جاسوسی، روی دیگر سکه جنگ دوم جهانی


ماجرای  دوشیزه گان «وان»

این داستان گویاى به دام افتادن زنان  آلمانى براى جاسوسى بیگانه مى‏باشد.
یکى از افسران سرویس اطلاعاتى لهستان به بهره‏گیرى از ویژگی‏هاى ظاهرى خود و استفاده از حربه عشق و دوستى نسبت به زنان توانست سوژه مورد نظر خود یعنى زنى را که منشى ریاست ستاد کل ارتش آلمان بود به استخدام سرویس اطلاعات لهستان درآورد.
شرایط سخت زندگى این زن به اضافه ماجراهاى عشق و عاشقىِ او با سوسنووسکى که مردى جذاب بود در زمینه جاسوس‏شدن او نقش مهمى داشت.
دلبستگى و وابستگى شدید این زن به مأمور اطلاعات از یک طرف و تهدید مأمور اطلاعاتى به ترک او و خروج از کشور زمینه بسیار مناسبى براى مأمور اطلاعاتى فراهم آورد، به طوری که به او فهماندکه تا مادامى که اخبار و اطلاعات مورد نیاز کشورش را بتواند تأمین کند، مجبور به ترک فرالین نخواهد بود.
بهره‏گیرى افسر اطلاعاتى مذکور از روابط گسترده با زنان و ایجاد رقابت و حسادت بین زنان مزبور ، نقش برجسته‏اى در موفقیت او در خصوص جمع‏آورى اخبار و اطلاعات از مراکز سیاسى ـ نظامى و اقتصادى که این زن‏ها عمدتا در آن مراکز مشغول به کار بوده‏اند، به همراه داشت.
توجه به این نکته ضروری است که آن‏چه در شناسایى این زن جاسوسه نقش مهم داشت، کنترل رفت و آمد و حساس‏بودن نگهبان مستقر در محل کار، دقت اطرافیان در نحوه پوشش و وضعیت ظاهرى منشى و نهایتا طرح کنترل دائم منشى مذکور بود. ذکر این نکته نیز ضرورى است که غرایز جنسى یکى از عوامل بسیار مهمى است که همواره مورد استفاده سرویس‏هاى اطلاعاتى قرارگرفته و مى‏گیرد.
* * *
درست قبل از شروع جنگ جهانى دوم یکى از معروف‏ترین وقایع جاسوسى در حال انجام بود. این واقعه مربوط به سرهنگ دوم سوسنووسکى بود. در یک روز مه آلود پس از ورود کلیه کارمندان بخش عملیات به وزارت جنگ آلمان واقع در بندر لستراس اتفاقى رخ داد که باعث جلب توجه ضد جاسوسى آلمان به این واقعه گردید.
اتفاق کوچکى بود:
آن روز منشى اصلى یکى از افسران ستاد کل (سرهنگ بخش عملیات) تأخیر کرده بود. ولى این اتفاق کوچک توجه دربان وزارتخانه را به خود جلب کرد. همیشه در گذشته این منشى براى کار به موقع حاضر مى‏شد و لباس‏هاى ارزان‏قیمت به تن مى‏کرد. در حالى که آن روز این وضع به کلى تغییر کرده‏بود.
در نتیجه تغییرات تازه، دربان به فکر فرو رفت.
چند روز بعد او هنگام بازرسىِ شبانه خود متوجه شد که چراغ یکى از اتاق‏ها روشن است. دربان وارد اتاق شد و فرالین وان .ن را مشغول ماشین کردن اوراقى دید. فرالین در اثر ورود دربان کمى آشفته شده‏بود ولى با سرعت وضع طبیعى خود را بازیافته و از کار زیاد خود گله کرد.
دربان متوجه کفش‏هاى خوش‏دوخت، پالتوى پوست، دربِ باز گاو صندوق و حالت وحشت‏زده فرالین وان .ن شد.
روز بعد او نزد سرهنگ بخش عملیات رفته و اتفاقات شب گذشته را گزارش کرد. سرهنگ در ابتدا کمى ناراحت شد، سپس محتوى گاوصندوق خود را به یاد آورد. این اسناد عبارت بود از طرح‏هاى اقدامات علیه چک و اسلواکى و لهستان، آمارى از وضع و قدرت فعلى بعضى از سلاح‏هاى ورماخت، تشریح سلاح‏هاى تازه و طرح‏هاى آنان «رقم تولید و غیره».
در طى روزهاى بعد سرهنگ منشى خود را با دقت بیش‏ترى تحت نظر داشت. سه روز متفاوت او دیر وقت به اداره خود بازگشته، محتوى گاوصندوق را بازرسى کرد. شب چهارم متوجه شد که ده صفحه آخر یک گزارش مهم مفقود شده است. او مشغول مطالعه این طرح بود و فرالین وان .ن ماشین کردن بعضى از تغییرات آن را به عهده داشت. ولى با وجود این او اجازه نداشت مدارک را خارج از گاو صندوق نگاهدارى کند.
با وجود این‏که روز بعد سند در گاو صندوق قرار داشت  ولى سرهنگ آماده قبول معناى واقعى کشف خود بود. او وقایع را به واحد ضد جاسوسی گزارش کرد و بالاخره تصمیم گرفته شد که منشى را تحت مراقبت دائم قرار دهند.
تا آخر آن هفته چهارده تن از دوستان فرالین وان .ن تحت مراقبت مداوم قرار گرفتند و بدون این‏که خودِ آنان متوجه شده باشند تحت مراقبت قرار داشتند. بزودى مدارک کافى به دست مأمورین آلمانى که در این عملیات فعالیت مى‏کردند افتاد و دست‏گیرى آنان به آسانى امکان‏پذیر بود ولى هدف اصلى آنان سرهنگ دوم سوسنووسکى بود. براى دست‏گیرى یک وطن‏پرست لهستانى لازم بود که او را در حین عمل دستگیر نمایند.
در نتیجه مراقبت کشف گردید که سوسنووسکى با سازمان مخفى فرانسه در تماس است. یک مأمور پنهانى با سوسنووسکى تماس گرفته و خود را مأمور (سرویس اطلاعات فرانسه) معرفى کرد. سوسنووسکى شکى نبرده، لذا آمادگى خود را براى فروختن مدارک سرى نظامى آلمان ابراز داشت.
به این ترتیب روز بعد او در ازاى مبلغ قابل توجهى در یکى از اتاق‏هاى انتظار درجه یک یکى از راه‏آهن هاى برلن، مدارک را تسلیم فرستاده ضد جاسوسى آلمان کرد. در عرض دو سه ثانیه سوسنووسکى و مأمور هر دو دستگیر شدند. البته توقیف مأمور نیز لازم بود، چون براى اعتراف مظنون نیازمند به اعتراف تطمیع‏کننده بود.
در عرض ده‏دقیقه بعد سایر اعضاى شبکه در قسمت‏هاى مختلف برلن دستگیر شدند.
بازجویى‏ها و آزمایش‏هاى متعددى به طور مداوم در چند شب و روز صورت گرفت و پس از طى مدت زیادى تمام داستان فاش گردید.
سوسنووسکى مرد فوق‏العاده خوش‏قیافه‏اى بود، با قد بلند، اندام متناسب و رفتار خوشایند. او پس از این‏که درجه افسرى را در ارتش لهستان به دست آورد، وارد سرویس اطلاعات نظامى شد. سپس براى به دست آوردن اطلاعات در باره سلاح‏هاى آلمانى، بخصوص به منظور به دست آوردن طرح‏هاى اصلى از ستاد کل ارتش آلمان به آن‏جا فرستاده شده‏بود.
 او هنگام اقامت در برلن وارد مجامع دیپلماتیک و اشرافى آلمان شد. او نفوذ زیادى بر روى زن‏ها داشت و مى‏کوشید تا آن‏جا که ممکن است ماجراهاى عشقىِ خود را توسعه دهد. البته همیشه با این فکر که اخبارى سرى به دست آورد.
