه این کار را بیشتر ادامه بدند بیشتر به قعر انسانیت دچار می شوند.

کسی که در مقابل حق و باطل موضع نمی گیرد، مصلحت شخصی خودش را در این دیده است که گلیم خودش را از آب بکشه و در این جدال حق و باطل وارد نشه. از منظر اسلامی یک چنین شخصیت هایی در واقع جزو باطل هستند

•  چرا این میان به جای محکوم کردن هتک حرکت عاشورا به جای اعتراف به اشتباه و برائت از عاملان ان میر حسین موسوی ومهدی کروبی حرمت شکنان را مردان خداجو نامیدند؟

امتحانات فضا را از آن حالت عادی و خیلی متعادل و طبیعی خارج می کند  و دچار یک سری عوارضی می کند که  در واقع انسان دچار موضع گیری های بسیار غلط و نابه نجاری می شود، طبیعتا در حالت عادی اگر به هر کدام از اینها گفته می شد که شما موافقی به هر کدام از این مقدسات توهین بشه  وبی توجهی بشه، روز عاشورا مثلا به هیئت ها حمله کنند، به عزادارها حمله کنند.آتش بزنند و هر کس که پیرهن سیاه داره مثلا بهش حمله کنند با اون چهره های وقیح و ضد اسلامی همه در ظاهر می گفتن بله ما مخالفیم اما وقتی منافع شخصیشان مطرح میشه ، وقتی کینه و حسادت هاشون بر وجودشان حاکم میشه می بینید که ضد انقلابه ضد اسلامه  ضد تمام ارزش ها وقیح ترین منافقین که قاتل بسیاری از شهدای ما هستند و جز آدم های در واقع سازمان های  جاسوسی استکبار جهانی  اسرائیل امریکا و انگلیس هستند اکثر این تشکل های ضد انقلابا عملا دست آموزهای  سازمان های جاسوسی غربی هستند  از طرف آنها تغذیه میشن، اونوقت انسان به جایی میرسه که به آنها می گه خداجو اونهم در مقابل کی؟ در مقابل عزاداران امام حسین ، یا در مقابل کسانی که برای عزاداری تو تکیه ها رفتن این دیگه نهایت حاکمیت هوای نفسه که جهل مرکبه هوای نفس که بر انسان حاکم بشه میشه جهل مرکب نه اونها رو ترد نمی کنه بلکه خداجو هم اسمشون رو میذاره.

• عکس العمل خواص و عوام را به طور جداگانه در خلق حماسه 9 دی چطور ارزیابی می کنید؟ و چرا در مقابل حرمت شکنی های قبلی چون آتش سوزی مسجد لولاگر در اوایل اغتشاشات و اهانت به تمثال امام و رهبری چنین عکس العمل هایی نقش نگرفت؟

 می گویند که  هر حقیقتی با ضد خودش خوب بروز و ظهور پیدا می کنه  شناخته می شه مثلا می گن شما اگر  نور را می خواهید بشناسید تا تاریکی نباشه شما نور رو نمی شناسید  و ما توی سوژه های هنری اینطور می گوییم که کنتراس باعث شناخت بهتر و توجه بیشتر به سوژه در موضوع اثر هنری میشه .

 در ارتباط با مسئله حق و باطل  ، ظالم و مظلوم اینها یک امور نسبی است ؛ نهایتش  که نهایت  دروغ ، تزویر ،ظلم ، کفر و نفاق را شما بخواهید تفسیرو نشان دهید آنهایی هستند که بر علیه امام حسین علیه السلام و شهدا قرار گرفتند  یزید و دارودسته اش.  از این طرف اوج زیبایی و حقیقت و ارزش ها و ایثار ها و انسانیت در جبهه امام حسین است. این تابلوی عاشورا و کربلا و این قهرمان هایی که  در این صحنه اتفاق افتاد در هیچ جای تاریخ به این صورت برجسته و شاخص تعریف نشده به همین طریق پس عالی ترین  صحنه ای است که انسان رو بیدار می کند.

نقره کار

از اول بعد از انتخابات به تدریج آنهایی که عاقل تر بودند، رحیم تر بودند شروع کردند موضع خودشون رو مشخص کردند و از جریان فتنه جدا شدن . حالا تا قبل از انتخابات فکر می کردند همه اینها  می خواهند خدمت کنند ولی بعد از اون دیگه  وقتی تظاهرات شد و آتش سوزی پیش آمد و عده ای اونجا فهمیدند. همینطور در هر مقطعی آنهایی که یک مقدار بیشتر فهمیده بودند جدا شدند تا دیگه اخرین کسانی که دیگه ابهام و شک داشتند  دیگه وقتی عاشورا مطرح شد دیدند اینها با ان چهره های وقیح در مقابل امام حسین و نمادهای حسینی و عاشورایی می ایستند. به قول معروف برای همه اونهایی که ذره ای حق شناسی ، ذره ای ایمان در قلبشون بود مسئله روشن شد این بود که یک مرتبه یک حرکت جمعی که چه خبره و چه خواص واقعی و چه توده عظیم مردم در ان شرکت داشتند، پدید آمد. در عین حال می خواستند اتمام حجت برای اون افراد دیگر هم بشود. یعنی اینکه برخورد نشد و تظاهرات جدی بر علیه شون نشد می خواستند، مقابل هم برایشان اتمام حجت شود و به تدریج خودشان را کنار بکشند ؛ هر دو این موضوعات اتفاق افتاد، هم از این طرف جبهه حق کامل تر شد، آگاه تر شد با اراده، اگاهانه و با اختیار در مقابل این جریان ایستاد هم اونطرف کمترین نیروی خودش را در صحنه داشت. آنها خیلی شان آگاه شدند خودشان را جدا کردند بنابراین کمترین ضربه برای آنها می توانست اتفاق بیفتد و این حادثه تاریخی در واقع شکل گرفت.

