بانک انصار
بانک مرکزی ج.ا.ا
بانک ملی ایران
بانک قرض الحسنه رسالت
بانک ایران زمین
بانک آرین
بانک حکمت ایرانیان
بانک گردشگری
بانک توسعه فردا
بانک مهر اقتصاد
بانک قوامین
بانک شهر
بانک دی
بانک تات
بانک سینا
بانک پاسارگاد
بانک سامان
بانک کارآفرین
بانک پارسیان
بانک اقتصاد نوین
بانک توسعه تعاون
بانک قرض الحسنه مهر ایران
بانک پست بانک
بانک صنعت و معدن
بانک توسعه صادرات
بانک صادرات ایران
بانک رفاه کارگران
بانک تجارت
بانک ملت
بانک کشاورزی
بانک مسکن
بانک سپه
بانک سرمایه
سیف الاسلام قذافی - روزهایی که جیک جیک مستانش بود
سیف الاسلام قذافی - روزی که به دام افتاد
دیکتاتورها هرگز آدم های شجاعی نیستند ، وحشت در چشمان آقازاده قذافی کاملاًمشهود است
چه بسیارند عبرت ها و چه اندک هستند عبرت گیرندگان!
پس از متارکه شاه با ثریا اسفندیاری که نارضایتی افرادی منجمله قطبی را به دنبال داشت، در بین کسانی که در صدد انتخاب همسری مناسب برای شاه بودند تا علاوه بر ویژگیهای موردنظر، قادر باشد پادشاهی پهلوی را ابقا نماید، باید از شهناز پهلوی نام برد. او که مدت زیادی از آشنایی اش با فرح نمی گذشت مقدمات انجام ملاقاتی را بین آن دو فراهم ساخت.
خواستگاری شاه از فرح زمانی صورت گرفت که خود هدایت هلی کوپتری را در آسمان تهران با حضور شهناز برعهده داشت و خیلی زود به ازدواج آن دو در اول آذر 1338 منجر شد.
شفاف نیوز:یک شارژ 2 یا 5 هزار تومانی. این تمام دستاورد کاسبی جدید است برای تن فروشان اینترنتی. کارشان شده از صبح تا شب پای اینترنت نشستن و دنبال مشتری گشتن. از هر راهی هم استفاده می کنند. مسنجر یاهو یا فیس بوک. برایشان فرقی ندارد کجا هستند. برایشان شارژهای تلفن همراه مهم است و مشتریان پر و پا قرص. جستجویی کوتاه در لابه لای شبکه های مجازی یا اتاق های مسنجر خیلی از آنها را نشان می دهد. بعضی هاشان واقعاً روسپی اند و بعضی هاشان هم به دنبال دزدی اینترنت.شارژ 2 تومانی 10 دقیقه؛ تست هم نمی دهم!راهش خیلی ساده است. آن ها با ساختن یک «آی دی» به دنیای چت وارد می شوند. نام و نشانی که می تواند هیچ بویی از واقعیت هم نبرده باشد. نام و نشانی مجازی در دنیایی مجازی. دنیایی آمارها نشان می دهد 70 درصد حاضران اش را جوانان تشکیل می دهند. 55 درصدشان بین 16 تا 25 و 45 درصد هم بالاتر از 25 سال. برای پیدا شدنشان تنها چند دقیقه حضور در اتاق های چت کافی است. با این جمله خود را معرفی می کنند. من ... هستم. ... ساله. شارژ می گیرم. وب (ارتباط تصویری) می دهم. وُیس (ارتباط صوتی) هم می دهم. بعضی هاشان می گویند تست هم می دهم تا مطمئن شوید و بعضی هاشان هم اهل تست دادن نیستند. وقتی با آنها چت خصوصی را آغاز می کنی حرفی ندارند جز اینکه اول شارژ می خواهند. کارشان را وقتی آغاز می کنند که شارژ بگیرند. بساط چانه زنی اینجا هم برپاست. بعد از چانه زنی های معمول، رقم می شود 10 دقیقه وب، یک شارژ 2 هزار. نیم ساعت، یک شارژ 5 هزار تومانی. آن ها تن فروشی می کنند، بدن خود را به نمایش می گذارند، حرف می زنند و هر کاری که بخواهی می کنند تا در نهایت از دیدنشان خسته شوی. خسته که شدی می روند سراغ مشتری بعدی. روایت