او بالاخره وسیله‏اى را که دنبال آن مى‏گشت پیدا کرد. این وسیله فردى نبود جز فرالین وان.ن که در  O.K.Hریاست ستادکل ارتش آلمان منشى بود. او عضو فامیل اشرافى پروسى بود که اکنون به روز فلاکت‏بارى افتاده بود. پدرش در گذشته یکى از افسران عالى‏رتبه ارتش امپراطورى آلمان بود. او به اتفاق مادرش تحت شرایط سختى زندگى مى‏کردند. مدت کمى پس از آشنایى با سوسنووسکى ماجراى عشقى بین آن‏ها برقرار شد. این ماجرا از نظر او بسیار جدى بود.
کمى بعد سوسنووسکى با یکى از دوستان و همکاران فرالین وان.ن آشنا شد. این سه نفر اوقات زیادى را با یک‏دیگر مى‏گذراندند. سوسنووسکى آن‏ها را به رستوران، بار و باشگاه‏هاى شبانه مى‏برد و پذیرایى فوق‏العاده‏اى از آن‏ها مى‏کرد. به آن‏ها هدایاى گران‏قیمت مى‏داد و طبق سیستم معینى بتدریج آنان را به زندگى اشرافى عادت مى‏داد. او به زودى بدون اطلاع فرالین وان .ن روابط عاشقانه با فرالین وان .ب برقرار کرد.
فرالین وان .ب او را به فامیل خود معرفى کرد. سوسنووسکى با مادر او با مهارت رفتار مى‏کرد و دیرى نگذشت که زندگى آنان به وضع گذشته بازگشت. قروض آنان پرداخت شد و آن‏ها توانستند حداقل زندگى متناسب با وضع طبقاتى خود ترتیب دهند.
پیرزن امیدوار بود که روزى این افسر خوش قیافه و پولدار را به عنوان داماد خود بپذیرد و به این دلیل با وجود قوانین اخلاقىِ خشکِ متعلق به طبقه خود هنگامى که سوسنووسکى شب را در منزل آنان مى‏گذراند، مخالفتى نمى‏کرد. هرچه روابط او و دخترش محکم‏تر مى‏شد پیرزن راجع به آینده خوش‏بین‏تر مى‏گردید.
در طول این مدت بتدریج حسادت بین دو زن جوان ایجاد شده بود. این ممکن بود خطرناک باشد ولى سوسنووسکى با چنان مهارتى اوضاع را اداره مى‏کرد که بالاخره هر دوى آنان با سهمى که از عشق او داشتند راضى بودند. در نتیجه این حسادت، احتیاج آنان به او شدیدتر مى‏شد.
سوسنووسکى منتظر لحظه مناسب بود و لحظه‏اى فرا رسید که هویت خود را بر آنان آشکار ساخت. او به آن‏ها گفت که مأمور مخفى لهستانى است. نامبرده مشکلات خود را شرح داد و با نشان دادن نامه‏هاى رؤساى خود در ورشو اظهار داشت که آن‏ها از او ناراضى هستند و در صورتى که فعالیت‏هاى جدیدى را آغاز نکند به ورشو احضار خواهد شد تا به خدمت ارتش بازگردد. این دو زن نمى‏توانستند دورى او را تحمل کنند و سوسنووسکى با استفاده از این موضوع به هریک از آن‏ها به طور جداگانه اظهار داشت که اگر بتواند مأموریت خود را با موفقیت انجام دهد او را به همسرى اختیار خواهد کرد و با پاداشى که از دستگاه براى این مأموریت تعیین کرده خواهند توانست به راحتى در اروپا زندگى کنند.
هر دو دختر هم‏کارى با او را قبول کردند. فرالین وان.ن نیز در مرکز ستاد کل کار مى‏کرد. گرچه شغل او اهمیت و حساسیت کار فرالین وان.ب را نداشت.
سوسنووسکى به هنگام ارتباطات شبانه خود دستورات لازمه را به آنان مى‏داد. آن‏ها شبانه مدارکى به منزل مى‏آوردند تا سوسنووسکى از آن‏ها عکس‏بردارى کند. دیرى نگذشت که منزل فرالین وان .ن محل ملاقات چند تن از زیباترین زنان جامعه برلن شد. این‏ها در زمینه‏هاى سیاسى ـ نظامى و اقتصادى نفوذ داشتند. سوسنووسکى روابط خود را در میان این زنان توسعه مى‏داد.
در ابتدا مدارک او در ورشو جلب توجه فراوان کرد. ولى بتدریج هر چه اخبار فرستاده‏شده اهمیت بیش‏ترى مى‏یافت شک آنان نسبت به او بیش‏تر مى‏شد. اهمیت اخبار رسیده موجب شد که آنان تصور کنند این اخبار توسط خودِ سرویس مخفى آلمان در اختیار او گذارده شده ‏است. هنگامى که او دو صندوق مملو از اسناد فوق‏العاده با اهمیت با خود به ورشو آورد، رؤساى او به اعتبار این اسناد شک کرده و از پذیرفتن آن‏ها خوددارى کردند ولى به سوسنووسکى اجازه داده شد که این اسناد را به سایر سرویس‏هاى اطلاعاتى بفروشد.
سرویس اطلاعاتى فرانسه Deuxieme  Bureau که اهمیت آن‏ها را دریافته بود مقدارى از آن را خرید. اطلاعات بریتانیا نیز در این خرید شرکت کرد. مبالغ هنگفتى براى اطلاعات بعدى به سوسنووسکى پیشنهاد شد و تنها پس از دست‏گیرى او بود که ورشو متوجه اشتباه خود گردید. ولى دیگر دیر شده‏بود.
پس از دست‏گیرى شبکه جاسوسى، دادگاهى ترتیب داده شد. فرالین وان .ب و فرالین وان .ن محکوم به مرگ شدند. آخرین فرجام آنان توسط هیتلر رد شد. این دو در حالى که هنوز به سوسنووسکى وفادار بودند جان سپردند.
یکى دیگر از خانم‏هایى که با سوسنووسکى روابطى داشت به طریق کاملاً متفاوتى عکس‏العمل نشان داد. او صاحب یک مغازه لباس‏فروشىِ کوچک در نقطه غربى برلن بود. چون نقش او در این واقعه خیلى ناچیز بود، ضد جاسوسى آلمان به دادگاه پیشنهاد کرد که تعقیب او را متوقف کنند. زیرا فکر مى‏کردند که شاید بتوانند از او استفاده کنند. البته براى این خانم شرح داده شد که در صورتى که با آنان هم‏کارى کامل نکند تعقیب او را از سر خواهند گرفت. ولى حتى این احتیاط نیز بى مورد بود. زیرا هنگامى که او حقایق را درباره سوسنووسکى و همدستان او شنید، چنان عصبانى شد که تصمیم گرفت از سرویس مخفى لهستانى انتقام بگیرد.
بنا به دستور ضدجاسوسی او به فعالیت خود براى لهستانى‏ها ادامه داد و آن‏ها پس از تحقیقات لازمه او را دوباره براى خدمت در سرویس‏شان پذیرفتند. او بتدریج یکى از پرارزش‏ترین و قابل‏اعتمادترین همدستان آلمان شد به‏طوری‏که با کمک او ده تن از مأمورین لهستانى را به دام انداختند.
آلمان‏ها پس از مدتی سوسنووسکى را در مقابل آزادى چند تن از افرادشان که توسط لهستانى‏ها دستگیر شده بودند به آن‏ها بازگرداندند.
درنتیجه این وقایع ستاد کل ارتش آلمان مجبور شد کلیه طرح‏هاى خود را تغییر دهد. البته مدت زیادى طول کشید تا آلمان‏ها توانستند این عقب‏افتادگى را جبران کنند.