 جناب مهندس به نظر شما در جریان نه دی خواص اول شدند و یا این عوامل بودند که از خواص سبقت گرفتند؟ 

من با اینطور ترکیب بندی موافق نیستم؛ عوام و خواص. اولا مسائل را بایستی فردی دید و بعد هم خواص واقعی و باطنی این است که نه کسی مثلا مسئولیت داشته رئیس بوده ، اینها ظاهری و اعتباری ست ، خواص واقعی آنهایی هستند که ایمان مستحکمی دارند و فداکاری دارند، ایثار دارند در تحقق ارزش ها مبارزه می کنند اینها خواص واقعی از نظر اسلامی هستند، نه آنکه رئیس جمهور است یا نخست وزیره یا فلان. بنابراین از نظر من اینچنین این طبقه بندی صحیح هست اونهایی که ایمان قوی تری داشتند خلوص نیت داشتند و واقعا تابع ارزش ها و عبده  خالص خداوند بودند به تدریج موضع درستی گرفتند محکم ایستادند هنوز هم در موضعشون هستند در عین حال ادامه می دهند آنهایی که ایمان ضعیف تری داشتند هوای پرستی، دنیا پرستی، قدرت پرستی ، حسادت و کینه و ...  در وجودشون بود از این ور رفتند. پس من خیلی آن خواص اصطلاحیرا با خواص واقعی یکی نمی دانم.

• پیامدهای این خروش انقلابی توسط ملت ایران بر مسائل داخلی و خارجی چه بود و یا چه خواهد بود؟

همه حرکت های سازنده و قوی با معرفت شروع می شود . این پروسه انتخابات و بعد انتخابات معرفت عظیمی برای مردم ما ایجاد کرد. علی رقم مشکلاتی که برای ما درست کردند و دشمنان را بر ما تحریک کردند ، تحریم ها را اضافه کردند اما اینها اصالت ندارد، خداوند می فرماید که ما یغیرو بقوم حتی یغیرو بانفسهم تغییر نفس از آگاهی شروع میشه،  خودآگاهی شروع میشه، امت ما در این پروسه انتخابات به یک خودآگاهی عظیمی رسیدند که دیگر فریب خواص اصطلاحی اعتباری معمولی را نخورند، مدها چهره های مد شده و  تبلیغاتی شده آنها را فریب ندهد.

بنابراین اکنون ملت ما به آگاهی بزرگی رسیده و تجربه بزرگی کسب کرده است؛ هم خداوند چنین قومی را حمایت، هدایت و کمک می کند که  نصرت الهی را در ابعاد مختلف شبانه روز می بینیم. هم این امت واکسینه شدن در مقابل تقلب ها ، دروغ ها و ظاهر سازی ها، بنابراین من آینده را بسیار روشن تر و با امید تر  و با نشاط تر از گذشته می بینم.

 من هیچ وقت چنین اتهامی به همه نمی زنم ولی قطعا می دونم در اطراف و کنار اینها کسانی بودند که مستقیم وابسته بودند و برای اینها فضا سازی کردند و اینها را در این دام انداختند خب این ضعف های شخصی هم بوده و اینها طبق آن ساختاری که آنها براشان تعریف کردند  در همان فرایند به صورت یک عاملی درآمدند و اقدام کرده اند

• خواست مردم در 9 دی 88 محاکمه سران و عوامل فتنه بود، اما بر خلاف این درخواست عمومی  که علاوه بر 9 دی در مقاطع گوناگون بسیاری توسط  جنبش های دانشجویی و فعالان فضای مجازی و...شاهد چنین درخواست هایی بوده ایم. هنوز به این خواست قانونی و منطقی از طرف نهادهای  ذی ربط پاسخی داده نشده، دلیل مسکوت بودن این درخواست عمومی را چه می دانید؟

 طبق آن سنت الهی اصل بر این است که  قصاص حیات است. حضرت علی علیه السلام می فرمایند: اگر امر به معروف و نهی از منکر نکنید یا به شکل عملیش با مفسدین مبارزه نکنید ارازل و اوباش بر شما حاکم می شوند  بنابراین اصل بر این است که  با هر کسی که خلاف قانون و خلاف مصلحت های نظام عمل می کند برخورد قانونی شود، این اصل اولیه است.  حکم اولیه، اما طبق اجتهاد اسلامی و شیعی احکام ثانویه هم داریم.  احکام مصلحتی هم داریم گاهی اکل میت هم میشه کرد. بنابراین مصلحت ایجاب می کند برای این که جذب بیشتر و دفع کمتری داشته باشیم. هنوز نگهداری اینها و عکس العمل هایی  زشت و بدی که انجام می دهند، باعث آگاهی و بیداری بیشتری از مردم می شود، اگر با آنها را اکنون برخورد کنیم این آگاهی، این مدرسه از بین میرود، الانه ما یک مدرسه ای درست کردیم که ببینید اینها چه کسانی هستند به خاطر قدرت و به خاطر ریاست و به خاطر حسادت و کینه شان چطوری اصل اسلام، اصل نظام، اصل انقلاب زیر پا می گذارند،درس بگیرید. مردم دارن درس می گیرند مرتب نیروهای اینها در حال کمتر شدنم است بنابراین این مدرسه را فعلا نمی خواهیم تعطیل کنیم حالا هر وقت لازم شد مسئولین مربوطه  می گویند و عمل خواهد شد.