مکرری که در روز بارها صورت می گیرد. بگذریم از اینکه در این بین بعضی دزدهای اینترنتی هم هستند که از این ترفند استفاده می کنند تا فقط شارژ بگیرند و باز بگذریم از آن هایی که شارژ دادنشان دزدی است. از دنیای مجازی تا دنیای واقعیاغلب تن فروشان اینترنتی، کارشان را فقط در دنیای مجازی سکه کرده اند. اما بعضی هاشان هم هستند که به صورت حضوری تن فروشی می کنند. مهسا یکی از آن هاست. او که بعد از گرفتن یک شارژ 5 هزار تومانی حاضر شد کارش را از پشت دوربین لپ تاپش آغاز کند می گوید شش ماهی می شود که وارد این عرصه شده. خودش اعتراف می کند که روزانه بین هشت تا ده نفر مشتری پیدا می کند. برای اینکه با آن ها ارتباط برقرار کند شارژ می گیرد. دو شماره ایرانسل دارد و یک شماره اعتباری همراه اول. با هر شارژی که می گیرد یکی از آنها را شارژ می کند. تنها 21 سال دارد. هرگز نمی گوید منزلش کجاست اما می گوید فرزند دوم خانواده است. خواهرش اما اصلاً از این قضیه خبر ندارد. بعد که نیم ساعتش تمام می شود در مقابل درخواست ملاقات حضوری می گوید «پایه ام؛ اما یه کم خرج دارد» خرجی که از آن سخن می گوید هم 40 تا 50 هزار تومان است. چهره مهسا اما ناراحتی از کاری که می کند را نشان نمی دهد. او حتی دوستان اینترنتی اش را هم در معرض حراج می گذارد. دوستانی در سن و سال های مختلف.شارژدزدهایی که تلکه می کنندآن سو تر از دنیای چت روم ها، شبکه های اجتماعی هم خانه دیگری است برای تن فروشان اینترنتی. آن ها که بیشترشان در فیس بوک حاضر هستند نوع کاسبی شان فرق می کند. برای خود یک صفحه ایجاد کرده اند با کلی توضیحات. توضیح در مورد کارهایی که می کنند. دنیای آن ها با دنیای تن فروشان چت روم ها مجزاست. چون پسران به اصطلاح «شارژ دزد» بسیاری با ساختن صفحات دروغ، دست به تلکه کردن مشتریان می زنند. اما یافتنشان زیاد سخت نیست. «سارا م» یکی از آن هاست که البته خود را در فیس بوک با یک نام مستعار معرفی کرده است. او چندین عکس از خود گذاشته است. عکس های مستهجنی که اگر شما در لیست دوستانش باشید می توانید آن ها را ببینید. ورود به لیست دوستانش اما کار ساده ای نیست. باید اول شارژ بدهید. وقتی مطمئن شد، دوستی با شما را می پذیرد. اما برای ارتباط های بعدی هم یک شارژ 2 هزار تومانی می گیرد. می گوید به خاطر این است که با همان شارژ به مشتری زنگ بزند. این کار را می کند. اما نه همان موقع. 48 ساعتی می گذرد و بعد تماس می گیرد. وقتی تماس گرفت حرف زیادی برای گفتن ندارد. «من سارام» با این جمله باید یادتان بیاید که کیست؟ وقتی سلام می کنی می گوید کی و کجا. دنبال شنیدن حرف های اضافه نیست. انگار که بخش احساس را در مغزش به کلی پاک کرده است. وقتی زمان و مکان را می گویی برای حرف آخر می گوید: «قیمت را که نوشته ام ... مشکلی نداری؟» و اگر مشکلی نداشته باشی، بدن او یک بار دیگر به گناه آلوده می شود. تن فروشی اینترنتی از چه زمانی به وجود آمد؟