شناسایی و ضربه به دو تیم تروریستی ورود سلاح به کشور

بسم الله الرحمن الرحیم
به استحضار ملت شریف ایران می رساند که در آستانه ی برگزاری انتخابات سرنوشت ساز آتی، دشمنان ملت به تشدید فعالیت های مخرّب و تمهید مقدمات برای فتنه انگیزی های گوناگون اقدام کرده اند. از آنجا که این وزارت خانه از مدتها پیش مقاصد دشمن را پیش بینی و تحرکات عوامل آنها را رصد می نموده و  آمادگی های لازم برای مقابله را ایجاد کرده بود، لذا در مقطع اخیر موفق به شناسایی و خنثی سازی شماری از توطئه ها و سناریوهای دشمن شده است که شرح هر یک از آنها را پس از رفع محذورهای امنیتی، اطلاع رسانی خواهد نمود.http://www.vaja.ir/Public/Picture/ShowPicture.aspx?ID=803e4b62-dffc-4a1c-8fa6-33afa46bda35
از جمله آخرین توطئه های کشف شده، مربوط به ورود تعداد فراوانی سلاح سبک به کشور می باشد. ردگیری های اطلاعاتی و امنیتی بعمل آمده، منجر به شناسایی و ضربه به دو تیم تروریستی عامل ورود «سلاح سبک» از مرزهای غربی و شرقی کشور شده است. این تیم ها در حال انتقال تعداد معتنابهی «کلت کمری» و «نارنجک جنگی» به مرکز کشور بودند که با اقدامات هوشمندانه، به موقع و فداکارانه ی سربازان گمنام امام زمان (عج) در استانهای کرمانشاه و سیستان و بلوچستان، کلیه سلاح ها کشف و تروریست ها بازداشت و تحویل مرجع قضایی شدند. 
روابط عمومی وزارت اطلاعات

پیام تسلیت به خانواده محترم ترابی

دیروز باخبرشدیم برادرعزیز مرحوم حسین ترابی به رحمت خدا رفته اند ایشان بازنشسته راه اهن چمسنگر بودند ضمن ابراز همدردی باخانواده ایشان ازطرف مدیریت وبلاگ چمسنگر مارا درغم خود شریک بدانید روحش شاد ویادش گرامی