نقره کار

• به نظر شما آیا سران فتنه با سازمان های جاسوسی بیگانگان چه به طور مستقیم و چه غیر مستقیم در ارتباط بوده یا هستند؟ و این انحراف از ابتدا در آنها وجود داشته و صورت نفاق داشته است یا بعد ها پدید آمده است؟

گفتیم که هر حادثه بیرونی یک عامل درونی دارد قبل از اینکه  کسی وابسته سازمان های جاسوسی  خارجی شود ، وابسته سازمان جاسوسی  درونی خودش که همان نفس حیوانی خودش است، می شود . بنابراین قطعا اینها از درون ضعف هایی دارندکه ممکن است حتی برای خودشان هم پنهان بوده، برای دیگران هم پنهان بوده؛ با این امتحان این ضعف ها در واقع بروز کرده و ظهور اجتماعی پیدا کرده  بنابراین اینطور میشه گفت که اینها چه بخواهند چه نخواهند بر ضد ارزش های اسلامی و نظام اسلامی عمل کردند و این همان خواسته استکبار جهانی، کفار و منافقین همیشه تاریخ است. همه کسانی که قاتلان امامان و پیامبران بودند اینها با آنها همراهی کردند، در این شکی نیست. حالا ما از روی تسامح می گویم که به اصطلاح غیر مستقیم ولی قطعا بین نفوذی هایی هستند که قطعا مستقیم بودند من هیچ وقت چنین اتهامی به همه نمی زنم ولی قطعا می دونم در اطراف و کنار اینها کسانی بودند که مستقیم وابسته بودند و برای اینها فضا سازی کردند و اینها را در این دام انداختند خب این ضعف های شخصی هم بوده و اینها طبق آن ساختاری که آنها براشان تعریف کردند  در همان فرایند به صورت یک عاملی درآمدند و اقدام کرده اند.

• شما بیشتر حالت نفاق و انحراف از گذشته را برای این افراد فرض می دانید یا معتقدید که بر اساس عملکرد اطرافیان در دام افتادند؟

من دو نکته گفتم، تا کسی ضعف شخصی نداشته باشه در دامی نمی افته پس این ضعف را داشتند این شیطان درونی بود،حالا اینکه مستقیما با این شیطان بیرونی در ارتباط بودند نه من همچین چیزی رو نمی گویم بلکه می گویم که بعضی از آنها که در ظاهر هم نشون میده بعضی هاشون ارتباط داشتن، پول گرفتن و هنوز هم در حال ادامه دادن این ارتباط هستن با سایت های آنها و با مراکز صوتی و تصویریشان .


گفتگو از عطاالله باباپور

گروه جامعه و ارتباطات

عوامل اصلی ترور دستگیر شدند

ترور دکتر علی محمدی

وزارت اطلاعات در اطلاعیه‌ای تاکید کرد:‌ سربازان گمنام امام زمان‌(عج) در پی اقدامات گسترده امنیتی و رصد دقیق اطلاعاتی و با عنایات خاص الهی موفق شدند عوامل اصلی این جنایت تروریستی را شناسایی و دستگیر و یک شبکه متشکل از جاسوسان‌ و تروریست‌های وابسته به رژیم اشغالگر قدس را منهدم کنند.

ترور شهید علی محمدی که در تاریخ 22/10/88 با جاسازی بمبی کنترل از راه دور در موتور سیکلتی جلوی درب منزلش در عملی کوردلانه انجام شد، در آن حادثه دستان کثیف موساد و تروریستهای وابسته اسرائیلی به وضوح دیده می شد، سربازان گمنام امام زمان(عج) در عملیات های گسترده امنیتی و رصد دقیق اطلاعات و با عنایت خاص الهی موفق شدند عوامل اصلی این جنایت را دستگیر کنند.

وزارت اطلاعات در اطلاعیه‌ای از نقش موساد در ترور شهید مسعود علیمحمدی استاد فیزیک دانشگاه تهران پرده برداشت.

متن کامل اطلاعیه وزارت اطلاعات به شرح زیر است:

همزمان با اولین سالگرد شهادت دکتر مسعود علیمحمدی استاد دانشگاه و دانشمند برجسته کشورمان سربازان گمنام امام زمان‌(عج) در پی اقدامات گسترده امنیتی و رصد دقیق اطلاعاتی و با عنایات خاص الهی موفق شدند عوامل اصلی این جنایت تروریستی را شناسایی و دستگیر و یک شبکه متشکل از جاسوسان‌ و تروریست‌های وابسته به رژیم اشغالگر قدس را منهدم کنند.
مسعود علی محمدی

عملیات همه جانبه شناسایی و دستگیری این جاسوسان و تروریست‌ها با تمرکز اطلاعاتی و امنیتی بر روی سرنخ عوامل و شبکه‌های وابسته به رژیم صهیونیستی آغاز شد و پس از ماه‌ها مجاهدت‌های خاموش و اقدامات پیچیده و چند لایه آفندی و پدافندی و نفوذ به عمق اطلاعاتی رژیم صهیونیستی منجر به کشف اطلاعات بسیار مهم و حساس از تیم‌های جاسوسی و عملیاتی موساد شد که در پی آن ضربات سهمگینی به ساختارهای اطلاعاتی و امنیتی رژیم صهیونیستی وارد شد.

اطلاعات به دست آمده بیانگر آن است که موساد برای تحقق اهداف ضد انسانی ، اسلامی و ضد ایرانی خود از پایگاه‌هایی در برخی از کشورهای اروپایی و غیر اروپایی و همچنین برخی کشورهای همسایه جمهوری اسلامی ایران برخوردار بوده است که در هدایت عملیات ترور ناجوانمردانه شهید دکتر مسعود علیمحمدی از آن پایگاه‌ها استفاده کرده است.