روسپیگری اینترنتی یا همان تن فروشی اینترنتی مدت زمان زیادی نیست که در بین جامعه ایرانی باب شده است. گذری به سابقه این عمل نشان می دهد که اولین تن فروشان اینترنتی کار خود را از شبکه اجتماعی 360 آغاز کردند. بعد از آن و با گسترش روزافزون استفاده از فیس بوک در میان جوانان ایرانی، این پدیده وارد این شبکه پرطرفدار نیز شد. همزمان با این اتفاق بود که توسعه ارتباطات تصویری در چت روم یاهو، باعث شد تا پدیده روسپیگری همزمان در ارتباط به وجود آید. اتفاقی که به سرعت در میان روسپیان اینترنتی رشد پیدا کرد و حالا در هیچ کدام از اتاق های چت نیست که حداقل یکی از آن ها نباشد. تن فروشان مجازی بین 20 تا 30 سال سن دارندنگاهی به صفحات تن فروشان اینترنتی که در فضای فیس بوک مشغول به کار هستند نشان می دهد که غالب آنها بین بیست و یک تا سی سال سن دارند. (حداقل خود را به این سن معرفی کرده اند) هر چند در این بین بعضاً روسپیان بیست ساله هم دیده می شود. آن ها به طور متوسط برای فروش تن خود در هر ساعت رقمی بین 25 تا 80 هزار تومان طلب می کنند و برای آنکه یک شب کامل به کارگر جنسی تبدیل شوند بین 90 تا 300 هزار تومان می خواهند.شبکه های اجتماعی مجازی و به طور کلی اینترنت با اقبال غیرقابل انتظاری در میان ایرانیان روبه رو شده اند. محیط هایی که دسترسی به آن ها برای زندگی در هزاره سوم به یک ضرورت حیاتی تبدیل شده است، اما باید آسیب هایی که در چنین محیط هایی کاربران را تهدید می کنند شناسایی و معرفی کرد و فارغ از ترس اتهام سیاه نمایی چرایی این پدیده ها را مدنظر قرار داد. اینکه چرا جوانان ایرانی وارد این حوزه شده اند و چرا این پدیده در حال رشد و بسط یافتن حتی در شهرستان هاست، موضوعی که به نظر می رسد نه با فیلترینگ اینترنت کاهش می یابد نه با افزایش اخطارها و تهدیدها. گذری به فضای اینترنت نشان از آن دارد که این پدیده تا چه میزان در میان جوانان ایرانی رسوخ کرده حال چه واقعی باشند چه بهانه ای برای تلکه کردن باید کاربران را برای یک زیست سالم تر در دنیای مجازی آموزش داد.
عادل فردوسی پور مجری برنامه تلویزیونی نود که در حوزه ترجمه کتاب های حوزه فوتبال هم فعالیت می کند، عصر چهارشنبه 24 خرداد در نشست «جامعه، کتاب، فوتبال» شرکت کرد.
به گزارش خبرآنلاین، او در این نشست که در فرهنگسرای ارسباران برگزار شد، درباره رابطه بین فوتبال جامعه و کتاب سخن گفت.
او پس از پایان نشست سوار زانتیای مشکی اش شد و عکاس ها هم این لحظه را ثبت کردند.
در بحثی مطرح شد که عبدالله جاسبی ماهانه از دانشگاه حقوق 4 و 15 میلیون تومانی دریافت میکرده و خانه بزرگی در خیابان شهید کلاهدوز به وسعت 900 متر به اندازه هزینه یک دانشگاه که در حد یک کاخ است، داشته و هنوز هم در آن خانه زندگی میکند.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی از اتفاقات عجیب در جلسه شب گذشته این شورا خبر داد.
به گزارش مهرپرس: حسین کچوئیان، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی در خصوص اتفاقات شب گذشته جلسه شورای عالی انقلاب فرهنگی اظهار داشت: تغییر در دانشگاه آزاد اهداف و مقاصدی داشته که مهمتر از همه شیوههای مدیریتی در تمام زمینهها از جمله زمینههای آموزشی بود و به همین دلیل افرادی که این تحول را پیگیری میکردند همیشه تذکاراتی را در خصوص این که جریان کار به چه شکل پیش برود، داشته و دارند.