حمایت‌ دانشگاهیان ایران‌ اسلامی‌ از‌جلیلی

به گزارش جهان، متن بیانیه به این شرح است:بسم الله الرحمن الرحیمإِنَّ اللّهَ یَأْمُرُکُمْ أَن تُؤدُّواْ الأَمَانَاتِ إِلَى أَهْلِهَا وَإِذَا حَکَمْتُم بَیْنَ النَّاسِ أَن تَحْکُمُواْ بِالْعَدْلِ إِنَّ اللّهَ نِعِمَّا یَعِظُکُم بِهِ إِنَّ اللّهَ کَانَ سَمِیعًا بَصِیرًا (آیه ۵۸ سوره نساء)بیانیه شماره ۱ کانون دانشگاهیان ایران اسلامی در حمایت از نامزدی برادر ارجمند جناب آقای دکتر سعید جلیلیملت بزرگ ایران، دانشگاهیان، نخبگان و دانشجویان عزیز و فرهیختهسلام علیکم؛با تبریک ایام مبارک و مسعود مولای متقیان امیر مومنان؛ حضرت علی (ع) و سالروز آزادی خرمشهر .کانون دانشگاهیان ایران اسلامی بعنوان بزرگترین تشکل استادی و دانشگاهی ولایت‌مدارکشور، که در طول عمر با برکت خود و با نگاه ایجابی و اثربخش و با شعار " دانشگاه در خدمت ایران اسلامی" حضور تاثیرگذار خود را در تحولات سیاسی، علمی و فناوری، اجتماعی و فرهنگی با بهره‌گیری از توان دانشگاهیان بویژه در انتخابات ریاست جمهوری و مجلس شورای اسلامی ایجاد و تداوم بخشیده و نشان داده است که نخبگان دانشگاهی همواره آمادگی دارند در چهارچوب نظام مقدس جمهوری اسلامی و رهنمودهای ولی فقیه برای تحقق آرمان‌های اسلامی و مردم عزیز ایران، داشته‌ها و یافته‌های خود را مخلصانه تقدیم نموده و در این راه از هیچ کوششی فروگذار ننمایند. در این راستا، کانون دانشگاهیان، یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری را انتخاباتی سرنوشت ساز، خطیر و بسیار مهم و مصداق حماسه سیاسی تلقی کرده و ضمن دعوت از همه اقشار به حضور پرشور و با شکوه پای صندوق های رای در روز ۲۴ خرداد، اعلام می‌دارد که همه اعضای کانون دانشگاهیان در سراسر کشور در این انتخابات شرکت فعال و تاثیرگذار داشته و دیگران را نیز به شرکت در انتخابات تشویق و ترغیب خواهند نمود.کانون دانشگاهیان ایران اسلامی بر این باور است یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری استمرار و تکامل فصل دیگری از تجلی نظریه مردم سالاری دینی و عملی شدن آن در نظام مقدس جمهوری اسلامی است. مردم سالاری دینی مبتنی بر آموزه‌های اسلامی در برخورد با دموکراسی غرب، مدلی را به نمایش می گذارد که دولت با اتکاء به آرای سرنوشت‌ساز ملت، پیشرفت، معنویت، عدالت، و مقاومت را برای پیشبرد اهداف انقلاب اسلامی به کار برد. بی‌تردید انتخابات ریاست جمهوری که از عالی‌ترین سنجه‌های مشارکت فعال سیاسی به شمار می‌رود، می‌تواند با حضور حماسی و آگاهانه مردم و انتخاب نزدیک‌ترین فرد به گفتمان اصیل انقلاب اسلامی، برهه دیگری از رشد و تعالی نظام اسلامی برای دستیابی به اهدافش باشد.در این برهه زمانی، کانون برای انتخاب و معرفی نامزد اصلح به ملت ایران در بررسی‌های خود در خصوص نامزدهای انتخاباتی احراز صلاحیت شده مطابق با مطالبات ملت شریف ایران، محورهای ذیل را به عنوان معیار اصلی انتخاب نامزد اصلح مورد توجه قرار داده است:۱. رویکرد کانون در یازدهمین انتخابات ریاست جمهوری، حرکت در ذیل گفتمان انقلاب اسلامی، و اجرایی کردن رهنمودهای مقام معظم رهبری است، چرا که تداوم این گفتمان، ضامن حفظ منافع کشور و نظام اسلامی از آسیب‌های احتمالی و صیانت از عزت و اقتدار جمهوری اسلامی در عرصه بین‌المللی و ارتقاء بیش از پیش وجهه ایران اسلامی در پرتو حمایت از جبهه مقاومت و مقابله با نظام سلطه‌گر غرب خواهد بود. از این رو، ضروری است که "مقاومت فعال" در مقابل بیگانگان و زیاده‌خواهان عالم و نظام سلطه استمرار یابد؛ چرا که فقط و فقط این مقاومت می‌تواند هجوم ددمنشانه نظام سلطه را به نفع مستضعفان و کشورمان را صادر نموده و نظام استکبار جهانی را وادار نماید که رویکردهای استکباری خود را در جهان خاتمه داده و حقوق ملت‌ها و ایران اسلامی را به رسمت شناخته و محترم شمارد.۲. باید پیشرفت ارزش‌مدار، عدالت‌محور و تعالی‌گرایانه در ایران اسلامی در تمامی ابعاد و حوزه¬ها با قوت هرچه تمام و فراتر از گفتمان‌های صرفا مادی و به بن بست رسیده غربی و شرقی ادامه یابد، چرا که فرهنگ و روح معنوی و اسلامی حاکم بر جامعه اسلامی تنها با این نوع از پیشرفت تناسب داشته و همین هماهنگی درونی و بیرونی ضامن موفقیت این گونه پیشرفت در همه عرصه‌هاست.۳. ویژگی‌های ساده‌زیستی، عدالت‌محوری، مردم‌داری، عقلانیت، دیانت و همه صفات و خصایل اخلاقی و اسلامی باید هم‌چنان به عنوان شاخص‌ها و خصوصیات "یک رئیس جمهور مطلوب" محترم شمرده شود؛ چرا که تنها و تنها شخصیتی با این ویژگی‌ها و رویکردهاست که می‌تواند بدور از اغراض فردی، گروهی و باندی، به فکر منافع اسلامی، پیشرفت کشور، استحکام نظام و ساختن ایرانی آباد و جامعه‌ای نمونه و اسوه اسلامی بیندیشد و تلاش و توان خود و مجموعه دولت را صرف تحقق آنها نماید.با در نظر گرفتن معیارهای مطرح شده از سوی امام خمینی(ره) و رهبر فرزانه انقلاب و نیز با عنایت به موارد یاد شده، کانون دانشگاهیان ایران اسلامی با بررسی‌های دقیق، همه جانبه و در راستای خلق حماسه سیاسی و به تبع آن اقتصادی، ضمن احترام به نامزدهای مورد تایید شورای محترم نگهبان بویژه آقایان دکتر حداد عادل و دکتر ولایتی، جناب آقای دکتر سعید جلیلی را بعنوان نامزد نهایی خود برگزیده و به ملت بزرگ و شرافتمند ایران اسلامی معرفی می‌نماید. اشراف به همه مسایل اساسی کشور در تمامی حوزه‌های اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی به دلیل مسئولیت خطیر در شورای عالی امنیت ملی، شناخت عمیق از شرایط پیچیده بین‌المللی و رفتارهای متکبرانه استکبار جهانی، اقتدار و صلابت ایشان در دفاع از حقوق، منافع ملی و حفظ عزت ایران اسلامی در خارج از مرزها، عملکرد فعال در برابر حرکت‌های خبیثانه دشمن، برخورداری از روحیه بهره‌گیری از ظرفیت‌های گوناگون کشور در جهت مدیریت کارآمد و اثربخش، اعتقاد به پیشرفت توام با عدالت، ساده زیستی و خلوص نیت، نشاط و استقامت و صلابت، نخبه و دانشگاهی بودن، آرمان‌گرایی و در راس همه آن‌ها، پیروی کامل و التزام عملی به آموزه‌های اسلامی بویژه ولایت مطلقه فقیه و تلاش در پاسداری از حفظ دستاوردهای انقلاب اسلامی و خون شهیدان، از ایشان واجد ویژگی‌هایی ساخته است که می‌تواند کشور را در مسیر مطلوب برای دست‌یابی هرچه افزون‌تر به تعالی، پیشرفت و عدالت قرار دهد.کانون دانشگاهیان ایران اسلامی، امیدوار است یکایک کسانی که حق رای دارند، در روز ۲۴ خرداد ماه جاری پای صندوق‌های رای حاضر شده و جناب آقای دکتر سعید جلیلی را بعنوان رئیس جمهور اصلح خود برگزینند تا مسیر پیشرفت و عدالت در دهه چهارم انقلاب اسلامی همراه با مقاومت فعال در برابر استکبار جهانی شتابان به سوی اهداف متعالی و آرمان‌های والای انقلاب اسلامی حرکت نماید. انتخاب ایشان خواهد توانست جوان‌گرایی، نشاط، امید و همبستگی را در جامعه ما تداوم بخشیده و منافع عموم و مطالبات بحق مردم را محقق و زیاده‌خواهان و ویژه‌خواران را در مقابله با نظام اسلامی مایوس نماید.با آرزوی سربلندی ایران اسلامیکانون دانشگاهیان ایران اسلامی

پیداشدن بند انگشت در بسته همبرگر در قم

 این شهروند اظهار کرد: پنجشنبه شب با مراجعه به فروشگاه عرضه مواد غذایی، چند بسته همبرگر خریداری کرده و تحویل همسرم دادم.


همسرم مشغول برش کردن همبرگر بود که ناگهان با بند انگشت یک انسان مواجه شد.