به استحضار مردم شریف می‌رساند اطلاعات بسیار مهمی از عملیات نفوذ سرویس جاسوسی موساد و انهدام شبکه‌های جاسوسی آن‌ و طراحی ترور دانشمند برجسته کشورمان به دست سربازان گمنام امام زمان (عج) رسیده است که در شرایط مقتضی و به تدریج اعلام خواهد شد.

این افراد اعتراف کردند که توسط موساد آموزش ترور را دیده‌اند و تمام وسائل و تجهیزات از سوی موساد در اختیار آنها قرار گرفته است

عوامل ترور شهید علی‌محمدی به آموزش توسط موساد اعتراف کرده‌اند

عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس با اشاره به اینکه عوامل ترور شهید علی محمدی با حمایت موساد دست به چنین جنایتی زده‌اند، گفت: این افراد اعتراف کردند که توسط موساد آموزش ترور را دیده‌اند و تمام وسائل و تجهیزات از سوی موساد در اختیار آنها قرار گرفته است.

اسماعیل کوثری عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس در خصوص دستگیری عوامل ترور شهید علی‌محمدی اظهار داشت: در حدود یک سال پیش این اقدام ناجوانمردانه توسط عوامل خودفروخته و اجیرشده رژیم صهیونیستی انجام شد و این افراد که توسط صهیونیست‌ها آموزش دیده و برای ترور دانشمندان هسته‌ای ایران توجیه شده بودند، دست به چنین کار جنایت‌کارانه‌ای زنند.

اسماعیل کوثری

وی با بیان اینکه مدت‌ها پیش از ترور شهید علی‌محمدی، مسئولان اطلاعاتی انگلیس، آمریکا و صهیونیست‌ها به صورت علنی نسبت به ترور دانشمندان هسته‌ای کشورمان تهدید کرده بودند، ادامه داد: با اینکه نیروهای اطلاعاتی کشور نسبت به این موضوع پیشگیری و پیش‌بینی کرده بودند اما این مزدوران به هدف خود ‌رسیدند و یکی از عزیزان ما را به شهادت رساندند.

این عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس تصریح کرد: پس از این اتفاق این موضوع دنبال شد و نیروهای اطلاعاتی کشور که همواره به دنبال شناسایی این عوامل خودفروخته بودند، توانستند عوامل این ترور جنایت‌کارانه را دستگیر کنند.

کوثری با اشاره به اینکه این افراد با حمایت موساد دست به چنین جنایتی زده‌اند، خاطرنشان کرد: این افراد اعتراف کردند که توسط موساد آموزش ترور را دیده‌اند و تمام وسائل و تجهیزات از سوی موساد در اختیار آنها قرار گرفته است.

وی تاکید کرد: با توجه به اعترافات عوامل ترور شهید علیمحمدی، دستگاه قضایی به زودی آنها را به سزای اعمال‌شان می‌رساند.

اعترافات افراد دستگیر شده برای شناسایی عوامل ترور شهید شهریاری موثر است

عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی در ادامه تصریح کرد: با توجه به عوامل دیگری که در رابطه با ترور شهید شهریاری وجود دارد، نحوه دستگیری عوامل ترور شهید علیمحمدی فعلا باید مسکوت بماند.

قطعا خود این افراد عوامل ترور شهید شهریاری نیستند

کوثری در پایان تاکید کرد: قطعا خود این افراد عوامل ترور شهید شهریاری نیستند اما با توجه به اینکه تمام این تروریست‌ها از طریق موساد دستور گرفته و تغذیه می‌شوند لذا اعترافات این افراد می‌تواند در دستگیری عوامل ترور شهید شهریاری و آقای عباسی موثر باشد و می‌توان گفت که به زودی شاهد دستگیری عوامل ترور شهید شهریاری خواهیم بود.

در مجلس صورت گرفت؛ مجادله لفظی لاریجانی



مجادله لفظی لاریجانی و دلخوش با رسایی و کوچک زاده










در پایان جلسه عصر دیروز مجلس تعدادی از نمایندگان بر سر تصویب یک ماده برنامه پنجم به بحث و جدل با یکدیگر پرداختند.









در پایان جلسه عصر دیروز مجلس تعدادی از نمایندگان بر سر تصویب یک ماده برنامه پنجم به بحث و جدل با یکدیگر پرداختند.

به گزارش خبرنگار مهر،مجلس شورای اسلامی در پایان جلسه علنی عصر دیروز سه شنبه شاهد مجادلاتی در بین نمایندگان بر سر تصویب ماده ۸۰ برنامه پنجم توسعه بود.

در پایان جلسه دیروز، حمید رسایی نماینده مردم تهران خطاب به لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی در خصوص نحوه مطرح شدن برخی پیشنهادات در خصوص ماده ۸۰ گفت: در رابطه با ماده ۸۰ ، چهار ماده از آئین نامه مجلس نقض شد که من آنها را به شما عرض می کنم.

وی افزود: طبق ماده ۱۷ هیئت رئیسه باید بی طرفی را در رفتار و گفتار رعایت کند و نه اینکه لوایح مطابق میل تان تصویب شود.

رئیس مجلس شورای اسلامی در پاسخ به این تذکر گفت: از اینکه جنابعالی رجال الغیب هستید خوشحالم ولی خوب نیست که کسی را به راحتی متهم کنید.

رسایی در ادامه تصریح کرد: با توجه به ماده ۱۸۶ پیشنهاد آقای توکلی ایراد شورای نگهبان را رفع می کرد و با تصویب این پیشنهاد ، دیگر نیازی به طرح پیشنهاد جدیدی نبود و ترتیب صحبت ها به هیچ عنوان رعایت نشد.