وی ادامه داد: یکی از اعضای شورای عالی
انقلاب فرهنگی مسائلی را مطرح کرد و در این خصوص به موارد و مشکلات زیر
مجموعهی اتفاق افتاده در دانشگاه آزاد اشاره شد.
کچوئیان افزود:
در بحثی مطرح شد که عبدالله جاسبی ماهانه از دانشگاه حقوق 4 و 15 میلیون
تومانی دریافت میکرده و خانه بزرگی در خیابان شهید کلاهدوز به وسعت 900
متر به اندازه هزینه یک دانشگاه که در حد یک کاخ است، داشته و هنوز هم در
آن خانه زندگی میکند.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی تاکید کرد:
همچنین جاسبی غیر از محافظ، 2 راننده دیگر داشته است ضمن اینکه موضوع
دانشگاهی در لندن مطرح شد که اصلا در آن کشور دانشگاهی وجود نداشت و مهدی
هاشمی در حدود 15 میلیون ماهانه حقوق میگرفت.
وی گفت: همچنین
کمکهایی که جاسبی به روزنامه آفرینش دانشگاه آزاد و مجمع تشخیص مصلحت نظام
میکرد از موضوعات دیگر بود که این کمکها مبنای قانونی نداشت.
کچوئیان گفت: روزنامه آفرینش مربوط به دانشگاه آزاد نیست و مربوط به برادر جاسبی است.
عضو
شورای عالی انقلاب فرهنگی افزود: اعلام شد که این موارد باید رسیدگی شود و
هیئت تحقیق و تفحص برای بررسی این موضوعات تشکیل شود ضمن اینکه مسئله
بدهیهای دانشگاه آزاد از دیگر موضوعات مطرح شده بود که به دنبال این موضوع
درخواست تحقیق و تفحص داده شد و جاسبی از این موضوع استقبال کرد و وی در
خصوص 2600 میلیارد بدهکاری اعلام کرد چنین موضوعی صحت ندارد.
وی
ادامه داد:اما در دوران دکتر دانشجو حسابرسی دقیقی در اسفند ماه در خصوص
این بدهی صورت گرفت و معلوم شد که این بدهی وجود داشته و دارد.
کچوئیان افزود: برخی از اعضای شورای عالی
انقلاب فرهنگی از احمدینژاد رئیس جمهوری درخواست کردند که هیئت تحقیق و
تفحص از دانشگاه آزاد تشکیل شود اما احمدی نژاد گفت که هیئت امنای دانشگاه
آزاد برای این کار است اما ما اعلام کردیم هیئت امنا کار خود را انجام
میدهد و باید هیئت تحقیق و تفحص در این زمینه تشکیل شود و مسائل را بررسی
کند.
وی عنوان کرد: موضوع دوم این است که از زمانی که دکتر دانشجو
رییس دانشگاه آزاد شده است باید شخص دیگری در هیئت امنای این دانشگاه
جایگزین وی شود تا دکتر دانشجو به کارهای خود رسیدگی کند که در این خصوص
بسیاری از اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی در عضویت جاسبی نظر خود را اعلام
کرده بودند ضمن اینکه احمدینژاد نیز در مورد عضویت جاسبی نظر داشت.
کچوئیان گفت: برخی از اعضای شورای انقلاب
فرهنگی از جمله بنده مخالف عضویت جاسبی در هیئت امنای دانشگاه آزاد بودیم و
فرد پیشنهاد شده کبکانیان بود چرا که وی با آموزش عالی آشنایی کاملی دارد.
وی
اظهار داشت: البته احمدینژاد نیز اعلام کرد رای گیری انجام نشود و هر دو
این افراد به عضویت هیات امنای دانشگاه آزاد در بیایند که در این خصوص
اعتراض شد و اعلام شد که این اقدام مستلزم تغییر اساسنامه دانشگاه آزاد بود
که در پی این موضوع احمدی نژاد گفت که اساسنامه را تغییر دهید.
عضو
شورای عالی انقلاب فرهنگی ادامه داد: بالاخره رای گیری بین این دو نفر
انجام شد و بعد از رای گیری متاسفانه به این موضوع اعتراض شد که فردی که
عضو هیئت امنای دانشگاه آزاد می شود نباید مناصب دولتی داشته باشد.