 

وی از ذکر نامش خودداری کرد ادامه داد: همسرم ابتدا تصور می‌کرد این قطعه شاید تکه گوشت خرد نشده باشد، اما وقتی برجستگی همبرگر را با چاقو برگرداند، بند انگشت انسان را مشاهده کرد.


 

این شهروند با اشاره به نامساعد بودن وضعیت روحی همسرش اظهار کرد: دیدن چنین وضعیتی برای همسرم بسیار دردناک و وحشتناک بوده، به گونه‌ای که وضعیت وی را آشفته کرده است.

 

آن گونه که از اطلاعات بسته همبرگر پیداست، کارخانه تولیدکننده این همبرگرها در قم فعالیت می‌کند.


 

این شهروند قمی در تماس با خبرگزاری مهر و مرکز بهداشت قم خواستار پیگیری این موضوع شد.

 

وضعیت نظارت بر تولید مواد غذایی همواره یکی از دغدغه‌های جدی شهروندان قمی بوده است و تاکنون چندین مورد حشرات و حتی موش در مواد غذایی مشاهده شده است.


اما در مورد اخیر که بند انگشت انسان در همبرگر مشاهده شده، به نظر می‌رسد ورود مراجع قضایی و انتظامی به این پرونده در کنار بررسی بهداشتی وضعیت کارخانه تولید کننده همبرگر ضروری است.






نام‌نویسی اعزام نیروی داوطلب به سوریه

نام‌نویسی اعزام نیروی داوطلب به سوریه

یک پایگاه خبری اعلام کرد: 
نام‌نویسی اعزام نیروی داوطلب به سوریه 
مقدمات گردهمایی سراسری، با حضور همه فدائیان حضرت زینب سلام الله علیها در حال انجام است که تفصیل برنامه های آن متعاقباً اعلام خواهد شد.

به گزارش شبکه اطلاع رسانی دانا، یک پایگاه اینترنتی، نام‌نویسی از داوطلبان اعزام به سوریه برای مقابله با گروه‌های تکفیری را آغاز کرد.

متن کامل اطلاعیه نام‌نویسی این پایگاه بدین شرح است:




بسم الله القاصم الجبارین

فَلا تَحْسَبَنَّ اللَّهَ مُخْلِفَ وَعْدِهِ رُسُلَهُ إِنَّ اللَّهَ عَزیزٌ ذُو انتِقامٍ
یَوْمَ تُبَدَّلُ الْأَرْضُ غَیْرَ الْأَرْضِ وَ السَّماواتُ وَ بَرَزُوا لِلَّهِ الْواحِدِ الْقَهَّارِ
وَ تَرَى الْمُجْرِمینَ یَوْمَئِذٍ مُقَرَّنینَ فِی الْأَصْفادِ
سَرابیلُهُمْ مِنْ قَطِرانٍ وَ تَغْشى‏ وُجُوهَهُمُ النَّارُ

و مپندار که خداوند از آنچه ظالمان انجام می دهند، غافل است، همانا آن ها را برای روزی که چشم ها در آن خیره می شوند، تأخیر انداخته است.
روزی که زمین به زمینی دیگر و آسمان ها نیز مبدل می‌شوند و همه در برابر خدای یگانه مقتدر حاضر می گردند.
سوره شریفه رعد، آیات 47-48

توهین به حرم مطهر "حجربن عدی الکندی" صحابی حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و یار وفادار امیرالمومنین علی علیه السلام، توسط عده ای از حرامیان پَست که به حق، از نوادگان یزید و معاویه و اسلاف مؤسسین ظلم به خاندان اهل بیت علیهم السلام هستند، موجب جریحه دار شدن قلوب مؤمنین و مسلمانان سراسر جهان گردید.

این عمل ننگین، طبق فتوای همه علمای اسلام محکوم است و بنابر تأکید مراجع معظم تقلید و علمای اهل سنت، عاملین این جنایت بزرگ، باید هرچه سریعتر در محضر امت واحده اسلامی مجازات گردند.

مسلمانان غیور و فدائیان اهل بیت علیهم السلام، قطعاً در برابر این عمل ننگین ، سکوت نخواهند کرد و عاملین این جنایت را که با حمایت مستقیم آمریکا و رژیم صهیونیستی دست به چنین عمل شنیعی زده اند ،به سزای خود خواهند رساند و البته آتش غضب الاهی نیز بر وجود ننگین آنان احاطه دارد و دیر یا زود در قعر جهنم به اسلاف جنایتکار خویش ملحق خواهند شد. إن وعدالله حق!

لذا پایگاه خبری "ولی امر" از همه عزیزانی که داوطلب اعزام به سوریه، جهت پاسداری و محافظت از حریم حضرت زینب و حضرت رقیهسلام الله علیهما هستند، تحت عنوان گردان‌های ابالفضل العباسعلیه‌السلام ثبت نام به عمل می‌آورد.

ثبت نام برای عموم عاشقان اهل بیت علیهم‌السلام آزاد است. لازم به ذکر است در صورت مهیا شدن شرایط اعزام، زمان و نحوه ی اعزام به همه عزیزانی که ثبت نام کرده اند اطلاع‌رسانی خواهد شد.

در همین رابطه مقدمات گردهمایی سراسری، با حضور همه فدائیان حضرت زینب سلام الله علیها در حال انجام است که تفصیل برنامه های آن متعاقباً اعلام خواهد شد.

البته لازم به ذکر است ما دست اندرکاران این مجموعه و همه ثبت‌نام‌کنندگان با درک کامل از حساسیت و شرایط منطقه، و شیطنت های دشمنان اصلی اسلام، برای شعله‌ور کردن اختلافات مذهبی، فقط گوش به فرمان ولی امر مسلیمن جهان، حضرت امام خامنه ای مدظله العالی هستیم، تا هر زمان شرایط اعزام به سوریه فراهم گردد و معظم‌له دستور حضور در منطقه را صادر فرمایند، سریعاٌ با آمادگی کامل و در یک سازماندهی منسجم اعزام شویم و حریم مطهر عقیله بنی‌هاشمعلیها السلام را از لوث وجود اسلاف یزیدی و اموی پاک گردانیم.
وَ سَیَعلمُ الّذین ظَلموُا اَیَّ منقلبٍ یَنقلِبُون

شماره تماس: 2617201 0251
سامانه پیامک: 3000282860
نشانی ثبت‌نام

چگونه هاشمی نیم‌ساعته به فاطمی رسید؟

به گزارش « برازجان نیوز »، افکارنیوز با ذکر این مقدمه نوشت: "بعد از آن تلفن حاج آقا گفتند «بسم‌الله؛ برویم» ما باور نمی‌کردیم. من نمی‌دانم چه کسی تلفن کرد اما حتما دغدغه‌هایشان برطرف شد که ساعت۱۷:۳۰ و نیم‌ساعت مانده به پایان زمان ثبت‌نام راهی وزارت کشور شدند."