وی ادامه داد: در ماده ۱۸۱ آئین نامه نیز اخطار قانون اساسی مقدم بر اظهارات دیگر است.

رئیس مجلس شورای اسلامی در پاسخ به این مطلب گفت: به دلیل اخطار قانون اساسی نمی توان جلسه علنی را برای نماینده خاصی معطل کنیم.

در ادامه این گفتگو کوچک زاده با انتقاد از نحوه اداره مجلس خطاب به لاریجانی گفت: مطلبی را در خصوص نحوه اداره جلسه مکتوب کرده ام و به حضرت عالی می دهم و هیچ کسی به غیر از حضرتعالی از آن باخبر نخواهد شد اما اگر اطرافیان شما ضابطه ای را رعایت نمی کنند شما نباید به آنها اجازه چنین کاری دهید البته من منتظر پاسخ مکتوب شما در این خصوص هستم.

در ادامه این مجادلات ، کاظم دلخوش نماینده مردم صومعه سرا با انتقاد از صحبت های رسایی و کوچک زاده گفت: از صبح تا به حال نزدیک به ۲۰ بار من این دکمه را برای صحبت فشار داده ام ولی اجازه صحبت به من داده نشده است چرا باید اداره جلسه را به دست کسانی بدهید که خودسرانه جلسه را اداره می کنند.

وی افزود: دیگران نیز در این خصوص حقی دارند و من نیز اسناد و مدارکی در این خصوص ارائه خواهم کرد و در آن خواهم گفت که برخی ها که به دادگاه ویژه روحانیت احضار شده اند و در لوای فتنه به دنبال مسائل دیگر هستند.

رئیس مجلس شورای اسلامی در پاسخ به این مجادلات تصریح کرد: نیازی به این مداخلات نیست اگر شما تذکری دارید آن را به من بدهید و دلیلی برای بوجود آمدن اختلافات این چنینی وجود ندارد.

در ادامه رسایی به نزد رئیس مجلس شورای اسلامی در جایگاه هیئت رئیسه رفت و با صدای بلند مشغول صحبت و مجادله با رئیس مجلس شورای اسلامی شد.

همچنین در صحن علنی گفتگویی نیز بین باهنر و چند تن از نمایندگان مجلس شورای اسلامی در گرفته بود.

در نهایت این مجادله با درخواست صلوات یکی از نمایندگان خاتمه پیدا کرد.







شکایت آیت الله هاشمی رفسنجانی از بذرپاش



شکایت آیت الله هاشمی رفسنجانی از بذرپاش










علیزاده طباطبایی در این گفت وگو از صدور کیفرخواست توسط دادستان تهران علیه بذرپاش و اشتهاردی خبر داده و علت این احضار را اتهام نشر اکاذیب علیه آقای اکبر هاشمی رفسنجانی عنوان کرده است.









روزنامه شرق به نقل از وکیل خانواده هاشمی، از احضار مدیران مسئول دو روزنامه ایران و وطن امروز برای پاسخ به شکایت اکبر هاشمی رفسنجانی به دادگاه خبر داد.

محمود علیزاده طباطبایی در گفت وگو با این روزنامه اعلام کرد که "مهرداد بذرپاش" معاون سابق رئیس جمهور و مدیرمسئول وقت روزنامه وطن امروز و "کاوه اشتهاردی" مدیرمسئول روزنامه ایران با شکایت دفتر مجمع تشخیص مصلحت نظام به دادگاه مطبوعات احضار شده اند و روز ۲۶ دی باید در دادگاه به دفاع از خود بپردازند.

علیزاده طباطبایی در این گفت وگو از صدور کیفرخواست توسط دادستان تهران علیه بذرپاش و اشتهاردی خبر داده و علت این احضار را اتهام نشر اکاذیب علیه آقای اکبر هاشمی رفسنجانی عنوان کرده است.

علیرضا پهلوی خودکشی کرد + عکس


علیرضا پهلوی خودکشی کرد + عکس










شبکه تلویزیونی العربیه سه شنبه شب اعلام کرد: علیرضا پهلوی فرزند شاه مخلوع ایران با گلوله خودکشی کرد. به گزارش خبرگزاری آسوشیتدپرس پلیس بوستون گفت که بعد از ساعت دو صبح به وقت محلی در روز سه شنبه، جسد مردی را در خانه ای در محله "سات اند" پیدا کرد که خود را به ضرب گلوله کشته بود.









علیرضا پهلوی، دومین فرزند پسر محمد رضا پهلوی، شاه مخلوع ایران صبح روز سه شنبه، ۱۴ دی ماه (۴ ژانویه) در خانه خود در بوستون در اثر خودکشی درگذشت.

به گزارش بی بی سی، در بیانیه ای در وبسایت رسمی رضا پهلوی، برادر بزرگتر او منتشر کرده اند، آمده است: "[علیرضا پهلوی] همچون میلیون ها جوان ایرانی، از آنچه که به ناروا بر میهن عزیزش می گذشت سخت آزرده و غمگین بود."!

به گزارش خبرگزاری آسوشیتدپرس پلیس بوستون گفت که بعد از ساعت دو صبح به وقت محلی در روز سه شنبه، جسد مردی را در خانه ای در محله "سات اند" پیدا کرد که خود را به ضرب گلوله کشته بود.

پلیس هویت این مرد را تایید نکرد، اما یک مقام که نخواست نامش فاش شود به آسوشیتدپرس گفت که جسد متعلق به علیرضا پهلوی است.

