ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
امام سر ناصر را بوسید ایشان علاقه زیادی به ولایت و رهبری داشتند...بعد از ازدواج ما ،ایشان به تهران رفتند تا با امام
ملاقات کنند . اما در آنجا به او اجازه دیدار را از نزدیک ندادند ولی او
با این وجود دو روز تمام در پشت درب بیت رهبری بدون آب و غذا نشستند تا
اینکه یکی از یاران امام نزد امام رفتند وبه او گفتند که یک بسیجی برای دیدن شما آمده و دو روز است که برای ملاقات خصوصی پافشاری کرده و پشت درب می نشیند . امام دستور داد:که او را نزد امام ببرند . ناصر موفق شد با امام ملاقات خصوصی داشته باشد . امام سر ناصر را بوسید و سخنی زیر گوشش گفت: که شهید آن را به هیچ کس نگفت. ناصر بهترین رزمنده در جبهه معرفی شد و از امام جمعه ی اهواز انگشتری هدیه گرفت .که روی عقیق آن نوشته بود: روح منی خمینی بت شکنی خمینی به نقل از : همسر شهید
سلام
ماشا الله
خداوند شهید بزرگوار ناصر بهداشت را غریق رحمت خویش فرماید
روح همه شهدا شاد باشد
باتشکرازلطف شما