اینها بخشی از روایت تصمیم سرنوشت‌ساز هاشمی برای ثبت نام در انتخابات ریاست جمهوری است؛ روایتی که از سوی اعضای خانواده و اطرافیان هاشمی در این چند روز مکرر نقل شده است. حکایتی که اصرار دارد ثابت کند هاشمی در لحظه آخر تصمیم به ورود گرفته و در این تصمیم نظر مثبت شخص دیگری هم نقش اساسی داشته است.

جدای از آنکه آیا واقعا هاشمی در لحظه آخر این تصمیم را گرفت و یا از مدتها پیش برایش برنامه‌ریزی کرده بود باید پرسید رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام چگونه در ساعت ۱۷:۳۰ تصمیم گرفت و تقریبا یک ربع قبل از ساعت ۱۸ یعنی پایان زمان ثبت نام وارد وزارت کشور شد!

منزل هاشمی رفسنجانی در خیابان جماران قرار دارد و کسانی که با زندگی در تهران آشنایی دارند به خوبی می‌دانند تقریبا محال است که کسی بتواند ظرف مدت ۲۰ دقیقه در ساعات پرترافیک روز از جماران به خیابان فاطمی برسد.

جالب اینجاست ساعتی که هاشمی تلفن را زمین گذاشته و گفته است "بسم‌الله؛ برویم" زمان اوج ترافیک عصرگاهی در خیابان‌های منتهی به سه‌راه یاسر و جماران است و به هیچ‌وجه نمی‌توان در کمتر از ۴۵ دقیقه از شر این ترافیک خلاص شد.

حال باید دید هاشمی رفسنجانی و هیات همراهش با چه وسیله نقلیه‌ای توانسته‌اند در مدت کمتر از ۲۰ دقیقه خود را از خیابان جماران به خیابان فاطمی برسانند.

عکسی که پس از ۳۱ سال شناسایی شد

به گزارش بی باک به نقل از خبرآنلاین، پس از انتشار 18 عکس قدیمی از رزمندگان نوجوان و جوان جنگ ایران و عراق که سعید صادقی در فاصله سال‌های 1359 تا 1367 گرفته است، در یکی از آن‌ها چهره شهید عباس دهباشی شناسایی شد.

در تصویری جوانی دیده می‌شود که در حال انتقال یکی از مجروحان عملیات رمضان به پشت خط نبرد است. با انتشار این عکس که سعید صادقی آن را در 23 تیر 1361 گرفته است، حجت الاسلام حبیب دهباشی که در زمان عملیات رمضان تنها 6 سال داشته است، در باره عکس منتشر شده توضیح داد: «برادرم روحانی و از شاگردان مرحوم آیت الله مشکینی در قم بود که از ابتدای جنگ تا زمان شهادت بیشتر اوقاتش را در جبهه‌ها گذراند. در توضیحات عکس شما اگر چه او به عنوان امدادگر معرفی شده است، اما در واقع از مسئولان اطلاعات و عملیات لشکر 41 ثارالله به فرماندهی سردار حاج قاسم سلیمانی بود.»

او با تکیه بر گفته های همرزمان و هم سنگران شهید عباس دهباشی ادامه داد: « یکی از ویژگی‌های بارز برادرم آن بوده که هیچ گاه احساس خستگی نمی‌کرده و همیشه برای به دوش گرفتن کارها آمادگی داشته است. در طول جنگ هم زمانی که از شناسایی و طراحی عملیات فارغ می‌شد، به جای استراحت، در انجام کارهای دیگر کمک می‌کرد که این عکس هم نشان دهنده این روحیه اوست.»

حبیب دهباشی با بیان این که از مدت‌ها پیش در جستجوی سعید صادقی بوده است، گفت: «10 سال پیش برای اولین بار این عکس را در یک مجله دیدم و با این که خیلی دنبال عکاسش گشتم تا نسخه اصلی را از او بگیرم، راه به جایی نبردم. تا این که چند روز پیش یکی از دوستان زنگ زد و گفت عکاسی که تصویر برادرم را گرفته، دنبال ما می‌گردد؛ یعنی کسی که ما سال‌ها پی‌اش بودیم و پیدایش نکردیم، خودش ما را جستجو کرد و یافت.»


او درباره فعالیت‌های پیش از انقلاب شهید عباس دهباشی هم توضیح داد: «برادرم سال 55 از زابل به قم مهاجرت و تحصیل علوم دینی را شروع کرد و تا پیروزی انقلاب اسلامی، پل ارتباطی بین این شهر مقدس و زادگاهش بود. او سال 57 هم به دلیل فعالیت‌های اسلامی و انقلابی‌اش، دو ماه را در زندان سپری کرد و بعد از پیروزی نهضت، در دفاع از آرمان‌های امام و مردم همیشه ثابت قدم و فعال بود.»

حجت الاسلام دهباشی با اشاره به شهادت برادرش در عملیات والفجر مقدماتی گفت: «22 فروردین 62، روزی بود که این شهید به آرزویش رسید و در منطقه شرهانی مورد اصابت دشمن بعثی قرار گرفت و به دیدار معبود شتافت و پیکرش در روستای سدکی زابل در منطقه سیستان به خاک سپرده شد.»

توضیحات عزت‌الله انتظامی درباره همراهی با ‌مشایی در وزارت کشور

در نامه‌ای به مردم ایران عنوان شد
توضیحات عزت‌الله انتظامی درباره همراهی با ‌مشایی در وزارت کشور

استاد عزت الله انتظامی در نامه ای تلاش‌هایش برای ثبت بنیاد فرهنگی و هنری و چگونگی حضورش در وزارت کشور هنگام ثبت نام یکی از کاندیداها را شرح داد.

خبرگزاری فارس: توضیحات عزت‌الله انتظامی درباره همراهی با ‌مشایی در وزارت کشور

به گزارش خبرگزاری فارس، آقای بازیگر که مدتی است برای ثبت بنیاد فرهنگی و هنری تلاش می کند و هنوز به نتیجه ای نرسیده است در نامه ای که در اختیار خبرگزاری ها قرار داد از فعالیت هایش برای ثبت این بنیاد و چگونگی حضورش در وزارت کشور در هنگام ثبت نام یکی از کاندیداهای ریاست جمهوری شرح داد.

متن کامل نامه به شرح ذیل است:

پروردگارا کمک کن بتوانم حرف دلم را بزنم...

برای مردم سرزمینم...