علیرضا پهلوی سومین فرزند شاه مخلوع ایران متولد سال ۱۳۴۵ بود. گفتنی است، برخی منابع خبری اعلام کرده بودند که وی در رشته ایران شناسی و فلسفه در دانشگاه هاروارد تحصیل می کرده است.اما سخنگوی دانشگاه هاروارد سه شنبه گفت که علیرضا پهلوی در هنگام مرگ مشغول تحصیل در این دانشگاه نبود.

پیشتر لیلا پهلوی آخرین فرزند محمدرضا پهلوی در سال ۱۳۸۰ در سن ۳۱ سالگی در هتلی در لندن با مصرف داروهای خواب آور خودکشی کرده بود.

نظر محسن رضایی درباره محاکمه کروبی و موسوی





نظر محسن رضایی درباره محاکمه کروبی و موسوی











دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام درباره موضوع محاکمه سران فتنه گفت: «اگر جای آنها بودم حضور در دادگاه جمهوری اسلامی را افتخار می دانستم و حکم آن را تمکین می کردم».









دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام درباره موضوع محاکمه سران فتنه گفت: «اگر جای آنها بودم حضور در دادگاه جمهوری اسلامی را افتخار می دانستم و حکم آن را تمکین می کردم».

محسن رضایی دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام در جمع طرفداران حزب موتلفه اسلامی با اشاره به تاریخ رویارویی ایران و غرب به شروع موضع گیری بوش در برابر ایران پرداخت و گفت: «با آمدن بوش زنگ رویارویی جدید ایران و غرب زده شد، ایران در موضع هسته ای به همه خواسته های آژانس انرژی اتمی عمل کرد،ولی به جایی رسید که دشمنان گفتند شما نباید اصلا انرژی هسته ای داشته باشید و این زمان مصادف با سر کار آمدن دولت نهم و در واقع در این مرحله نظام شروع به مقابله با دشمن کرد».

وی ادامه داد: «در فتنه سال گذشته و تصویب قطعنامه تحریم ها در سال جاری، چالش ما با غرب جدی تر شده و ممکن است تا سال های آتی ادامه داشته باشد».

دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام یا اشاره به اینکه سرانجام آینده ایران برای دشمنان مهم است، تاکید کرد: «ایران اسلامی امروز با چشم انداز ۲۰ ساله خود با هویت دینی به قدرت بزرگی تبدیل شده که خطر آن از بمب اتم هم برای آمریکایی ها بیشتر است».

رضایی جلوگیری از پیشرفت ایران توسط غرب را رویارویی سوم دانست و اظهار داشت: «مساله هسته ای بهانه ای برای تحریم ها است و در واقع دشمن می خواهد ایران نتواند بر روی پای خود در جهان بایستد».

وی ادامه داد: «از اولین اتفاقات سال گذشته ایجاد شکاف عمیق،گروه بندی، ایجاد تفرقه و ایجاد تردید بود که دشمن می خواست پشت جبهه ما را بر هم بریزد و سپس تحریم ها را اعمال کند».

دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام با بیان اینکه ما در دو جبهه فتنه و تحریم در حال جنگ با دشمنان هستیم،تصریح کرد: «دشمن بیش از حوادث سال گذشته به صحنه آمده و ادامه می دهد و حوادث دیگری را نیز ایجاد می کند».

وی با بیان اینکه نیروهای انقلاب ابتدا باید به وحدت برسند، اظهار داشت: «متاسفانه عده ای مساله تهدیدات را رها کرده و به دنبال مسائل شخصی ، گروهی در انتخابات هستند، اگر موقعیت خود را بدانیم تحمل پذیری ما بیشتر و در برخوردهای داخلی درست تر عمل خواهیم کرد. باید میزان اشتباهات را در برخورد های داخلی کم کرد.

دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به هدفمند کردن یارانه ها ابراز داشت: «هدفمند کردن یارانه ها تجربه جدیدی است. در طول ۹ ماه گذشته ثابت شد که بسیاری از زیر ساخت ها آماده نبوده و اجرای آن همراه با نواقصی است اما آن را تائید می کنم و از همه می خواهم به دولت کمک کنند».

وی افزود: «دولت کار شجاعانه ای انجام داده است. هدفمند کردن یارانه ها باید انجام می شد و لازم است همه از آن حمایت کنند. دولت نیز باید با حساسیت بیشتری اشکالات آن را برطرف کند».

رضایی در پاسخ به سوالی در خصوص تعریف اصولگرایی عنوان کرد: «اصولگرایی اعتقاد به ولایت فقیه به عنوان قرارگاه مرکزی این جبهه است که از این نقطه شروع شده و بعد از آن ارزشهای انقلاب مثل استقلال، استکبار ستیزی و ...کسی که به این اصول و ارزشها پایبند باشد را اصولگرا می دانم. البته در اصولگرایی سلیقه های فراوانی وجود دارد».

وی افزود : «من و دوستانم خود را اصولگرای انقلابی می دانیم، نه به این معنی که از اصولگرایان دیگر انقلابی تر هستیم، بلکه از سال ۱۳۵۳ که گروه منصورین را تشکیل دادیم. انجمن حجتیه، منافقین و نهضت آزادی را منحرف می دانستیم و از زمان انقلاب کار خود را شروع کردیم. توجه به اخلاق و خود سازی و در خط امام حرکت کردن و اسلام را از اسلام شناسان دریافت کردن از محورهای اساسی حرکت سیاسی ما بوده و الان نیز هست».

دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام تاکید کرد: «همه اصولگرایان در محوریت روحانیت، مرجعیت و ولایت فقیه وحدت دارند و این سه محور جزو اشتراکات اصولگرایان است».