کچوئیان
با بیان اینکه کبکانیان در برخی از شوراها عضویت دارند ولی مناصب دولتی
ندارد، افزود: این اشکال موجب شد که آرا اخذ شده خوانده نشود در صورتی که
نسبت آرا بالا بود یعنی آورد.
وی گفت: احمدی نژاد آرا را نخواند و
اعلام کرد که باید مسئله بررسی حقوقی شود و بررسی آن به بخش حقوقی سپرده شد
که آیا نامزدی کبکانیان برای عضویت در هیئت امنای دانشگاه آزاد مشکل داشته
یا نداشته است.
کچوئیان با اشاره به این موضوع که در جلسه شورای
عالی انقلاب فرهنگی ماده اساسنامهای که مربوط به این موضوع میشد، خوانده
نشد، افزود: اگر جاسبی عضو هیات امنا دانشگاه آزاد شود زیر مجموعهی
اعضای هیات امنا نصف نصف میشود و در این صورت هیات امنا به دست آقای هاشمی
میافتد و رای و نظر وی حاکم شده که با این تفاسیر نباید انتظار داشت هیات
امنا بتواند کاری انجام دهد و دست دکتر دانشجو نیز بسته خواهد شد.
عضو
شورای عالی انقلاب فرهنگی در پاسخ به این پرسش که آیا برخی از اخبار در
خصوص اینکه جاسبی قرار است دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی شود صحت دارد؟
تاکید کرد: بنده نشنیده ام ولی ممکن است برخی قصد این کار را داشته باشد
اما بعیداست که چنین اتفاقی بیفتد چراکه نه اعضا به این موضوع رای خواهند
داد و نه اینکه رهبر این مورد را خواهد پذیرفت پس این احتمال منتفی و شایعه
است.
وی در خصوص سرانجام رای گیری دفعه آینده برای عضویت کبکانیان
در هیات امنای دانشگاه آزاد و موضوع دارا بودن سمت دولتی وی گفت: دفعه
آینده موضوع بررسی میشود و معلوم میشود وی سمت اجرای نداشته است ضمن
اینکه موضوع ورود جاسبی به هیات امنا در حالت طبیعی منتفی است مگر اینکه
اتفاقات خاصی بیفتد که پیش بینی ناپذیر است.
کچوئیان در پایان گفت:
البته اگر جاسبی عضو هیات امنا دانشگاه آزاد شود زحمات ما بر باد میرود و
نباید انتظار تغییری در دانشگاه آزاد را داشته باشیم.
خاطرات روزانهام را هر شب در یک صفحه تقویم مینویسم، اما مسائل مهمی در کشور هست که هم نوشتن آنها و هم ننوشتن آنها خوب نیست. به خاطر مسائل امنیتی و مصلحت کلی کشور نمیخواهم در خاطرات روزانهام بنویسم که بعضاً افرادی به آن دسترسی دارند.
به گزارش مهرپرس و
به نقل از باشگاه خبرنگاران ؛ هاشمی رفسنجانی در مصاحبه ای هدف از خاطرات
خبرساز خود را "حفظ تاریخ انقلاب" توصیف کرد و گفت: با وجود تمام مشغله ها و
مسئولیتهایی پس از پیروزی انقلاب؛ بخاطر حفظ تاریخ انقلاب از گزند تاریخ
نگاری نااهلان انقلاب روز به روز بر انگیزه ام در نوشتن خاطرات افزوده شد.
هاشمی رفسنجانی درباره چرایی 30 سال خاطره نویسی اش در مصاحبه با نشریه اصلاح طلب مهرنامه گفته است:
*
قبل از انقلاب و حتی در زمان اوج مبارزات که در زندان و یا به خاطر شرایط
سیاسی متواری بودم، براساس موضوعاتی که برای جامعه احساس نیاز میکردم،
مینوشتم. بعد از پیروزی انقلاب به خاطر مسئولیتهای فراوانی که داشتم،
نمیتوانستم روی موضوعی خاص متمرکز شوم، اما جریانات و افرادی که نتوانستند
با متن انقلاب هماهنگ شوند، از دید خود به تدوین تاریخ انقلاب پرداختند.