من عزت الله انتظامی هستم

شنبه 21 اردیبهشت ماه 1392 ساعت 3 بعدازظهر بود که از دفتر ریاست جمهوری به من اطلاع دادند « آماده باشید ماشین می آید دنبالتان». خوشحال شدم. ماه ها برای ثبت بنیاد دویده بودم. چند روز قبل از مراسمِ اعطا نشانِ درجه یک هنری در بهمن ماه 1391 (که به علت بیماری نتوانستم در مراسم شرکت کنم) ما چند هنرمند منتخب را به دفتر ریاست جمهوری دعوت کردند تا از مزایای مادی و معنوی این نشان با خبرمان کنند. آنجا درخواست بنیاد فرهنگی و هنری را مطرح کردم. چند روز بعد آقای رییس جمهور نامه فوری زدند به وزرا مربوطه فرهنگ و ارشاد و کار... مدتی گذشت... نتیجه ای حاصل نشد. ناچار فکر کردم دست به دامن آقای مهندس مشایی شوم. هفته ی قبل به ایشان پیغام داده بودم که واجب العرضم و برای مذاکرات باید خدمت برسم. فورا لباس پوشیدم. چیزی نگذشته بود که خبر دادند ماشین آمده. با سرعت رفتم پایین. شخصی که در مسیر مرتب با بی سیم صحبت می کرد به کسی که آن طرف خط بود گفت "بله ایشان آمدند." حرکت کردیم. راننده چراغِ گردانِ قرمز رنگ را بالای ماشین قرار داد، با سرعت خیابان ها را طی می کرد و شخص بی سیم به دست هم مرتب خبر می داد که ما کجا هستیم و کی می رسیم. من جلوی ماشین پهلوی راننده نشسته بودم. مردم با حیرت نگاهم می کردند که مرا با این ماشین و با این سرعت کجا می برند! نزدیک کاخ ریاست جمهوری با بی سیم شماره، رنگِ ماشین و اسم سرنشینان را گفتند تا برای ورود هماهنگ شود. دستور دادند از درب خیابان ولی عصر داخل شویم. به جلوی ساختمان رسیدیم. محوطه پر از مردهای پیر و جوان و پلیس بود. مرا پیاده و بلافاصله سوار ماشین دیگری کردند. مدارک و اسناد موزه قیطریه و بنیاد را با خودم برده بودم، حتی برای آقای بی سیم به دست هم مطالب خودم را تعریف کردم. خیلی با محبت گفت "چیزی نیست. انشاالله همین امروز تمام میشود.ناگهان آقای مشایی سمت ماشین ما آمد شیشه ماشین را پایین کشیدم و گفتم مختصر عرضی دارم که به کمک شما احتیاج است. گفت با ما بیایید همین امروز انجام می دهم. آقای مشایی سوار ماشینِ بزرگِ سفید رنگی شد و ما بلافاصله پشت سر او حرکت کردیم. بالاخره بنیاد داشت ثبت می شد... دوندگی هایم به نتیجه میرسید و نگرانی هایم رفع میشد... «بنیاد فرهنگی و هنری عزت الله انتظامی»... ناگهان دیدم میدان فاطمی هستم... گلدسته های مسجد نور... ماشین با سرعت جلوی یک درب آهنین ایستاد. تازه فهمیدم اینجا وزارت کشور است! همه جا پراز پلیس بود. ماشین آقای مشایی جلوتر رفت. به محوطه که رسیدیم من را از راهروهای طولانی بردند... به جایی رسیدیم که مملو از جمعیت بود. آقای رییس جمهورو مشایی و عده ای دیگر، همه آنجا بودند. مرد جوانی آمد و مرا همراه خودش باز به راهروهای تودرتو دیگری برد. واقعا خسته شده بودم... مجبور بودم با عصا پا به پای او راه بروم. به سالن بزرگی رسیدیم. آنجا یک صندلی سه نفره فلزی آبی رنگ دیدم خودم را به آن رساندم و روی صندلیِ وسط نشستم. مردِ جوانِ همراهم گفت باید برویم جلوتر. گفتم نمی توانم از اینجا تکان بخورم. بهرحال او رفت و مرا تنها گذاشت. نمی دانستم آنجا چه خبر است فقط پر از سروصدا و آدم های جورواجور بود... کمی گذشت... درب سالن ناگهان باز شد و جمعیت حمله کرد داخل. صندلی ای که من روی آن نشسته بودم یک وری شد و به زمین افتادم. فقط سعی می کردم به زحمت پاهای جراحی شده ام را حفظ کنم که لگد نخورند و زیر دست و پا له نشوم. با داد و فریاد من بالاخره دو سه نفر به دادم رسیدند. صندلی را درست کردند و من را روی آن نشاندند. جمعیت به داخل سالن هجوم برد. حیران مانده بودم چه کار کنم؟ ناگهان دیدم آقای مشایی و آقای رییس جمهور و چند نفر دیگر که همراه آنها بودند از روبرو به طرف من می آیند. آقای مشایی طرف چپ من و آقای رییس جمهور طرف راست من نشستند. ناگهان اطرافمان پر شد از دوربین های عکاسی. آقای مشایی گفت «چی شده؟ یه خرده شاد باشین! » من حرفی نداشتم که بزنم. عکاس ها تند و تند عکس می گرفتند. عکسشان را که گرفتند محل را ترک کردند و من بازهمان جا بهت زده وسط آن صندلی سه نفره تنها ماندم. مرد جوان که آمد مرا ببرد خانه گفتم چه شد؟ گفت «امروز که دیگه نمیشه بعدا انشاالله اوراق و براتون میاریم»...

 

مردم سرزمینم!

من برای شما همیشه همان عزتم، همانی که از سیزده سالگی در تماشاخانه های لاله زار با تشویق های شما بزرگ شده ام... همانی که همراه شما با درد های ایران بسیار گریسته ام و با شادی هایش لبخند ها زده ام... برای شما من همیشه همان عزتم... بچه ای از سنگلج...

بنیاد فرهنگی و هنری یادگاری است از من برای جوانان و مردم سرزمینم... آرزومندم این میراث ماندگار را همراه شما بنا کنم...

عزت الله انتظامی

از هند جگر خوار تا خوردن قلب یک سرباز

ارسال به 100 درجه کلوب دات کام
به گزارش شیعه آنلاین، یکی از عجیب ترین حوادث تاریخ اسلام در زمان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم، خورده شدن جگر "حمزه" عموی پیامبر توسط "هند" همسر أبوسفیان بوده است.

هند که پدر و برادرش توسط حمزه به هلاکت رسیدند، کینه ای شدید از عموی پیامبر در دل داشت از همین رو با پاره کردن شکم وی خوردن جگرش، خواست انتقام خون پدر و برادرش را گرفته باشد.

این در حالی است که از سوی دیگر‌ تروریست های سوریه تاکنون بارها و بارها خود را فرزندان أبوسفیان،‌ یزید و بنی أمیه معرفی کرده اند.

با اتفاقی که روز گذشته در سوریه رخ داد، می توان بر ادعای تروریست های سوریه مبنی بر اینکه فرزندان أبوسفیان،‌ یزید و بنی أمیه هستند، مهر تأییدی گذاشت.
 

ماجرا از این قرار بود که روز گذشته یکی از سربازان ارتش سوریه به دست تروریست ها کشته شد. پس از کشته شدن وی، یکی از تروریست ها شکم او را شکافته و قلب وی را به صورت خام خورد.