رضایی همچنین در پاسخ به سوالی در خصوص برخورد نظام با سران فتنه گفت: «در اجرای قانون نباید تبعیض قائل شویم، من بعد از انتخابات در چارچوب قانون عمل کردم و به نظر شورای نگهبان احترام گذاشتم، هر کسی که به قانون عمل نکرده باید پاسخگو باشد . اشخاص نباید مانع اجرای قانون شوند. اگر جای آنها بودم حضور در دادگاه جمهوری اسلامی را افتخار می دانستم و حکم آن را تمکین می کردم».

رضائی تصریح کرد: «قانون باید محور اساسی درگیری های سیاسی و اختلافات سیاسی باشد. البته اگر این مسائل از طریق ریش سفیدی در ماههای اول انتخابات حل می شد بهتر بود . اگر فردی نقش احمد آقای امام خمینی(ره) را ایفا می کرد نمی گذاشت اختلافات به منازعه تبدیل و عده ای از جبهه انقلاب به جبهه ضد انقلاب بروند. شکست و پیروزی در کنار رهبری هر دو باید افتخار باشد».

وی خاطر نشان کرد: «تهدیدات دشمنان مانند اژدهای چند سر است که در حال حاضر با دو سر فتنه و تحریم به ما حمله کرده و ملت ما در مقابله با این دو هر چند زخم هایی برداشته ولی موفقیت های بزرگی هم داشته است».

دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام تاکید کرد: «در حال حاضر که به قرارگاه های ما حمله شده باید از نظام و رهبری دفاع کنیم. کسانی که از ترس شکست، نظام را تنها می گذارند عملا خود را از نظام خارج کرده اند.»

وی افزود: «باید به اصلی و فرعی بودن مسائل دقت کرد. البته اشتباه کاری ها زیاد است باید جلوی آنها گرفته شود. حجم تهمت ها و غیبت ها و دروغ ها هر چند در جبهه دشمن بیشتر از جبهه خودی هاست ولی نباید چنین اموری در جبهه خودی ها راه پیدا کند . چرا که ممکن است ما در حکومت پیروز شویم،ولی در دین شکست بخوریم»








علیرضا عسگری؛ از ربایش تا شهادت!

علیرضا عسگری؛ از ربایش تا شهادت! .

.

انتشار اخباری مبنی بر خودکشی مرموز یک زندانی در زندان آیالون رژیم صهیونیستی نگرانی‌های جدی در مورد سلامتی علیرضا عسگری که در بند رژیم صهیونیستی است را به وجود آورده است.

به گزارش خبرگزاری فارس به نقل از پایگاه اطلاع رسانی قربانیان ترور، خبرگزاری صهیونیستی «وای نت نیوز» در پایگاه اطلاع رسانی «اوراسیا ریویو» نوشت: خودکشی مرموز پشت میله‌ها: دو هفته پیش یک زندانی در سلول انفرادی زندان آیالون [اسرائیل] خود را به دار آویخت.

در گزارش وای نت نیوز آمده است: این سیزدهمین زندانی در سال جاری و دومین مورد در این ماه است که موفق شده در زندان یا بازداشتگاه دست به خودکشی بزند. مرگ وی مشکوک بوده و هیچ جزییاتی از هویت این فرد در دست نیست.

این خبر نگرانی‌های جدی در مورد سلامتی علیرضا عسگری که در بند رژیم صهیونیستی است به وجود آورد. بلافاصله «ریچارد سیلوراستین» در مطلبی که از سوی پایگاه اطلاع رسانی «اوراسیا ریویو» منتشر شده نوشت: درباره مرگ یک زندانی که در شرایط خاص توسط سرویس‌های امنیتی در زندان نگهداری می‌شود، آیا سرویس امنیتی زندان در جلوگیری از خودکشی یا هر نوع مرگ فجیع دیگر ناتوان است؟ این روزنامه نگار می‌افزاید: او قربانی پلیس امنیتی اسرائیل است و جز آن‌ها [نیروهای امنیتی اسرائیل] کسی مسئول مرگ این زندانی نیست.

* جریان ربوده شدن علیرضا عسگری

نخستین بار خبرگزاری فارس خبر ناپدید شدن علیرضا عسگری را به نقل از روزنامه «الوطن» منتشر و در گزارش خود عنوان کرد: «کارشناسان امنیتی ایران و ترکیه در حال تحقیقات مشترک درباره ناپدید شدن سردار علیرضا عسگری از مقامات دفاعی جمهوری اسلامی هستند.»

علیرضا عسگری نظامی سابق ایران که پس از بازنشستگی به تجارت زیتون و روغن زیتون در سوریه مشغول بود در تاریخ ۱۶ آذر ۱۳۸۵ از دمشق وارد هتل جیران استانبول ترکیه و دو روز بعد مفقود شد. معاون سابق علی شمخانی، وزیر دفاع اسبق جمهوری اسلامی ایران با همکاری موساد و سازمان‌های اطلاعاتی آلمان و انگلیس ربوده شده و در نهایت به فلسطین اشغالی منتقل شده است.

با ناپدید شدن علیرضا عسگری بلافاصله رسانه‌های خارجی با هیاهو و تبلیغات فراوان تلاش کردند این موضوع را به برنامه هسته‌ای ایران ارتباط دهند و مدعی شدند که وی پناهنده شده است. در همان زمان رسانه‌های خارجی اعتقاد داشتند عسگری معاون علی شمخانی در وزارت دفاع بوده و مسئولیت‌های مهمی را در این وزارتخانه برعهده داشته است.