ما هم بنیاد تدوین تاریخ را تأسیس کردیم تا به این کار مهم بپردازد. خودم
مصاحبههایی درباره گذشته تاریخ انقلاب با مسئولان این بنیاد نمودم که آن
مصاحبهها در دو جلد با اسناد منتشر شد.
* ولی باز هم دیدم جای
خاطرات روزانه خالی است و با تأخیر شروع به یادداشت کردم. در حین نوشتن
انگیزه حفظ تاریخ انقلاب هم در من تقویت شد. در همان نخستین روزهای پس از
شروع نوشتن خاطرات، به این نکته توجه داشتم که مطمئناً این نوشتهها،
پایهای برای نگارش تاریخ معاصر در آینده خواهد بود. به همین خاطر در کنار
ایجاز، سعی میکردم مسائل و موارد مهم تاریخی از قلم نیفتد.
* اهمیت
تاریخ شفاهی از لحاظ منبع و مأخذ مثل تاریخهای مکتوب و رسمی نیست، اما
بهترین سند برای تکمیل تاریخ و روشن شدن زوایای مبهم است. مثلاً در تاریخ
ایران چگونگی احداث راهآهن تهران و شمال به صورت چند صفحه آمده که این
موضوع در خاطرات شریف امامی که قبل از نخستوزیری کارمند و رئیس راهآهن و
در جریان احداث آن بوده، پس تاریخ شفاهی که اخیراً در ایران هم مرسوم شده و
مسئولان مصاحبه میکنند، میتواند شرحی برای منابع تاریخی باشد. در خاطرات
من هم اینگونه است.
* مثلاً من در خاطرات روزانه، مسائل مهم مربوط
به عملیات کربلای پنج و بعضی از مسائل مهم جنگ را نوشتم که این موضوع در
مصاحبه های بعدی و همزمان با انتشار مذاکرات قرارگاهی مربوط به آن عملیات
به صورت مبسوط آمده است.
* خاطرات روزانهام را هر شب در یک صفحه
تقویم مینویسم، اما مسائل مهمی در کشور هست که هم نوشتن آنها و هم ننوشتن
آنها خوب نیست. به خاطر مسائل امنیتی و مصلحت کلی کشور نمیخواهم در خاطرات
روزانهام بنویسم که بعضاً افرادی به آن دسترسی دارند. به همین خاطر
اینگونه مسائل را در یک تقویم کوچک که معمولاً همراه من هست، مینویسم تا
فراموش نشود و هنگام چاپ خاطرات، این دو متن – البته اگر مصلحت کتمان برطرف
شده باشد- تلفیق میشوند.
* اینکه چرا در خاطرات من ردّی از مباحث
تغییر قانون اساسی نیست، به خاطر این است که مطرح نمیشد. پس از پایان جنگ
که امام، اول دستور تدوین سیاستهای کلی سازندگی را صادر کردند، به این
نتیجه رسیدیم که باید رویکردهای قانونی هم در جهت این سیاستها باشد. البته
باید به این نکته توجه داشت که ما قانون اساسی را در کمترین فاصله زمانی
پس از پیروزی نوشتیم و در طول 10 سال، تجربیاتی به دست آوردیم که عقل و
منطق هم حکم میکرد آن تجربیات را در قانون بیاوریم. البته کمی قبل از آن
من در نامهای به حضرت امام چند موضوع را برای ایشان نوشتم و گفتم که اگر
این موضوعات در زمان شما حل نشود، شاید پس از شما جامعه دچار مشکل شود. یکی
از آن موارد بازنگری قانون اساسی بود. امام هم در یک حکم صریح، هم اعضای
شورای بازنگری و هم موارد مورد اصلاح را معین فرمودند و این موضوعات بعدها
توسط آیتالله خامنهای هم تکمیل شد.
*میدانم که انتشار خاطراتی
این چنین در زمان حیات خود صاحب اثر و حیات بسیاری از افراد و خانوادههای
مذکور در کتاب خالی از مشکل و آثار منفی هم نیست. ولی فکر میکنم که نتایج
مثبت و سازنده آن خیلی بیشتر باشد.