تروریست ها فیلمی که حاوی تصاویر وحشیانه و ضد انسانی است از پاره کردن شکم و خورده شدن قلب سرباز کشته شده سوریه در فضای مجازی منتشر کرده و آن را یک پیروزی بزرگ برای خود علیه ارتش "بشار أسد" رئیس جمهور سوریه معرفی کردند.

مرکز عملیات ویژه نیروهای سایبری سپاه

این تصویر مربوط به یکی از مراکز محرمانه ویژه عملیات نیروهای سایبری سپاه است که در آن افراد در تیم های مختلف مشغول به انجام امور محوله هستند.

بعد از مصاحبه اخیر خبرنگار حامیان سپاه قدس با یکی از فرماندهان نیروی سایبری سپاه و منتشر شدن متن آن ،با پیگیری مداوم و هماهنگی مراجع مربوط موفق به کسب مجوز برای گرفتن تصویر بخشی از موقعیت عملیاتی  نیروهای ویژه دفاع سایبری و انتشار آن باشرایط خاص شدیم.

این تصویر مربوط به یکی از مراکز محرمانه ویژه عملیات دفاع سایبری سپاه است که در آن افراد در تیم های مختلف مشغول به انجام امور محوله هستند. نکته مهمی که در این سلسله مصاحبات نظر خبرنگار ما را جلب کرده است روحیه انقلابی بسیار قوی و رفتار متواضعانه نیروهای ویژه سایبری در برخورد با ایشان است.

برای تمامی این عزیزان سلامتی و توفیق در سایه توجهات حضرت ولی عصر (عج) آرزومندیم.

رهبر انقلاب در دیدار با هاشمی رفسنجانی به او چه می گوید؟

کاندیداهای احتمالی ریاست جمهوری تا روز شنبه فرصت دارند تا به شک و شبهه‌‌های موجود درباره حضور خود در انتخابات ریاست جمهوری پایان دهند.نکته مهم در این میان، ادعای برخی ‌کاندیداها، مبنی بر دیدار با رهبر انقلاب و گفت‌وگو درباره کاندیداتوری خود با ایشان است.
کاندیداهای احتمالی ریاست جمهوری تا روز شنبه فرصت دارند تا به شک و شبهه‌‌های موجود درباره حضور خود در انتخابات ریاست جمهوری پایان دهند، چرا که با پایان ‌نام‌‌نویسی کاندیداها در وزارت کشور، انتخابات یازدهمین دوره ریاست جمهوری وارد جدی‌ترین مراحل خود یعنی بررسی صلاحیت‌‌ها و برنامه‌ریزی برای تبلیغات انتخاباتی خواهد شد.

اما نکته مهم در این میان، ادعای برخی ‌کاندیداها، مبنی بر دیدار با رهبر انقلاب و گفت‌وگو درباره کاندیداتوری خود، با ایشان است. در روز‌‌های اخیر، دو رویکرد درباره دیدارهای برخی از کاندیداها، مبنی بر دیدار با رهبر انقلاب و گفت‌وگو با ایشان در مورد کاندیداتوری خود وجود دارد؛ 
رویکرد نخست، این گونه است که برخی ‌کاندیداها در دیدار با رهبر انقلاب، تصمیم خود برای کاندیداتوری را با ایشان در میان می‌گذارند و به قصد کسب فیض و استفاده از نصایح ایشان، فعالیت‌‌های انتخاباتی خود را آغاز می‌کنند؛ البته چنین رویکردی از گذشته تا کنون بوده و افرادی که قصد انجام کار مهمی را دارند، در گفت‌وگو با رهبر انقلاب، علما، مراجع، انسان‌‌های صالح و ... تصمیمشان را در میان می‌گذارند و از این افراد التماس دعا و راهنمایی و رهنمود کلی دارند. چنین افرادی نیز عموما رهنمود‌‌های کلی و عمومی می‌دهند و از امر و نهی برای ورود کاندیداها خودداری می‌کنند. 
رویکرد دوم که اتفاقا نقد اساسی به آن وارد است، ادعای برخی از کاندیداها برای دیدار با رهبر انقلاب و منوط و مشروط کردن کاندیداتوری خویش به نتیجه دیدار خود با ایشان است. این کاندیداهای احتمالی در گفته‌‌های خود این گونه به افکار عمومی القا می‌کنند که اگر پس از دیدار آنان با رهبری، ‌اعلام کاندیداتوری کردند، پس رهبر انقلاب با حضورشان در انتخابات موافقت کرده ‌و در صورتی هم که اعلام کاندیداتوری نکردند، به دلیل مخالفت رهبر انقلاب با حضور آنان در انتخابات بوده است. 
این در حالی است که برخی از کاندیداهای احتمالی که تمایل دارند در انتخابات شرکت کرده و ردای ریاست جمهوری را بر قامت خود ببینند، به دلایلی همچون رسیدن به این ارزیابی که مردم به آنان اقبال مناسبی ندارند، ‌فراهم نبودن شرایط جامعه و کشور برای ریاست جمهوری احتمالی آنان، ملاحظات شخصی و ... خود را کاندیدای انتخابات نکرده و رندانه این ‌حضور نیافتن خود را به مخالفت رهبر انقلاب با حضور آنان در انتخابات تفسیر کنند.
اما همگان می‌دانند، همان گونه که رهبر انقلاب بارها تصریح کرده‌اند که ‌نام کاندیدای خاصی را به مردم معرفی نکرده و نمی‌کنند و هیچ کس از زبان ایشان نخواهد شنید که به فردی خاصی رأی بدهند یا ندهند، همان گونه هم با نام، مخالف حضور کسی نخواهند شد و همچون همیشه در این زمینه توصیه و راهنمایی عمومی و کلی خواهند داد.طبیعی است که اگر کاندیداهای احتمالی همچون آیت الله هاشمی هم بنا به گفته خود با رهبر انقلاب دیدار کنند، جز رهنمود و توصیه مطلبی نخواهد شنید. رهبر انقلاب اگر چه به عنوان سکاندار نظام اسلامی ملاحظات و نکات بیشماری در مورد افراد و کاندیدای احتمالی دارند، اما مشی و سیره ایشان، همانگونه که خود گفته اند امر و نهی شخص خاص برای انتخاب شدن توسط مردم و یا برای کاندیدا شدن و نشدن نیست.لذا طبیعی است که آقای هاشمی هم حرفی بر خلاف این نخواهد شنید.
بنابراین، چنین کاری از سوی ‌کسانی که ‌با این رویکرد رهبری آشنا هستند، ‌جفا و ظلم ‌آشکار‌ به رهبری است و به همان اندازه این کار ‌‌آنان که ‌خود یا کاندیدای مورد نظرشان را کاندیدای رهبری می‌دانند، مطرود و مورد نکوهش است، افرادی هم که ‌حضور نیافتن خود را به مخالفت رهبری با حضور آنان تعبیر می‌کنند، نیز ‌نکوهیده و مورد سرزنش است.