«هاآرتص» به همراه «الشرق الاوسط» مدعی شدند که وی به آمریکا پناهنده شده است. این موضوع از سوی برخی سازمان‌های اطلاعاتی آمریکا رد شد. در همان گزارش خبرگزاری فارس به مصاحبه «زیبا احمدی» همسر علیرضا عسگری با خبرنگاران در مقابل سفارت ترکیه اشاره کرد و از قول وی نوشت: «آقای عسگری معاون وزیر دفاع سابق که دو سال پیش بازنشسته و به امر تجارت در سوریه مشغول بود در تاریخ ۱۶ آذر ۸۵ از دمشق وارد هتل جیران استانبول شد و دو روز بعد ۱۸ آذر ناپدید شد.» خانم احمدی در مورد شایعات مربوط به پناهندگی عسگری گفت: «این شایعات دشمنان است. عسگری به هیچ وجه پناهنده نشده و نخواهد شد.»

سرانجام وقتی علیرضا عسگری از زندان‌های رژیم صهیونیستی سر درآورد، مشخص شد که وی با همکاری موساد و سازمان‌های اطلاعاتی آلمان و انگلیس ربوده شده و در نهایت به فلسطین اشغالی منتقل شده است. این اقدام رژیم صهیونیستی در حالی بود که پیش از این نیز اقدامات مشابه دیگری از جمله ربودن ۴ دیپلمات ایرانی در لبنان و انتقال آنان به زندان‌های داخل سرزمین‌های اشغالی، از سوی این رژیم صورت گرفته و تا کنون نیز به رغم گذشت سه دهه از این عمل تروریستی، آن رژیم از پاسخگویی و ایفای مسئولیت یک رژیم اشغالگر در کمک به روشن شدن سرنوشت این افراد طفره می‌رود.

*‌ هدف از ربودن چه بود؟

رسانه‌های غربی در آن زمان در تبلیغات خود مدعی شدند که فرد مورد نظر دارای اطلاعات مهمی در مورد برنامه‌های ایران است. ظاهر هدف ربودن علیرضا عسگری از سوی رژیم صهیونیستی نیز همین بود. آنها بر این باور بودند که وی باید اطلاعات ارزشمندی از تأسیسات هسته‌ای و موشکی ایران داشته باشد. به همین منظور تبلیغاتی به راه افتاد که عسگری اطلاعات ارزشمندی در اختیار صهیونیست‌ها قرار داده است.

در مارس ۲۰۰۹ «هانس روله»، روزنامه نگار آلمانی و رئیس پیشین ستاد برنامه‌ریزی وزارت دفاع آلمان (که بر روی فعالیت‌های هسته‌ای تمرکز دارد) طی مقاله‌ای در روزنامه «نویه تسورشه تسایتونگ» مدعی شد که اسرائیل با استفاده از اطلاعاتی که از عسگری به دست آورده بود، به تأسیسات هسته‌ای سوریه حمله کرده است، کسی این موضوع را جدی نگرفت.

اما شهادت وی در زندان آیالون توسط صهیونیست‌ها بر این واقعیت دلالت دارد که عسگری یا اطلاعات ارزشمندی برای آنها نداشته یا اگر هم داشته آنها از بدست آوردن این اطلاعات به ستوه آمده‌اند که در نهایت وی را در زندان به قتل رساندند. «سیلوراستین» هم این عقیده را دارد وی می‌نویسد: به نظر می‌رسد سرویس‌های امنیتی اسرائیل از دریافت اطلاعات مفید از وی ناامید و خسته شده بودند. این احتمال نیز وجود دارد که عسگری فردی بی‌ارزش برای آن‌ها بوده است.

عسگری تنها کسی نیست که توسط سیستم‌های امنیتی غربی و صهیونیستی ربوده شد.

«اردبیلی» در گرجستان و نصرت‌الله تاجیک سفیر سابق ایران در اردن که در فرانسه ناپدید شد و هم اکنون در زندان به سر می‌برد، از دیگر شهروندان ایرانی هستند که به طرق مختلف ربوده شده و هنوز در اسارت هستند.

اسفندیار مشایی، رئیس شورای هماهنگی مناطق آزاد تجاری

اسفندیار مشایی، رئیس شورای هماهنگی مناطق آزاد تجاری و ویژه اقتصادی، از دو سال پیش مشغول تحصیل در دانشگاه بین المللی منطقه آزاد چابهار است.


به گزارش مشرق، مشایی که با شماره دانشجویی 87122560 و با کد شناسایی 697 به عنوان دانشجوی ورودی سال 87 در دوره کارشناسی ارشد مدیریت اجرایی (MBA) در حال تحصیل است بزودی با دفاع از پایان نامه خود، فارغ التحصیل می شود.
 

این در حالی است که وی تا کنون حتی در یکی از کلاس های دانشگاه نیز حضور نیافته و در امتحانات نیز شرکت نکرده است اما گفته می شود برخی مسؤولان این دانشگاه، مطالب درسی را بصورت جزوه در اختیار مشایی قرار می دهند و از وی، آزمون می گیرند.
مشایی، علاوه بر 17 شغل دولتی، ریاست شورای هماهنگی مناطق آزاد تجاری و ویژه اقتصادی را بر عهده دارد و حمید بقایی نیز به عنوان دبیر شورای مناطق آزاد، زیر نظر وی کار می کند.
 

گفته می شود "مهدی شادنوش" مشهور به "دکتر شادنوش" رئیس دانشگاه بین المللی منطقه آزاد چابهار که نامزد انتخابات مجلس هشتم از حوزه انتخابیه کاشان بود اما از راهیابی به مجلس بازماند، از دوستان صمیمی مشایی است و با اطلاع وی به این سمت منصوب شده است.