مردی اهل فلوریدا آمریکا پس از خرید یک جفت دمپایی چینی پس از چند روز متوجه علایم عجیبی مانند سوختگی بر روی پای خود می شود.
این علایم به دلیل جنس نامرغوب چینی از موارد بازیافتی می باشد که این بلا را بر سر پوست پای این مرد آورده است.
خال های بزرگ گوشتی روی کمر یک کودک ، به مدد جراح بریتانیایی برداشته شد و وی توانست به زندگی عادی خود بازگردد.
- ساکنان روستا، دیدیه و خانواده اش را از محل زندگی خود طرد کردند، آنها خرافاتی بودند و فکر می کردند دیدیه و خانواده اش حامل نیروهای تاریک و شیطانی هستند.
- جراح بریتانیایی می گوید: شرایط دیدیه به شدت بحرانی بود و وی تاکنون بیماری با این وخامت اوضاع ندیده است.
به گزارش آپام ، به نوشته دیلی میل : یک پسربچه که بخاطر خال های گوشتی بزرگ روی کمرش، به وی لقب “پسر لاکپشتی” داده شده، حالا به مدد یک جراح بریتانیایی، به زندگی عادی خود باز می گردد.
دیدیه مونتالوو، پسربچه شش ساله اهل کلمبیا، با وجود یک خال گوشتی مادرزادی بر روی کمرش، از بیماری نادری به نام Melanocytic Nevus رنج می برد.
احتمال رشد بدخیم این خال، روز به روز بیشتر می شد، اما خانم لوز، مادر دیدیه، قادر به تامین پول عمل وی نبود.
خانواده این کودک بخاطر خرافات موهومی ساکنان منطقه، از روستای خود طرد شده بودند، آنها عقیده داشتند وضعیت دیدیه با خورشید گرفتگی اخیر، ارتباط دارد.
آنها می ترسیدند دیدیه با نیروهای شیطانی در تماس باشد، به همین خاطر وی نه به مدرسه رفت و نه غسل تعمید شد.
دیدیه گفت: “من می خواهم بزرگ شوم.”
“اما این خال گوشتی نمی گذارد من رشد کنم.”
اما به لطف جراح پلاستیک، دکتر نیل بالسترود، که با شنیدن وضعیت اسفبار این کودک، وی را رایگان عمل کرد، دیدیه در حال حاضر می تواند مثل یک کودک عادی به زندگی خود ادامه دهد.
آقای بالسترود به بوگوتا، پایتخت کلمبیا عزیمت کرد تا به کمک تیم جراحی، خال مادرزادی را که به دلیل رشد بی رویه اش، انتظار می رفت بدخیم شده باشد، از بدن این کودک جدا سازد.
پزشکان پس از جداسازی این خال گوشتی، باید طی چند مرحله، یک سری عمل پیوند پوست بر روی بیمار انجام می دادند.
آقای بالسترود به گزارشگران Evening Standard گفت: “دیدیه حادترین موردی بود که من تا کنون دیده ام. این خال، تقریبا سه چهارم بدن وی را فرا گرفته بود.
“بدیهی است وی باید چند عمل دردناک دیگر را هم پشت سر بگذارد، اما به عقیده ما ارزشش را دارد. بهتر است مراحل عمل دیدیه را در این عکس ها ببینید تا بدانید چگونه دیدیه به شکل حاضر درآمده است. من واقعا از کاری که برای درمان وی انجام دادم، خوشحال و راضیم.
آقای بالسترود متخصص درمان بیمارانی است که مثل دیدیه از چنین بیماری نادری رنج می برند. علت این بیماری ناشناخته است، اما متخصصان بر این باورند علت آن یک جهش ژنی است که سبب تغییر در رشد سلول های پوستی جنین می شود.
آقای بالسترود، که در طول سال، حدود ۴۰ مورد از این نوع عمل را بر روی بیماران خود در خیابان گریت آرموند، انجام می دهد، اظهار داشت: کار کردن با تیم جراحان بوگوتا برای وی یک تجربه جالب و به یاد ماندنی بوده است.